• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
چگونه مکتب‌ تفکیک بین جدایی نصوص‌ دینی از فلسفه و بین وجود نصوص‌ دینیِ فلسفی جمع می‌کند؟ 2022-05-30 2022-05-30 0 702

چگونه مکتب‌ تفکیک بین جدایی نصوص‌ دینی از فلسفه و بین وجود نصوص‌ دینیِ فلسفی جمع می‌کند؟

حیدر حب الله

ترجمه: مجمع علمی طور سینا

سؤال[1]: شما در برخی از کتابها و سخنرانی‌ها از مکتب تفکیک خراسان سخن گفته‌اید و اینکه آنها دخالت عناصر فلسفی و عرفانی را در فهم نصوص دینی بر نمی‌تابند. ولی جالب آنجاست که برخی از نصوص دینی، محتوایی فلسفی دارند و حتی برخی از آنها پر از اصطلاحات عرفانی و فلسفی هستند و به ائمه علیهم السلام نسبت داده می‌شوند. آنگونه که ما متوجه شدیم مکتب تفکیک خراسان، شکلی از اخباری گری است. با این وصف، چگونه این اخباری گریِ نوظهور، بین مدعای خود از یک سو و روایات فلسفی از سویِ دیگر، جمع می‌کند؟

جواب: این ادعا که نصوص دینی، ارتباطی به قضایا و مسائل فلسفی ندارند غیر از این ادعاست که در فهم نصوص دینی، به روشها و مسائل و ذهنیتِ فلسفی – برای فهم نصوص دینی از خلال این ذهنیت – نیازی نیست. هیچ کس این نکته را نفی نمی‌کند که نصوص دینی، از برخی مسائل فلسفی – حال یا با اصطلاحات فلسفی یا غیر آنها – سخن می‌گویند. سخن گفتن از مبدأ آفرینش که خداوند متعال می‌باشد و صفات و اسماء و افعال او و نیز سخن گفتن از معاد و آخرت و نهایت خلق و کیفیت حشر و بعث و … از قضایای فلسفی هستند که امروزه به اسم الهیات به معنی اخص شناخته می‌شوند.

ادعای مکتب تفکیک این نیست که قرآن و سنت، مُتَعرِّضِ قضایای فلسفی نشدند و حتی ادعا نمی‌کنند که با تَعَرُّضِ قرآن و سنت به برخی مسائل فلسفی، مشکلی به وجود آمده است؛ بلکه ادعای آنها این است که فهم نصوص دینی و تفسیر آنها باید مبتنی بر منظومه‌ی داخلیِ خودِ نصوص باشد و نباید میراث فلسفی خود را بر نص دینی تحمیل کرده و سپس، نص دینی را بر اساس آن قضایای فلسفی تفسیر کنیم و یا این قضایای فلسفی را پس زمینه‌ی معنایی این نصوص قرار دهیم و سپس نص دینی‌ را به روشی تاویل‌گونه و تحریف شده و منفعل بفهمیم. به همین دلیل است که بر این افراد، اسم تفکیکی نهاده شده است زیرا آنها بین عقل و نقل و قلب، تفکیک می‌کنند نه اینکه عقل و قلب را نفی و طرد کنند. اگر قلب و عقل را طرد می‌کردند به نام دیگری خوانده می‌شدند که نشان دهنده‌ی کنار گذاشتن عقل و قلب توسط اینان بود نه به نامی که نشان دهنده‌ی تفکیک آنها بین مصادر سه گانه‌ی معرفت است؛ پس از نظر آنها تناقضی بین آیات و روایات فلسفی و نفی فهمیدن نص دینی به روش فلسفی نیست.

[1] حب الله، حیدر؛ اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع؛ ج 1 ص 86

comments are closed

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 36549664       عدد زيارات اليوم : 16835