hobballah

الموقع الرسمي لحيدر حب الله

لغات اُخرى

اسرار و عقاید محرمانه در میان اهل بیت و امر به کتمان آن و دشوار بودن سخنان آنها

تاريخ الاعداد: 12/12/2024 تاريخ النشر: 12/16/2024
330
التحميل

حیدر حب الله

ترجمه: سعید نورا

سؤال[1]: برداشت شما از پیچیدگی که در برخی روایات اهل بیت، مانند: احادیثی که در مورد اسرار آل محمد و دشواری و پیچیدگی کلام ایشان و نهی از افشای آن وارد شده و حاکی از برخی اسرار اعتقادی میان ائمه و أصحاب خاص بوده و توسط جریان‌های انحرافی همچون أبو الخطاب و برخی غلات افشا می‌شده چیست؟

پاسخ:من در کتاب خود (فقه الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر) به آنچه که «اصل تبیین و اصل کتمان دینی» نامیده‌ام، به تفصیل پرداخته و ده‌ها آیه و روایت در باب کتمان و تبیین ذکر کردم و در مورد روایات کتمان و بیان – با صرف نظر از روایات تقیّه - به نتایج زیر رسیدم:

الف - اکثر این روایات به لحاظ سندی ضعیف هستند. بلکه در سند برخی از آن ها اشخاص تعضیف شده و در برخی متهمین به غلو و باطنی‌گری وجود دارد و این باعث سلب اطمینان از این روایات می‌شود. چرا که علاوه بر راویان کذّاب، جریانات باطنی و غلات نیز کاملا متمایل به نشر اینگونه روایات بودند تا بگویند اسراری که برای شما بیان می‌کنیم اهل بیت تنها برای تعدادی اندکی از مردم -که ما جزو آن‌ها هستیم- بیان نموده‌اند و شما حق تکذیب ما را ندارید!

ب- تعداد قابل توجهی از این روایات در شرایط خفقان سیاسی که علیه شیعیان اعمال می شد، صادر شده و از لسان روایات و شواهد آنها بر می آید که این وضع برای حفظ ائمه و یارانشان از ظلم و ستیز بوده است بنابراین این اسرار، چیزی جز امامت و مسائل مربوطه نبوده است.

ج – دسته فراوان دیگری از روایات از نشر به عنوان ثانوی نهی نموده تا طرف مقابل به خاطر بیان برخی علوم متضرر نشده و یا حقیقت مورد سوء استفاده قرار نگیرد و نتیجه عکس حاصل نشود. در غیر این صورت قاعده اولیه نشر علم و عدم کتمان آن است. چه بسا مقصود از کسانی که اهل این علوم هستند و یا کسانی که اهل آن‌ نیستند بنا بر برخی از روایات، همین معنا باشد. چرا که اهل، کسی است که این علوم اثر منفی بر او نمی‌گذارد و یا پس از اطلاع از آن، از حقایق سوء استفاده نمی‌کند.

اگر بخواهیم بین همه این روایات و روایات حرمت کتمان و نصوص قرآنی جمع کنیم نتیجه‌ این می‌شود که اصل اولیه و قاعده، نشر دین و عدم اخفاء هر گونه گزاره دینی است و اینکه تا عنوان ثانویه قطعی و مصلحت شرعی برتری همچون: حفظ جان مؤمنین و مصالح کلان اسلامی‌ایمانی و یا پیشگیری از پیامد‌های منفی فراوان ناشی از انتشار مطالبی در برخی محیط‌ها در کار نباشد، تحت هیچ عنوان نباید این اصل را فدای برخی استثنائات نمود و وجود چنین استثنائاتی صرفا ضرورت استفاده از روش‌های عقلانی در ترویج مبانی دینی و در خدمت آن ها را می‌رساند.

اطلاقات وارده در نصوص جواز کتمان و امر به آن را باید بر همین أساس فهم نمود، در غیر این صورت با آیات و سایر روایات و فرهنگ انبیاء تعارض پیدا می‌کنند؛ آیا می‌توان بیان آنچه مردم قبول دارند و کتمان آنچه نمی‌پذیرند- آنچنان که در برخی احادیث آمده است ـ را اصل قرار داد حال آنکه به تصریح قرآن با سیره همه انبیاء الهی در باب بیان مطالب مورد انکار مردم در تنافی است و حال آن که قرآن از ما می‌خواهد که به آن‌ها اقتداء کنیم و سیره آن‌ها را دنبال کنیم؟!

اگر ما این مفهوم و دوگانه(تبیین و انکار) را در چارچوب ساز وکارهای عقلانی نشر حقایق و با هدف حفظ دین و جامعه ایمانی نفهمیم، در این صورت چگونه می‌توانیم این همه روایت قرآنی از داستان‌های انبیا را فهم نماییم؟! آیا موضع مردم در برابر حقیقت ملاک تبیین حقایق است؟!

آنچه گفتیم درباره اصل کتمان حقایق دینی و نصوص حاکی از کتمان ائمه و یا دعوت به کتمان برخی از اندیشه ها بود و برای آشنایی تفصیلی با این موضوع می‌توان به کتاب مذکور مراجعه نمود.

اما صحّت روایاتی که حدیث ائمه را سخت و پیچیده معرفی می کند، مورد اختلاف است زیرا با اینکه مشهور، آنها را دارای کثرت عددی و بعضا صحت سندی می داند اما برخی از علمای معاصر – مرحوم شیخ آصف محسنی- هیچ یک از این روایات را به لحاظ سندی صحیح نمی‌داند و نظر نهایی در این مورد نیازمند بررسی‌ گسترده‌تری برای تحلیل احتمالات صدوری و دلالی است که مجالی دیگر می‌طلبد.

______________________ 

[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع ۳: سوال ۴۱۶.