وضعیت تواتر حدیث در میان شیعیان امامیه
حیدر حب الله
ترجمه: سعید نورا
سوال[1]: جناب محقق حیدر حب الله، ما از این بستر روشنگرانه و آگاهانه که همه ما از آن بهره می بریم بسیار سپاسگزاریم. روایات متواتر در بین شیعیان به چه صورت است، مثلاً: نقل روایتی به این سند: علی بن ابراهیم قمی از پدرش، از ابن ابی عمیر، از هشام، از امام صادق ع که گفت فلان، فلان و مثل همین حدیث را شخص ضعیفی از فردی ثقه، از فردی متهم، از فردی غالی از امام صادق ع نقل کند و همینطور تا ده یا بیست حدیث با این تنوع سندی با درجات مختلف در میان آنها آیا حدیث متواتر در بین شیعیان همین است؟
پاسخ: فرقی بین مذاهب در احادیث متواتر نیست، متواتر در حدیث، امری مذهبی نیست، بلکه به این معناست که این حدیث یکسان در لفظ یا معنا، طرق و اسانید و مصادر و مخارج متعددی داشته باشد که به حدی برسد که به لحاظ منطقی اتفاق همه این افراد بر دروغ در نقل آن ممکن نباشد و این متواتر را همان گونه که در بین شیعیان می یابیم، در میان اهل سنت نیز می یابیم و همانطور که اگر برخی از احادیث که در میان شیعیان ادعای متواتر آن مطرح است را بررسی کنیم، به این نتیجه می رسیم که متواتر نیست، در مورد برخی از احادیثی که در میان اهل سنت ادعای تواتر شده است نیز همینطور است، که بحث و تحقیق در آنها نشان میدهد که آنها متواتر نیستند.
در تواتر ثقه بودن یا نبودن راویان فرقی نمی کند، آری، هر چه طرق و اسانید و مصادر شامل افراد ثقه باشد و کسانی که متهم به جعل یا دروغ هستند در آن ها نباشد و متن آنها صحیح باشد، حصول تواتری که مفید یقین باشد سریعتر محقق می شود.
افزون بر این که، در مثالی که آوردید وجه توصیفاتی که ذکر کردید برای من روشن نیست. شما علی بن ابراهیم قمی را -اگر برداشت من صحیح باشد- ضعیف توصیف کردید و نمی دانم چگونه او را ضعیف دانستید با اینکه توافقی شیعه بر توثیق او وجود دارد؟! اگر کتاب تفسیر موجب تضعیف وی نزد شما شده است، نسبت این کتاب به وی اصلاً معلوم نیست و می توانید جزئیات این موضوع را در کتب حدیث و رجال امامیه ببینید.
همچنین شما ابن ابی عمیر را متهم توصیف کردید و من نمی دانم چگونه چنین چیزی ممکن است و چرا باید وی متهم باشد با آن که شیعه بر توثیق وی اجماع دارند؟ همچنان که شما هشام بن حکم یا هشام بن سالم جوالیقی را غالی توصیف کردید و در چه موضوعی ایشان این گونه بوده اند؟ شايد اين توصيفات شما از منابع اهل سنت که نسبت به اين راويان موضع دارند، ناشی شده باشد و حال آنکه در ارزیابی راویان شیعی کافی نیست که توجه خود را به منابع اهل سنت محدود كنيم وگرنه برای شیعیان نیز صحيح است كه توجه خود را در ارزیابی راویان سنی به منابع خود محدود كنند. بنابراین خود بخاری نیز به هیچ وجه قابل اعتماد و ثقه نخواهد بود. چون هیچ یک از علمای امامیه وی را توثیق نکرده اند و کلینی نیز قابل اعتماد و ثقه نیست، چون هیچ یک از علمای اهل سنت وی را توثیق نکرده اند بنابراین بهتر است این مطالب را به صورت بی طرفانه یا از درون خود مکاتب و با توجه اصول و سیستم کار آنها بررسی کنیم.
_______________________
[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع ۳: سوال 421.