حیدر حب الله
ترجمه: سعید نورا
سوال[1]: سؤال:تعداد بسیار زیادی از دعاهای منسوب به ائمه علیم السلام در کتاب الإقبال و مفاتیح الجنان و دیگر کتب آمده است. آیا این دعاها ثابت شده و معتبر هستند؟ آیا این دعاها مربوط به زمان خاصی هستند مثل دعای کمیل در شب جمعه یا عهد و ندبه و.. . روشن است که سطح دعاها از جهت خطاب متفاوت هستند، مثلاً آیا انسان عادی که گرفتار گناه است، وقتی مناجات شعبانیه را می خواند، کمال انقطاع الی اللّه از او انتظار می رود؟ از محضر شما کیفیت تعامل با دعاها و پاسخ به سؤالی که پرسیدم را خواستارم. با تشکر بسیار.
پاسخ:
أولاً: بسیاری از ادعیه و شاید اکثر آنها، که در مصادر حدیث و ادعیه آمده اند ـ جز صحیفه سجادیه که پیرامون سند آن بحث است ـ از لحاظ سندی از منظر رجالی و اعتبار سنجی تاریخی، ضعیف هستند. با توجه به مشاکل متعددی که برخی از کتاب هایی که مصادر دعاها به شمار می روند به آن مبتلی هستند. مهمترین اشکال آنها این است که این کتاب ها اسانید و مصادری که این دعاها از آن ها گرفته شده است را ذکر نکرده اند و به طور کلّی سند و مصدری برای دعاها ذکر نمی کنند مثلاً کتاب مصباح المتهجد شیخ أبوجعفر طوسی (460 هـ ) همین مشکل را دارد.
به خاطر همین اشکالات، انسان می تواند این دعاها را بخواند اما نه به نیّت ورود و نه به نیّت انتساب دعا به پیامبر و اهل بیت، کیفیت مواجهه با دعا چند صورت دارد:
الف) هر دعایی که مشکل متنی یا مضمونی نداشته باشد، می توان خواند، به شرطی که نیّت نسبت دادن آن به اهل بیت را نداشته باشد. تا زمانی که مضمون دعا درست باشد، دلیلی برای ترک آن یا دعوت به ترک آن وجود ندارد. اما در مباحث فکری و دینی نمی توان به عنوان یک منبع و مرجع در اجتهاد فقهی یا اعتقادی یا … به اینگونه دعاها استناد کرد.
ب ) اگر دعا ـ از نظر پژوهشگر ـ مشکلی متنی یا محتوایی دارد، با توجه به این که این دعا از لحاظ تاریخی یا سندی نیز ثابت نشده است. وی حق خواهد داشت فرهنگی که این دعا یا آن دعا را ترویج می دهند مورد نقد قرار دهد حتی اگر آن مشکل به حدی نباشد که در فرض صحت سند هم روایت را خدشه دار بکند.
این رویکرد کلی در این موضوع است، چنانچه به دنبال ارزیابی تاریخی دعای خاصی هستید باید این دعا را معین کنید تا پاسخ دهیم.
ثانیاً: به نظرم ایرادی ندارد که انسان هرچند که غرق در گناه باشد، کمال انقطاع به سوی خداوند متعال را بخواهد، . چرا که این امر از اهداف بلند مرتبه ای است که انسان به دنبال آن است. اما روش درست تعامل با دعاها، انتخاب دعاهایی است که با حال او تناسب دارد و بیشتر می تواند با آن انس بگیرد. انسانی که به سراغ ادعیه، مستحبات و مندوبات می رود ـ به تعبیر برخی از اساتید ما که به طور شفاهی از او شنیدیم مرجع مفغور شیخ محمد تقی فقیه آن چنان که به خاطر دارم ـ مانند انسانی است که به سفره ای با انواع غذاها دعوت شده است. از آن جا که وی نمی تواند همه ی غذاها را استفاده کند، آن چه که مناسب خودش هست را انتخاب می کند. مناسبت در این موضوع به نظر من همان تناسب دعا با روح انسان است. مهم نیست که چه مقدار دعا بر زبان جاری کنیم مهم این است که چه مقداری از دعا را بر قلب و روح خود جاری کنیم، اگر در موردی دعا با خواننده تناسب ندارد مثلاً انسان عقیم دعایی را بخواند که در مورد فرزند است، در این صورت می تواند دعا را به نیّت تقدیر یا مجاز بخواند، تا زمانیکه در نصوص صحیحه تعبد به چیزی در این زمینه نیامده باشد.
[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع 1: 158 ـ 159. سوال 55.