حيدر حبّ الله
ترجمه: محمّد رضا ملايی
سوال[1]: برخی از علماء معتقدند، یکی از شواهد جعلی بودنِ یک حدیث این است که خبر از ثواب زیاد برای عملی کوچک بدهد. چرا این مساله را که یک عمل و فعل کوچک، معادل ثواب بسیاری باشد عجیب میشماریم در حالی که در قرآن تصریح شده «لیلة القدر خیر من ألف شهر»؟
جواب:
اولا هیچ مانعی وجود ندارد که عملِ اندکی در نزد خداوند متعال، ثواب زیادی داشته باشد؛ چون خداوند در اعطای ثواب به بندگان خویش، تفضل میکند. آنچه عجیب است ثواب بسیار زیاد برای عملی کوچک است به گونهای که این ثواب، بیش از پاداشی است که برای یک عملِ بزرگ وعده داده شده و به گونهای که آن ثواب عظیم، شبیه یک پاداش خیالی شود مانند اینکه گفته شود هر کس فلان کلام را بگوید برای او اجر تمام انبیاء نوشته میشود و یا ثواب جمیع شهداء به وی اعطا میگردد. قبولِ چنین چیزی بدون استفاده و به کار گیریِ تاویلاتِ ناخوشایند چگونه ممکن است؟ چگون باید اینگونه موارد را تفسیر کرد؟ مانند اینکه در روایتی چنین ذکر شود که هر کسی بعد از نماز، این دعا را ده روز بخواند بهشت برای وی واجب است. اعطای بهشت به کسی فقط به خاطر چنین عملی، یک ثواب خیالی و غیر معقول است.
به همین دلیل، در قرآن چنین مواردی را مشاهده نمیکنیم. شما بین این حدیث و بین تفکر و فرهنگی که قرآن در صدد تاسیس آن است مقایسه کنید؛ قرآن میفرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ؛ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ»[2] همچنین میفرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ»[3] و نیز در سورهی آل عمران چنین میفرماید: «إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاء وَاللَّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ؛ وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ؛ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ»[4]
اگر کمی در فرهنگ قرآنی تامل کنیم خواهیم دید این فرهنگ، هیچ گاه بین آب دادن به حاجیان و آباد کردن مساجد و بین جهاد و انجام واجبات دینیِ بزرگی که متضمن به خطر انداختن زندگی انسان است به یک چشم نمینگرد و این دو را هم وزن نمیداند. لذا خداوند متعال در قرآن میفرماید:«أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّهِ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ؛ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ؛ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُّقِيمٌ؛ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ».[5]
پس قرآنکریم در فرهنگی که ارائه میکند تجربهی ابتلا و امتحان را پیش میکشد؛ تجربهای در قالبِ مبارزه و سخت کوشی و استقامت و جهاد که به انسان، درجهی اخلاص و رهایی را عطا میکند. اما در مقابلِ این فرهنگ قرآنی کسانی قرار دارند که تلاش میکنند این تفکر را نشر دهند که انسان فقط و فقط با دوست داشتن پیامبر صلیاللهعلیهوآله و یا اهل بیت علیهمالسلام و یا صحابه، مستحق بهشت خواهد شد و فرقی نمیکند که چه کارهایی انجام داده است؛ و یا این فکر را گسترش میدهند که انسان فقط با مراقبت بر رسم و رسومی چند و نیز محافظت بر حالات و فضاهای برخاسته از چنین مراسمی – که نوعا بدون سختی حاصل میشود و فقط یک عادت اجتماعی میتواند باشد – مستحق بهشت است در حالی که این فضاها و احوال، غالبا محصول وضعیت اجتماعیِ آنهاست؛ این گونه افراد اصلا توجهی به انجام وظایف دینی در سختیها و شدائدِ روزگار ندارند و مواردی را به عنوان ورود به بهشت معرفی میکنند که با فرهنگِ موجود در قرآن فاصله دارد. چنین اشخاصی از مقاصد قرآن کریم دور هستند و به روایاتی استناد میکنند که اکثر آنها ضعیف بوده و محتوای آنها، ارائهی فرهنگی ایستا و خموده است.
البته موارد فوق، در نزد خداوند متعال واقعا ثواب زیادی دارد ولی وجود ثواب بسیار زیاد برای چنین مواردی، مسالهای است که با فرهنگ قرآن دربارهی ورود به بهشت و رستگاری در تجاربِ امتحانهای دنیایی، تفاوت دارد. زندگی در قرآن کریم، تجربه است و امتحان و ابتلاء و پایداری. افراد بسیاری را مشاهده کردیم که مراقبِ قالبهای دینی بوده و نسبت به رعایت آنها حساس بودند ولی در سادهترین امتحانات اخلاقی، مردود شده و سقوط کردند و بسیاری از واجبات دینی خود را رها نمودند. اگر این قبیل روایات را به شیوهی فوق قبول کنیم در واقع محتوای آن روایات، خلاف مضامین قرآنی خواهد بود؛ اگر هم منظور از این روایات، مضمون و محتوایی مقیّد است باید شرایط و قیود آن را بیان نماییم. اگر این مضمونِ مقَیَّد، عرفی است میتوان به آن روایات استناد کرد و آنها را پذیرفت؛ ولی اگر غیر عرفی است در این صورت، اطمینان به صدورِ اینگونه روایات – نه همهی روایاتی که خبر از ثواب زیاد میدهند – مشکل خواهد بود. البته این، به حسب فهم و تحلیل من است.
ثانیا آن آیهای که در متن سوال به آن اشاره کردید ارتباطی با موضوع مورد سوال شما ندارد. آیهی مذکور، میگوید شب قدر، از دیگر شبها بسیار با ارزش تر است. ولی نمیگوید عمل در این شب، از تمام اعمال دیگر، برتر است. این معنی، از آیهی مذکور، استفاده نمیشود. گویا در این شب مبارک، حالات و وضعیتی در عالَم – با غیب و شهودش – به وجود میآید که در هزار ماه، چنین وضعیتی اتفاق نمیافتد؛ مانند نزول ملائکه و روح و نیز مانند اینکه در این شب، هر امر محکم و مجملی، از هم باز شده و تفصیل مییابد. این معنی چه ارتباطی به این دارد که هر کس در این شب، عملی را انجام دهد اجر هزار ماه برای وی نوشته میشود؟ دقت کنید که آنچه میگوییم مختص به آیهی شریفه – و قطع نظر از دیگر نصوص دینی – است.
[1] حب الله, اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع, ج 1 سوال 75.
[2] . عنکبوت: 2 و 3
[3] . بقره: 214
[4] . آل عمران: 140 الی 142
[5] . توبه: 19 الی 22