hobballah

الموقع الرسمي لحيدر حب الله

لغات اُخرى

کفایت آثار علمای نهضت مثل صدر و طباطبایی و شریعتی در حل مشکلات امروز

تاريخ الاعداد: 5/6/2024 تاريخ النشر: 5/13/2024
3341
التحميل

حیدر حب الله

ترجمه: سعید نورا

 

سؤال[1]: آیا به نظر شما آثار فکری امثال سید محمد باقر صدر و شیخ مرتضی مطهری و علامه طباطبایی و دکتر شریعتی ودیگران از بزرگان فکر و نهضت برای حل مشکلات امروزی ما کافی است یا خیر؟ و چه رویکردی در قبال این دستاوردها باید اتخاذ شود؟

 

پاسخ: شکی نیست که دستاوردهای فکری و میراثی که بزرگان و متفکرانی مانند این علما و متفکرین برای ما به یادگار گذاشته‌اند، از ارزش والایی برخوردارند و از نظر کمیت و کیفیت غنی هستند. ما هنوز در بسیاری از زمینه‌ها از برکات سفره‌های پرباری که آنها برای ما گسترده‌اند بهره می‌بریم. اما این به معنای آن نیست که آنچه آنها ارائه داده‌اند، حرف آخر و  راه‌حل نهایی برای تمام مشکلات و مسائل ماست.

از یک سو، آنها انسان بودند و مانند هر انسانی، ممکن است در برخی موارد اشتباه کرده باشند. برای اینکه روند رشد فکری ادامه یابد و رنسانس تداوم داشته باشد، ضروری است که نسل‌های بعدی راهی را که پیشینیان پیموده‌اند، یعنی راه خلاقیت، نوآوری و نقد سازنده را ادامه دهند. زیرا ارزش افزوده‌ای که این متفکران به ارمغان آوردند، بیشتر از شرح و تفسیر، تعلیق و تلخیص و تکرار، ناشی از ذهنیت آزاد، جسارت انتقادی و میل به خلاقیت و نوآوری آنها بود. در واقع، این ذهنیت انتقادی و نوآورانه بود که منجر به تفسیر المیزان، الأسس المنطقیة للاستقراء و... شد، نه ذهنیت شرح و تلخیص.

معنای اینکه آنها انسان‌های کاملی نبودند این است که ما باید در روش و منش از آنها الگو بگیریم، نه اینکه نتایج افکار آنها را مبنای تقلید از ایشان قرار دهیم. این اشتباه فاحشی است که در نسل‌های بعد از نسل خلاقیت و نوآوری رخ می‌دهد، زمانی که این نسل‌ها میراث نسل خلاقیت را مبنای تقلید و نقطه ثقل خود قرار می‌دهند، به جای اینکه روش و آرمان‌هایی را که نسل قبلی دنبال می‌کرد، میدان الگوگیری و پیروی قرار دهند.

از سوی دیگر، مسائل و مشکلاتی که در سی سال گذشته ظهور کرده‌اند، اگرچه می‌توان با رجوع به میراث نسل ابداع و نوآوری تا حدی آنها را حل کرد، اما این به تنهایی برای ارائه پاسخ‌های کافی به همه آنها کافی نیست. به عنوان مثال، شهید صدر در کتاب‌های «البنک اللاربوی»[2]یا «اقتصادنا» دیدگاه خود را به صوت محک نخورده ارائه داده است. اما امروزه که تجربه اقتصادی نظام اسلامی را پشت سر گذاشته‌ایم، دیگر چنین کتاب‌هایی نمی‌توانند مشکلات ناشی از دوران پس از تجربه عملی را حل کنند. زیرا این مشکلات بسیار زیاد و دائماً در حال افزایش هستند و بسیاری از آنها در دستاوردهای نسل نهضت به آنها پرداخته نشده است و اگر هم پرداخته شده باشد، به طور کلی و نه تفصیلی بوده است.

 حتی برخی از نظریات نسل نهضت پس از تجربه عملی و انجام مطالعات انتقادی لازم، ناکارآمدی خود را نشان داده‌اند. که البته این مسئله ای کاملاً طبیعی است که خود شهید صدر نیز در مباحث اقتصادی به برخی از جوانب آن توجه داشته است. همچنین است نسبت به فضای تفکر سیاسی، تجربه ی عملی مجموعه بسیار زیادی از موضوعاتی که پیشینیان به شکل تفصیلی و جدی به آن نپرداخته اند را مطرح ساخته است بلکه برخی از این موارد ـبه نظر می رسد ـ اساساً محل التفات ایشان نبوده است این بدین معنی است که کثرت و فراوانی مسائل و جدی بودن آن ها به گونه ای است که دیگر آن راهبردهای نسبتا مبهم و کلی که نسل گذشته ارائه کرده اند دیگر کافی نباشد.

در حوزه فلسفه و اندیشه نیز همینطور است. اکثر موضوعات علم کلام جدید و فلسفه دین در دستاوردهای نسل نهضت به طور جدی مورد توجه قرار نگرفته‌اند و ما نیاز داریم که آنها را به روش تحلیلی از متون پراکنده آنها استنباط‌ کنیم.

همانطور که بیان شد، اکتفا به دستاوردهای نسل نهضت و توقف در آن، به هیچ وجه برای حل مسائل فکری امروز ما کافی نیست. با این حال، من با قطع ارتباط کامل با دستاوردهای این نسل و کنار گذاشتن کامل آنها، که در برخی افراد مشهود است، مخالف هستم. زیرا منطق طبیعی حکم می‌کند که بر روی داشته‌هایمان بنا کنیم، نه اینکه آنها را نادیده بگیریم. حذف دستاوردهای این نسل، گام‌های نوآورانه ما را ناقص خواهد کرد. بنابراین، وظیفه ما در قبال این نسل، مطالعه دقیق اندیشه‌ها و بررسی آثار برجای مانده از آنهاست. به نحوی که این میراث گرانبها در تحقیقات و فعالیت‌های علمی ما حضوری فعال داشته باشد.

در عین حال، نباید در برابر این بزرگان دچار جمود فکری و تقدیس و بت‌سازی شویم. به گونه‌ای که سخنان آنها را در مجادلات و گفتگوها، حجت قاطع و غیرقابل خدشه تلقی کنیم. در مقام بحث و گفتگو، استناد به سخنان علامه طباطبایی یا شهید صدر و دیگر بزرگان، به عنوان حجت و دلیل، روشی نادرست است. سخنان این دو عالم بزرگوار، به خودی خود حجت و دلیل نیستند چنانچه گفته شده است:«برای سخن علما باید دلیل آورد، نه اینکه سخن آنان را دلیل قرار داد.»  حجت چیزی جز عقل سلیم و نقل صحیح نیست.

_______________________

[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع 1: سوال 211.

[2] "بانکداری بدون ربا"