تأثیر فراوانی عددی کتاب های رجالی بر اطمینان به نتیجه
حیدر حب الله
ترجمه: سعید نورا
سؤال[1]: برخی معتقدند که کتابهای رجال اهل سنت از کتاب های رجال شیعه مهم تر و برای وثوق و اطمینان محکم تر هستند زیرا از نظر تعداد نسبت به شیعیان بسیار بیشتر هستند، نظر شما در مورد این موضوع چیست؟
پاسخ:فراوانی به تنهایی ملاک اطمینان نیست، بلکه معیارهای متعددی وجود دارد که باید برآیند آن ها مد نظر قرار بگیرد که مهمترین آنها عبارتند از :
1- فاصله زماني کوتاه با عصر راوياني که دانشمند رجالی آن ها را توثیق یا تضعیف نموده یا درباره آن ها سخن می گوید چرا که هر چه زمان نزدیک تر و واسطه ها کمتر باشد ضریب اعتماد بالاتر می رود.
2- روشی که مورد اعتماد دانشمند رجالی است. در روش های تسامحی و تساهلی توثیقها زیاد میشود در این صورت اگر تعداد رجالیهایی که این روش را دنبال میکنند زیاد شود چه بسا ده نفر از آنها به لحاظ اطمینان بخشی با یک رجالی نقاد سختگیر برابری نکنند و به همین خاطر بعضی از علمای اهل سنت به توثیقات ابن حبان بستی یا به تصحیحات حاکم نیشابوری توجه نمیکنند چرا که در نظر آنها این دو با وجود این که از علمای بزرگ به شمار می روند اما از روش تساهلمحور در توثیق تبعیت میکنند. اهل سنت، علما را از حیث سخت گیری و تساهل و میانه روی طیف بندی میکنند.
در اینجا یک نکته بسیار مهم در ارتباط با روش شناسی بحث وجود دارد و آن این است که ممکن است آن ها یک راوی را به خاطر روایاتش در مدح صحابه توثیق کنند یا دیگری را به خاطر نقل آنچه آن را موافق با رافضیگری و تشیع مینامند تضعیف کنند و این یعنی که ارزش توثیقات علما اهل سنت برای یک شیعه تابع نوع مبانی فکری است که دانشمند رجالی اهل سنت در مورد روایات راوی به لحاظ صدق و کذب اعمال نموده بنابراین اگر کشف کنیم این موضوعات اختلافی است، مسئله مشکل میشود و نمیتوان ارزیابی او را دارای ارزش احتمالی حائز اهمیتی دانست و همانطور که به مناسبت دیگری گفتیم توثیقات و تضعیفات رجالی متأثر از نقد محتوایی است.
وضعیت، نسبت به تعامل اهل سنت با توثیقات علمای رجال شیعه نیز همین گونه است و این یکی از دلایل ضعف ارتباط علمی بین رجال اهل سنت و شیعه است.
3- تعداد علمای رجالی و این عنصر دیگری است، زیرا هر چه تعداد رجالیون بیشتر باشد، احتمال رسیدن به واقع بیشتر می شود. اما نکته قابل ملاحظه این است که هر چه تعداد دانشمندان رجالی گذشته نزدیک به عصر روات و کتابهای رجالیشان بیشتر باشد و علیرغم اختلاف مبنا -به گونهای که بتوان احراز نمود آنها در نقل از یکدیگر تساهل نمیورزند- اقدام به توثیق فردی نمایند، در این صورت احتمال وثاقت آن شخص – اگر شواهد عکسی در کار نباشد– نسبتا قوی است.
بنابراین، کتب رجال اهل سنت از نظر فراوانی، روششناسی متفاوت مؤلفان و تعدد مبانی عقیدتی (اشاعری، معتزله، ماتریدی، اهل حدیث و...) وجود افراد سختگیر در میان آنها با کتابهای قدیمی رجال شیعه تفاوت دارند. لذا اگر خصوصیت ویژهای در مورد راوی مطرح نبوده که احتمال اشتباه یا نقل از یکدیگر و یا نکتهی واحدی که خلاف مبانی ماست و همگی را به توثیق وادار کرده و یا ... در کار نباشد در این صورت احتمال وثاقتش به طور نسبی بیشتر است بر خلاف کتابهای رجالی شیعی گذشته چرا که آنها نسبتا اندک هستند به حدود پنج نفر فقط برمیگردند و تمام آنها با هم به اندازه یک کتاب اهل سنت مانند کتاب جرح و تعدیل رازی هم نمیشوند و در اینجا احتمال خطا بیشتر از آنجاست مخصوصا با وجود عدم روشنی روش بعضی از آنها در تضعیف و توثیق و روشن نبودن مدرک و مستندات لازم به خلاف کتابهای اهل سنت .
به همین دلیل، برخی از علما معتقدند که اگر تنها یک دانشمند رجالی شخصی را توثیق کند نمی توان توثیق او را پذیرفت. چرا که نمیتوان شریعت خدا و دهها حکم شرعی و مفاهیم اعتقادی را بر صرف توثیق یک عالم بنا کرد مخصوصا اگر مانند ابن حبان بستی از علما اهل سنت و شیخ نمازی شاهرودی از علمای شیعه معروف به تساهل باشند و بنابراین پیش از حکم به ترجیح رجال [گروهی خاص] به صرف کثرت عددی، بایست بررسی جامعی در این رابطه صورت بگیرد.
______________________
[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع ۳: سوال ۴۱۱.