حیدر حب الله
ترجمه: مجمع علمی طور سینا
سوال[1]: شما در کتابهای خود به ضرورت پژوهشهای فلسفی اشاره کردید. آیا بین «نفی حجیت عقل» و «نفی حاجت به عقل» ملازمه است و یا اینکه این دو با هم متفاوت هستند بدین صورت که میتوان گزینه اول را رها کرد و از گزینه دوم دفاع – نیاز به عقل – کرد؟
جواب: عقل حجت است و ما نیاز به آن داریم. اگر عقل نباشد چگونه می توان دستگاه معرفتی و نظام منطقی خود را اثبات کنیم؟ چگونه می توان بدون عقل، مسائلی را که قبل از نص دینی باید ثابت شوند – مانند مبدأ هستی و ارسال رسل و … – ثابت کنیم؟ بدون عقل چگونه می توان نصوص دینی را بدونِ پیش فرض های فلسفی، فهمید؟ بحث فلسفی مختص به قضایای دینی نیست و فقط در برخی موارد با پیشفرضهای نصوص دینی تداخل میکند. فلسفه مانند سائر علوم در قضایا و مسائلی مستقل پیرامون وجود و پدیدههای عام سخن میگوید. اگر لازم است بفهمیم که در کهکشانهای دور چه میگذرد و چنین علومی را ستایش کنیم، چرا پژوهش فلسفی را که میکوشد پدیده های کلی هستی را – که بسیاری از علوم بر آنها بنا شده اند – و همچنین مسائل عام معرفت را مطالعه کند، تمجید نکنیم؟
باید اشاره کنم که قصد من از فلسفه، یک مکتب و مدرسه مشخص نیست. من مدافع یک رویکرد خاص در فلسفه نیستم. سخن من درباره کلیت فعالیتهای فلسفی در شرق و غرب درباره وجود و معرفت است.
[1] اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع ج 1ص 146