hobballah

الموقع الرسمي لحيدر حب الله

لغات اُخرى

تضاد قرآن با حقایق علمی در مورد توسعه آسمان و کروی بودن زمین !

تاريخ الاعداد: 11/30/2024 تاريخ النشر: 12/8/2024
720
التحميل

حیدر حب الله

ترجمه: سعید نورا

سؤال[1]: استاد بزرگوار، یکی از آتئیست های معاصر، با زبان تمسخر در نقد دین و قرآن می نویسد: «کسانی که در این آیه از سوره ذاریات ادعای اعجاز علمی می کنند: ﴿والسماء بنيناها بأيد وإنا لموسعون﴾ آخر ای انسان‌های ساده و نادان، نظریه انبساط کیهانی نه تنها در آسمان، بلکه حتی در فضاهای بین اتمی بدن شما نیز صدق می کند. چرا مسلمانان این آیه را تا پایان نمی‌خوانند؟ آیا از بیان ما‌بقی آن خجالت می‌کشند: ﴿والسماء بنيناها بأيدٍ وإنا لموسعون والأرض فرشناها فنعم الماهدون ومن كلّ شيء خلقنا زوجين لعلّكم تذكّرون﴾ (الذاریات: 49_47) قرآن می گوید: زمین را مثل فرش پهن نمودیم و چه خوب گستراننده‌ای هستیم. وقتی می‌گوییم زمین پهن و فرش‌شده نیست؛ ببینید چگونه با زیرکی و حاشا می‌گویند: زمین کروی است اما خداوند آن را برای ما گسترانیده تا در آن زندگی کنیم! این حرف احمقانه هم مخالف با قوانین انیشتین است و هم نیوتن. به گونه‌ای وانمود می‌کنند که گویا آیه اینگونه نازل شده: زمین کروی بود، سپس آن را فرش نمودیم، پس چه گستراننده‌ی خوبی هستیم!. آقایان مسلمان رُک می‌گویم: توصیه می‌کنم قرآنتان را مطابق با علم [روز] اصلاح کنید.» پایان عبارت. نظر شما استاد عزیز در مورد این سخنان چیست ؟

پاسخ:بنده با اینکه به جد معتقدم پیروی از علم روز علی القاعده انسان را به سوی احترام به دیگری و عقاید او سوق دهد و نه به این ادبیات متکبرانه و کنایه آمیز که تقاضا دارم در گفت و گو‌هایمان با دیگران آن را به کار نبریم، اما در مورد مطالب فوق الذکر نکاتی دارم:

اول: بنده جزو منتقدین سرسخت این حرکت شتاب‌زده پشت سر آنچه اصطلاحا اعجاز علمی قرآن کریم می‌نامند هستم. چرا که بحث‌های غیر اصولی در این زمینه منجر به تأویل آیات قرآن کریم شده و بسیاری از سینه‌چاکان این جریان را در صورت آشکار شدن چهره حقیقی و یا تغییر و تبدل نظریات علمی دچار مشکلات بعدی نموده است.

چه بسا در قرآن کریم اشاراتی به گزاره های علمی شده باشد اما نباید آیات کتاب خدا را با هدف بیان نقاط قوت قرآن چه در این زمینه و چه در دیگر زمینه‌ها به طور غیر اصولی و خارج از چارچوب زبانی تأویل متکلفانه نمود. فرصتی برای پرداختن به این مسأله نیست اما به نظر من بعضی از تلاش ها برای اثبات اعجاز علمی قرآن فاقد استاندارد‌های لازم تفسیری و علمی و مقایسه‌ میان علم و قرآن است. نباید همه جا عقده خود‌برتری داشته باشیم. قرآن کتابی مقدّس است که هدفش هدایت بشر به سوی خداوند و پیوند میان خالق و انسان‌ها و کشف و تقویت اصول اخلاقی و معنوی در زندگی انسان است. هدفش تشریح و بیان قوانین فیزیک و شیمی و نجوم و پزشکی و زندگی و غیره نیست که -همانند عده‌ای- بگوییم: در آن صدها قانون علمی یافت می‌شود!

دوم: آقای منتقد در اینجا یکی از تفاسیر علمی قرآن کریم را انتخاب نموده، سپس به آن ایراد گرفته و به جای اینکه بگوید: این تفسیر نادرست است، گفته قرآن نادرست است! بدون اینکه دنبال تفسیر کسان دیگری غیر از این عده برود و این یکی از اشتباهات رایج در نقد گزاره‌های دینی است که نقد یک برداشت دینی را بدون هیچ تلاشی برای ارائه فهمی متناسب با زبان عربی و به دور از ابهام و تکلف و نقد‌های این چنینی نقد خود دین بدانیم.

سوم: اگر اندکی تفاسیر مسلمانان را قبل از ظهور نظریات طرفداران اعجاز علمی در قرآن مرور کنیم، خواهیم دید هیچ کس از ﴿لموسعون نظریه جهان در حال امتداد و گسترش در مقابل نظریه جهان ساکن که هر دو از یافته‌های علم فیزیک است را نفهمیده است و این بدین معناست که برداشت تا وقتی طرفداران اعجاز علمی شواهد لازم را ارائه ندهند لزوما برخاسته از زبان عربی نیست.

اگر متن قرآن را مرور نموده و آیات را با هم مقایسه کنیم، می بینیم که فرضیه ای بسیار بهتر از فرضیه طرفداران تفسیر علمی وجود دارد که معنای آیه اینگونه می‌شود: آسمان را با قدرت بنا کردیم (این معنای الأیدی: دست‌هاست) و ما گشایش دهنده روزی برای شما هستیم، بنابراین جمله ای (وإنّا لموسعون) مربوط به توسعه آسمان نیست بلکه مربوط به گسترش روزی بندگان است.

سؤالی که خود به خود‌ مطرح می شود و طبیعتا حق دارید بپرسید این است که: این دو موضوع چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ منظورم مسئله بنای قدرتمندانه آسمان و مسئله توسعه رزق است.

پاسخ این است که اگر آیات قرآن را رصد کنیم، به دو چیز خواهیم رسید:

1-   پیوند توسعه و رزق و توصیف خداوند متعال به وسعت‌بخشی روزی در چندین آیه به چشم می‌خورد، به آیات زیر توجه کنید: ﴿وقال لهم نبيّهم إنّ الله قد بعث لكم طالوت ملكاً قالوا أنّى يكون له الملك علينا ونحن أحقّ بالملك منه ولم يؤت سعةً من المال قال إنّ الله اصطفاه عليكم وزاده بسطةً في العلم والجسم والله يؤتي ملكه من يشاء والله واسع عليم (بقره: 247) و فرموده خداوند متعال: ﴿مثل الذين ينفقون أموالهم في سبيل الله كمثل حبّة أنبتت سبع سنابل في كلّ سنبلة مائة حبّة والله يضاعف لمن يشاء والله واسع عليم (بقره: 261 ) و خداوند متعال فرمود: ﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ ويَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ واللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وفَضْلاً واللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ (بقره: 268). ﴿ولاَ تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتَى أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ واللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ (آل عمران: 73) خداوند متعال فرمود: : ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ ويُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ولاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِمٍ ذٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ واللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ (المائدة: 54)، خداوند سبحان فرمود: ﴿وأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ والصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ واللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ (النور: 32)، خداوند متعال فرمود: ﴿ولَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ ولَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُوراً رَحِيماً وإِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلاًّ مِنْ سَعَتِهِ وكَانَ اللَّهُ وَاسِعاً حَكِيماً﴾ (النساء: 129 ـ 130).

پیوند مفهوم فضل و رزق و بخشش و مفهوم فراخ و وسعت و واسع و توسعه در این آیات کاملا مشهود است. بنابراین این که (الله مُوْسِعٌ: خداوند وسعت دهنده است) به معنای این است که خداوند صاحب رزق انبوه و بخشش فراوان است و زبان عربی نیز همین معنا را افاده می‌کند.

2- پس از پیوند رزق به مفهوم وسعت و توسعه و واسع و توسعه دهنده مجدداً به قرآن کریم مراجعه می کنیم تا پیوند رزق و آسمان را بیابیم و بدین ترتیب در نظر ما آسمان با رزق و سپس رزق با توسعه ارتباط پیدا می‌کند. خداوند متعال در خود سوره ذاریات که برخی از آیات آن مورد نقد جناب ناقد است، می‌فرماید: ﴿وفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ وفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلاَ تُبْصِرُونَ وفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ ومَا تُوعَدُونَ﴾ (الذاريات: 20 ـ 22)، خداوند سبحان می فرماید: ﴿الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً والسَّمَاءَ بِنَاءً وأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾ (البقرة: 22) و آیات در این زمینه حقیقتا بسیار است.

همه اینها مؤید آن است که قرآن قصد اشاره به نظریه انبساط کیهانی را نفیا و اثباتا نداشته است. مقصود آیه فقط این است که آسمان منبع اصلی رزق و روزی انسان است، زیرا بدون آن نه آب، نه محصول، نه حیوان و نه انسانی روی زمین وجود نداشت و مقصود از آیه برخود علمی با موضوع نیست.

اگر منتقد با این برداشت که در میان بسیاری از مفسران صرف نظر از طرفداران تفسیر علمی، رواج دارد، قانع نمی‌شود دست کم این است که چنین فرضیه تفسیری کاملا معقول و محتمل است، پس چگونه می‌توان به ضعف آیه شریفه و مضمونش جزم پیدا می‌کنیم؟!

چهارم: اما در مورد آیه فرش الارض، معتقدم که ذهنیت منتقد از [چهارچوب زبانی] کاملا فاصله گرفته. اگر بخواهیم قرآن را بفهمیم - و این همان چیزی است که مکرر می گویم – چاره ای جز فهم زبان عربی و درک این زبان به صورت تاریخی و طبیعی و اصیل آن نداریم. آیه می‌گوید خداوند زمین را گستراند و آن را بسط داد ، سپس می‌گوید: چه خوب گسترنده ای است. اگر اندکی در کلمه (ماهدون) تأمل کنیم، درمی یابیم که این کلمه یا مشتقات آن در چندین جای قرآن کریم در مورد زمین به کار رفته است، خداوند می فرماید: ﴿الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلاً وأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِنْ نَبَاتٍ شَتَّى كُلُوا وارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى﴾ (طه: 53-54)، پس این آیات می خواهد مفهوم همان آیات ذکر شده در سوره ذاریات درباره آسمان ها و زمین را بیان کند. خدای تعالی فرمود: ﴿ولَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ والْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ والَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذٰلِكَ تُخْرَجُونَ (زخرون: 9-11) و این آیات نیز می خواهد همین مفهوم را در مورد زمین و آسمان بیان کند و حق تعالی فرمود: أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَاداً والْجِبَالَ أَوْتَاداً﴾ (النبأ). ': 6-7) و همچنین آنچه بر گسترش زمین(دحو الأرض) دلالت دارد.

اگر کلمه (ماهدون) را مورد بررسی قرار دهیم، درمی یابیم که از (مهد:گهواره) مشتق شده و کلمه (م.هـ .د) در زبان عربی– بنا به گفته ابن فارس در (معجم مقاییس اللغة 5: 280) با اشاره به آسایش و ثبات و آسانی بر تدارک و تسهیل دلالت می کند، بنابراین آیه به دنبال صحبت از کروی بودن یا غیر کروی بودن زمین نیست، بلکه درباره مفهوم ساده ای صحبت می کند که عرب زبان و عادی را به وضوح درک می کنند و در عین حال این یک مفهوم واقعی است، زیرا زمین در زیر پای ما گسترش پیدا کرده و رام و آماده و مفروش شده است، اما نه به معنای مسطح در برابر معنای دقیقا علمی کروی، بلکه به معنای سهل العبور است؛ نقطه مقابل حالتی که روی زمین را موانعی شبیه تیر از همه طرف فراگرفته باشد. حال در این صورت نقل و انتقال و استراحت چگونه ممکن است؟ این که زمین زیر ما رام و راحت و دارای دشت است و صرفا پوشیده از کوه های صعب العبور و پر پیچ و خم و نیزه‌مانند یا تیر مانند و پر از ارتفاعات و سرازیری ‌های تند و تیز و بی حد و حصر نیست، خودش یکی از نعمت‌های خداوند است.

خداوند می خواهد در این آیه نعمت بزرگی را به مردم نشان دهد که به علت عادت به آن توجهی ندارند؛ و آن این است که زمین زیست پذیر است; چرا که گسترده و دارای دشت است و به هم چسبییده و پرپیچ و خم و صعب العبور و ناهموار نیست .مفهوم آیه این است و اساسا ارتباطی به مسائل علمی ندارد.

این رویه غلط در فهم علمی قرآن عامل اشتباه ما در برداشت طبیعی زبانی است، زیرا آیه هیچ ارتباطی با مسائل علمی ندارد، بلکه از چیزی حکایت می کند که همه مردم آن را می‌بینند و تمام عرب و عجم از گذشته تاکنون آن را می‌فهمند. با این توضیح، سخنی که قبلا از خداوند در سوره نبأ بیان شد را ملاحظه بفرمایید: ﴿أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَاداً والْجِبَالَ أَوْتَاداً﴾ (النباء). : 6-7) آیه شریفه کوهها را در مقابل مهاد قرار داده و شاید این امر اشاره به آسانی زندگی و عدم ناهمواری آنچه در زیر ماست دارد.

بر این اساس، آیه قرآن نمی خواهد بگوید زمین کره بوده و ما آن را آنقدر امتداد دادیم که مثلاً با نظریات فیزیکی فرضا صحیح مخالفت کند. بلکه می خواهد نشان دهد که زمین را به این صورت آفریده است. معنای( زمین را پهن کردیم) یعنی آن را به صورت پهن شده آفریدیم. پس مثل این است که بگویید: (أطلت البناء سبعة طوابق: بنا را به هفت طبقه گسترش دادم) این به این معنا نیست که ساختمان توده ‌ای [از مصالح] بوده و من آن را کشیدم تا بلند شود! این در زبان عرب زیاد است. می گوید: سخنرانی خود را کش دادم و طولانی کردم، اما نه به این معنا که به هم پیوسته بود و سپس آن را طولانی کردم، بلکه به این معنا که آن را طولانی ایراد نمودم و به همین نحو.

به نظر من تضادی بین آیات و علوم جدید فیزیک و نجوم وجود ندارد، بنابراین خلاصه معنای آیات چنین است: ما آسمانها را با قدرت و اراده خود آفریدیم و این ما هستیم كه روزی شما از آسمان را توسعه می‌دهیم، و زمين را در زير پای شما آسان و هموار ساختيم به نحوی که زندگى در آن مشكل نباشد و اگر آن را صعب‌العبور و ناهموار مى‏كرديم، زندگی بر شما سخت می‌شد.

 ___________________

[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع ۳: سوال ۴۰۷.