عدم احتیاج به گواهی برای عمل به اجتهاد
حیدر حب الله
ترجمه: سعید نورا
سؤال[1]: آیا شخص برای اینکه حق اجتهاد در شریعت را داشته باشد و بر اساس اجتهاد خود عمل کند، نیاز به گواهی مراجع یا مجتهدین دارد؟
پاسخ: برای او شخصاً نیازی به گرفتن اجازه اجتهاد نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد این است که وی در درون خود به این نتیجه برسد که مجتهد است بنابراین اگر فردی متقاعد شود که مجتهد است و ابزارهای لازم و آگاهی کافی برای عمل اجتهادی را دارد در این صورت این حق را دارد که اجتهاد کرده و بر نتایج اجتهاد خود تکیه کند و ما نیز اگر رفتارهایی همچون رفتارهای مجتهدین از خود نشان داد، باید عمل وی را حمل به احسن کنیم وقتی هیچ دلیلی برای نفی اجتهاد او در دست نداریم زیرا عدم ثبوت اجتهاد او به معنای ثبوت عدم اجتهاد وی نیست. بسیاری از علما هستند که در زندگی خود از هیچ کس مجوز اجتهاد نگرفته اند، مگر بعد از اینکه فقیهان بسیار معروفی شدند.
اگر او خود به اجتهاد خود قانع نشده باشد ولی دیگران در حق او شهادت بدهند که به اجتهاد رسیده است ولی با این وجود وی معتقد باشد که آنها در شهادت خود اشتباه می کنند، در این صورت این مقدار برای عمل وی به فتوای خودش کافی نیست تا زمانی که به اجتهاد خودش متقاعد نشده باشد.
اما مشکل در این است که انسان باید در این موضوع احتیاط کند و خود را بیازماید و تفکر خود را با تلاش علما و فقها مقایسه کند تا ببیند آیا واقعاً این تخصص را دارد یا نفس اماره او این چنین برای او جلوه داده است که سمت هایی که لیاقتش را ندارد به عهده بگیرد و به این ترتیب مرتکب حرام شرعی شود؟! انسان نسبت به خود بصیرت دارد و باید به این موضوع توجه زیادی داشته باشد .
از آنجایی که حوزه های علمیه در خصوص صدور اجازات به طور یکسان مشمول یک نظام جامع، روشن و قاطع نیستند، به همین دلیل است که می بینیم به برخی از مستحقان گواهی اجتهاد و عناوین آن، این عنوان اعطا نمی شود. در نتیجه می بینید که از روی احتیاط چنین سمت هایی را نمی پذیرند درحالی که برخی از کسانی که شایستگی ندارلد متصدی مسائل مربوط به اجتهاد شده و و گاه خود را با توجه به عناصر مساعدی بر واقعیت خارجی تحمیل می کنند. امری که قبلاً در پاسخ دیگری درباره آن صحبت کردم.
اما نسبت به مردم، اگر خود فردی متخصص در این زمینه است که بتواند تشخیص دهد که آیا این شخص مجتهد است یا خیر، می توانند به تخصص خود در برخورد مثبت یا منفی با آن مراجعه کنند اما در مورد افراد غیر متخصص باید به اهل خبره و شهادت ایشان و امثال آن مراجعه کنند.
در صورتی كه اطمينان معتبر ولو از طریق شهرت اطمینان آور، به اجتهاد او نداشته باشند بنابراین اگر به اجتهاد وی گواهی داند می توان با وی بر اساس این خصلت تعامل کرد در غیر این صورت نه، زیرا اصل این است که وی مجتهد نیست مگر این که دلیلی بر اجتهاد او وجود داشته باشد.
______________________
[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع ۳: سوال 464.