• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
نقاط اختلاف اساسی در قضیه‌ی شعائر حسینی 2020-08-22 2020-08-22 0 1397

نقاط اختلاف اساسی در قضیه‌ی شعائر حسینی

حيدر حبّ الله

ترجمه: محمّد رضا ملايی

سوال[1]: در پاسخ به سوالی پیرامون ماه صفر[2] گفته‌اید نسبت به برخی امور، روایاتی وارد شده مبنی بر اینکه مستحب هستند مانند بکاء و گریه‌ی بر امام حسین علیه السلام. ولی درباره‌ی اموری همچون چهاردست و پا رفتن به سوی قبر ائمه علیهم‌السلام و یا قمه زنی و … روایتی نداریم. همچنین اشاره کردید به اینکه مسائلی همچون قمه زنی و … که روایتی در مورد آنها نیامده است ممکن است مشمول برخی عمومات باشد که در این صورت، معیار، همان مفهوم عرفی و متغیرِ حزن و اندوه و جزع و … است. بنابراین نزاعی که برخی اندیشمندانِ حوزوی و غیر حوزوی، پیرامون سابقه داشتن برخی از این مصادیق در زمان ائمه عیلهم السلام به راه انداخته‌اند بی دلیل و غیر موجه است؛ مگر از جهت بررسی عناوین ثانویه‌ای که ممکن است محقق شده باشد. چه تناسبی میان صاحب اصلیِ این مناسبت‌ها – مانند عاشورا که صاحب آن امام حسین علیه‌السلام است – از یک سو و میزان کرامت مومن در تقلید از سگ‌ها هنگام زیارت و یا گل آلود کردن خود وجود دارد؟

جواب: فی نفسه و قطع نظر از هر چیز دیگری، هیچ مشکلی وجود ندارد که این‌گونه اعمال، مشمول برخی عمومات باشند البته در صورتی که از نظر عرف، نوعی حزن و یا احیای امر محسوب گردند و چیزی هم مانع از تطبیق عنوان اولی یا ثانوی بر آنها نشود. ولی باید توجه داشت که اعمال مذکور با توجه به عنوان اصلی‌شان، مستحب نیستند.

وقتی برخی از حوزویان و اندیشمندان و عالمان، بر سر این نکته نزاع می‌کنند که این کار یا آن عمل، وجود نداشته و از شعائر دینی نیست در واقع چنین نزاعی ناشی از یکی از چهار مساله‌ی زیر است که امروزه، مرجع اختلاف می‌باشد:

  1. این کار یا آن رفتار – همچون راه رفتن بر روی آتش یا قمه زدن و یا خزیدن به سوی قبور ائمه علیهم‌السلام و … – با توجه به عنوان اولی‌شان، مستحب نیست؛ چون برخی از علماء تلاش می‌کنند استحباب برخی از این افعال را با توجه به همان عنوان اولی، اثبات کنند.[3] از سخنان برخی از علماء چنین چیزی برداشت می‌شود و یا اینکه تلاش می‌کنند این افعال را با توجه به عنوان اولی‌شان به دین نسبت بدهند. این همان چیزی است که از کلمات و سخنان برخی علماء همچون سید محمد شیرازی رضوان الله تعالی علیه و سید صادق شیرازی حفظه الله و … استشمام می‌شود و یا به صراحت اعلام می‌کنند. به عنوان نمونه اینان برای مشروعیت قمه زنی به برخی روایات خاص و یا فعل حضرت زینب سلام الله علیها و … استناد می‌کنند.
  2. این افعال، حتی اگر با توجه به عنوان اولی‌شان مشروع و دینی باشند ولی با توجه به عنوان ثانوی‌شان، مرجوح و نامناسب هستند. این، منشأ بسیاری از دیدگاه‌هایی است که برخی از انواعِ عزاداری‌ها را نفی می‌کنند. دیدگاه جریانِ خط امام خمینی قدس سره الشریف، امروزه برخاسته از همین نکته است و همین نکته، در واقع، روشی است که در کلمات سید علی خامنه‌ای حفظه الله نسبت به برخی عزاداری‌ها ملاحظه می‌شود.
  3. حتی اگر فلان عمل در عزاداری‌ها، مشمول عمومات باشد ولی باز هم معلوم نیست عنوان شعائر دینی بر آن صدق کند؛ زیرا برخی تلاش می‌کنند عنوان شعائر دینی را از برخی کارها که اخیرا به عنوان شعائر دینی مشهور شده، نفی کنند. این، روش برخی از معاصرین است. منظور من از عمومات، فقط عمومات ادله‌ی بکاء و گریه بر امام حسین علیه‌السلام و … نیست؛ چون گاهی ادعا می‌شود این ادله، شامل، برخی از عزاداری‌های غیر متعارف نمی‌شود و از چنین عزاداری‌هایی انصراف دارد؛ بلکه منظور،عمومات ادله‌ی احیای امر و یادآوری مصیبت‌های ائمه علیهم‌السلام و شیون برای آنهاست (البته اگر این عنوان اخیر، ثابت باشد).
  4. این افعال، با توجه به همان عنوان اولی‌شان حرام هستند. این، نگاه سید محمد حسین فضل‌الله در مساله‌ی قمه زنی است چون وی این کار را مصداق ضرر زدن به جان و بدن می‌داند که حرام است.

پس محل نزاع میان کسانی که چنین کارهایی را جایز می‌دانند و کسانی که از این کارها منع می‌کنند به یکی از این امور بر می‌گردد:

مستحب نبودن این افعال با توجه به عنوان اولی‌شان؛

حرام بودن این افعال با توجه به عنوان ثانوی‌شان؛

حرام بودن این افعال با توجه به عنوان اولی‌شان؛

نفی عنوان شعائر دینی از این افعال با توجه به مفقود بودنِ این نوع عزاداری‌ها در عصرِ نص و نیز عدمِ وجودِ آنها در کتاب و سنت.

اما آن قسمت از کلام شما درباره‌ی تناسب با کرامت مومن و … در ذیل بحث از عدم وجود مانع اولی یا ثانوی قرار می‌گیرد. لذا کسی که شرعی بودن چنین کارهایی را ثابت می‌کند هیچ منافاتی بین این کارها و حق مومن و کرامت او نمی‌بیند و به عبارت دیگر در نگاه این اشخاص تا زمانی که از یک طرف، باب شرعی بودن جزع و شیون باز باشد و از سوی دیگر، کسی که قرار است برای وی شیون شود، اهل بیت علیهم‌السلام باشد – که دیگران در برابرِ آنها، مقام پایینی دارند – منافاتی بین شیون و کرامت مومن وجود ندارد. در اینجاست که بحث کردن با چنین کسانی بسیار سخت خواهد بود.

_______________________________

[1] حب الله, اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع, ج 4 سوال 676.

[2] حب الله, سوال 327.

[3] . در اینجا توضیح یک نکته لازم است. یک فعل – همچون خزیدن به سوی قبر امام حسین علیه‌السلام – گاهی با توجه به عنوان اصلی و اولی‌اش مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و گاهی با توجه به عنوان ثانوی‌اش. عنوان اولی فعل مذکور، همان خزیدن به سوی قبر است و عنوان ثانوی آن، احترام برای امام حسین علیه السلام. (مترجم)

إرسال

you should login to send comment link

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 35804617       عدد زيارات اليوم : 10153