گفتمان دینی برای جوانان دانشگاهی
حیدر حب الله
ترجمه: سعید نورا
سؤال[1]: امروز چه گفتمان موفق و مؤثری از نظر اسلام با جوانان مدارس دانشگاهی عراق میتواند اتخاذ شود، بهویژه با توجه به این فضای باز جهانی که به انواع فرهنگهای بیگانه وجود دارد؟
پاسخ: آنچه به اعتقاد من امروز در گفتمان دینی ما برای نسل جوان ضروری است، موارد زیادی است که به طور خلاصه به برخی از آنها اشاره می کنم:
1- برجسته كردن حقوق بيش از تمركز بر وظايف، براي اينكه به عنصر جوان اطمينان داده شود كه در سایه ارزشهاي ديني حق خود را خواهد يافت كه راه را براي سوق دادن او به سمت انجام وظايف و واجبات باز می كند. به جای ايجاد مانع روانی بين ما و او با تمرکز بر تکالیف و کتمان حقوق، به گونه ای که احساس کند حقوق خود را در اندیشه غربی خواهد یافت.
2- نشر و گسترش فرهنگ تسامح، مدارا و حمل بر احسن و عدم پیش داوری و عجله در تأیید یا نقد هر چیزی.
3- اتخاذ روش گفتگوی آرام و دوری هرچه بیشتر از فرهنگ خشونت در گفتار.
4- اعطای فرصت واقعی به جوانان برای پرسش، سوال و انتقاد و عدم تکبر نسبت به سوالات ایشان یا سرکوب آنها یا اصدار احکامی سخت و خشونت آمیز نسبت به آنها، به ویژه هنگامی که قادر به پاسخگویی نیستیم، زیرا استفاده از خشونت هنگام ناتوانی از متقاعدسازی دیگران مرسوم شده است.
5- اذعان به عناصر ضعف و نقصی که در ما وجود دارد، به گونه ای که از ارزش گفتار ما کاسته نشود و در عین حال ما را لجباز جلوه ندهد، این امر به گفتار ما اعتبار واقعی می بخشد و کلام ما برای دیگران قابل باورتر می شود، زیرا در آن دیگران را توصیف می کنیم، نقاط قوت او را ذکر می کنیم و به نقاط ضعف خود نیز اعتراف می کنیم، این بدین معنی است که از هر دوی این موارد نمی ترسیم، امری که احتمال دروغ گفتن ما را برای دیگران و فریب دادن ایشان از طریق گفتمان نادرست ایدئولوژیک، را کاهش می دهد.
6- تلاش برای از بین بردن انواع مختلف تعصب، مذهب گرایی یا فرقه گرایی که مبتنی بر نفرت تاریخی و دامن زدن به درگیری های مدفون به صورت منفی است و تلاش برای تداوم فرهنگ ارتباط بدون تقاطع و گفتگو بدون نزاع می باشد
7- ایجاد آگاهی آینده نگرانه برای جوانان نسبت به اهتمام و توجه به مسائل پیشرفت وطن به جای تمرکز بر (ناخودآگاهی) تاریخی و تلاش برای به کارگیری تاریخ در ساختن حال و آینده (به عنوان مثال مناسبتهای دینی از این جهت که می توان این مناسبت ها را به فرصت هایی برای قیام امت تبدیل کرد به جای آن که عناصری برای تعطیلی جامعه باشند.)
8- تلاش برای کنارگذاشتن موضوعات تکراری که می خواهند ما را در باتلاق های گذشته نگه دارند و به جای آن توجه به موضوعاتی که امروزه مورد نیاز هستند، مانند دعوت به مفاهیمی همچون علم، پیشرفت، احترام به دیگران، رعایت و مراقبت از وقت، کار، مشارکت، پاکیزگی، تشکیلات، قانون، آداب اجتماعی و هنرهای زیبا، محبت، حق خواهی، جهاد و دفاع، خودسازی، امید و رجا، تفاخر به تاریخ پرافتخار و... و بازخوانی نصوص دینی و متون تراثی که به تقویت این موضوعات در زندگی عمومی و شخصی ما کمک می کند.
9 - معرفی دین به عنوان ضامن سلامت جامعه و بنیان اخلاقی آن و تقویت ساختار درونی آن است به جای اینکه دیگران یا خودمان - چه احساس کنیم و چه احساس نکنیم – دین را به عنوان عاملی برای تکه تکه شدن ملتها و پاره پاره شدن انسجام دینی، اسلامی، قومی، ملی، زبانی، وطنی و غیره...به تصویر بکشند یا بکشیم.
10- توجه بیشتر به ایجاد انجمن ها و موسسات جامعه مدنی معتقد به ارزش های دینی مانند مدارس، دانشگاه ها، مؤسسات، پرورشگاه ها و مؤسسات خدماتی و تفریحی به گونه ای که جوانان زیر سایه آنها قرار گیرند و از آنها دعوت کنیم که آینده خود را از طریق چنین نهادهایی که می توانند یک محیط سالم و پرورش دهنده برای آنها باشد، بسازند به جای اینکه مجبور باشند که به صورت ناخواسته در محیط های ضد دینی ورود پیدا کنند.
در این زمینه، دعوت به شرکت در مراسمات مذهبی، هر چقدر هم که ظاهری و شکلی باشد، باز هم تأثیر وابستگی عمیق به میراث را دارد که در رویارویی با پدیده ذوب شدن در دیگران(همجوشی با دیگران) سودمند است.
11- ارائه دین به عنوان راهحلی برای بحرانهای روحی و روانی که جوانان ما به ویژه در عصر ماده و مادیگرایی که در آن زندگی میکنیم و تبلور گفتمان دینی که به این گونه مسائل بسیار توجه دارد و همین امر باعث میشود که بر گفتمان اخلاقی، موعظه و معنوی تمرکز کنیم.
در پایان: می توان گفت از دهه 1950 - در سطح جوانان کشورهای اسلامی مختلف - سه مرحله را پشت سر گذاشته ایم:
الف - مرحله اقبال به دین.
ب - سپس مرحله روی گرداندن از دین.
ج - سپس مرحله مقابله و مبارزه با دین.
ما به گفتمانی نیاز داریم که وضعیت مبارزه با دین را از جانب برخی از جوانان برهم بزند و آنها را به مرحله رویگردانی از دین برساند و سپس حالت رویگردانی از دین را بشکند و آنها را به مرحله پذیرش برساند و همه این مراحل باید با حفاظ بر امور ثابت دینی باشد.
رفتار ما - قبل از گفتار ما - پیامی تأثیرگذار در جامعه و نسل جوان است و در حدیث صحیح و معتبر از ابواسامه آمده است که فرمود: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: «عليك بتقوى الله والورع والاجتهاد وصدق الحديث وأداء الأمانة وحسن الخلق وحسن الجوار، وكونوا دعاةً إلى أنفسكم بغير ألسنتكم، وكونوا زيناً ولا تكونوا شيناً، وعليكم بطول الركوع والسجود، فإنّ أحدكم إذا طال الركوع والسجود هتف إبليس من خلفه وقال: يا ويله أطاع وعصيت وسجد وأبيت» (الكافي 2: 77؛ والمحاسن 1: 18)،
در صحیحه ابن أبي يعفور آمده است: قال أبو عبد الله عليه السلام: «كونوا دعاةً للناس بغير ألسنتكم، ليروا منكم الورع والاجتهاد والصلاة والخير، فإنّ ذلك داعية» (الكافي 2: 78، 105).
_______________________
[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع 2: سوال ۳۳۷.