تالیف: حیدر حب الله
ترجمه: مجمع علمی طور سینا
سؤال[1]: وقتی هر چیزی در شب قدر، برای سال پیش رو، تقدیر و اندازه گیری میشود دعاهای ما در طول سال و یا حتی در شب قدر چه فائده ای دارد؟
جواب: همانطور که خداوند متعال، مقدر میکند که پای من وقتی از ایوانِ منزل به پایین میپرم بشکند همینطور مقدر میکند غم و ناراحتی از من برطرف شود در صورتی که خدای خویش را بخوانم و برای رفع ناراحتی، دعا کنم؛ به گونهای که اگر دعا نکنم خداوند، غم و ناراحتی من را مرتفع نمیکند. پس دعا جزئی از قانونِ «علّی معلولی» در حصول چیزی است که خداوند به آن حکم کرده و مقدر فرموده است. وقتی در طول سال و یا در شب قدر، خدا را میخوانیم و دعا میکنیم در واقع آنچه که در شب قدر، مُقَدَّر شده را محقق میکنیم. در این شب، مثلا تقدیر خداوند بر این واقع شده که انسان خدای خود را بعد از دو ماه بخواند و دعا کند. حال وقتی از روی اختیار، خدای خویش را میخوانید و از تمام قلب خود دعا میکنید در واقع همان دعایی را که خداوند برای شما مقدر کرده – به همراهِ اجابتِ آن دعا – محقق میکنید.
مسالهی دعا و ارتباط آن با قضا و قدر، مسالهی طولانی است و بسیاری از علماء معتقدند – اگر بخواهیم مساله را ساده توضیح دهیم – در نزد خداوند دو دفتر برای حساب وجود دارد؛ در یک دفتر، اموری قرار داده میشود که تغییر و تعدیل نمیپذیرد و در دفتر دیگر، اموری نوشته میشود که امکان دارد مورد تغییر و تحول قرار گیرد. دفتر اول، «ام الکتاب» نام دارد و دفتر دوم، لوح «محو و اثبات» نامیده میشود. در خلال سالِ پیش رو، خداوند در دفتر دوم، تمام آنچه را واقع میشود مینویسد ولی روش و بنای این دفتر، بر تعلیق است؛ یعنی در این دفتر اینگونه نوشته شده که فلان واقعه، اتفاق میافتد اگر فلان امر حاصل نشود و رخ ندهد؛ و اگر آن امر، واقع شود تغییراتی در امور دیگر رخ میدهد. وقتی ما دعا میکنیم در حقیقت، تغییری را در این دفتر و محدودهی آنچه که در آن تدوین شده ایجاد میکنیم. ولی آنچه در این دفتر وجود دارد به همراه تمام تغییرات آن در کنار امور دیگر، به صورت مکتوب در دفتر اول از همان ابتدا وجود دارد. نگارش و کتابت اینها در دفتر اول از همان ابتدا و به شکل نهایی، باعث حل مشکل جبر و تفویض میشود.
آنچه گفتیم تصویری است از قضیهی دعا و قضا و قدر که به صورتی بسیار ساده بیان کردیم. ولی دربارهی این مساله، تحقیقات بسیار طولانی در مباحث فلسفی و کلامی در نزد مسلمین انجام شده و اختصاصی به شب قدر ندارد؛ بلکه شامل تمام این عالم از قبل خلقت – اگر تعبیر درستی باشد – میشود.
لازم است اینجا به نکتهای به صورت گذرا اشاره کنم – تا مورد تفکر و تامل واقع گردد – بدون اینکه هیچ قضاوتِ جزمی و یقینی نسبت به آن داشته باشم. آن نکته این است که در قرآن کریم هیچ اشارهای به این موضوع نشده که تقدیرات یا قضاء جدید الهی برای امور مردم در سال پیش رو، همه در شب قدر واقع میشود. یعنی در قرآن این نگاه وجود ندارد که تصمیمهای جدید در شب قدر گرفته میشود. تنها چیزی که در قرآن نسبت به شب قدر وجود دارد این است که در این شب، آنچه که خداوند از ازل و ابتدای خلقت، به شکل غیر واضح، تثبیت نموده، تبیین و واضح میشود و به صورت مفصل نمایان میگردد. خداوند متعال این شب را اینگونه توصیف کرده که هر امر محکم و استواری در آن شب، متمایز و تفکیک میشود. فرض کنید شب قدر، همان نقطهی آغاز نزول روح الامین و ملائکه برای شروع سال جدید باشد؛ چنین فرضی، ضرورتا به معنای تثبیتِ اوضاع جدید نیست بلکه بیشتر بدین معنی است که فرآیندِ تطبیق و تفکیک و نیز تبیینِ آنچه که قبلا، مقرر گشته، به انتها رسید.
اگربخواهم مثالی بیاورم میتوانم این مساله را تشبیه به وضعیتی کنم که در آن، فرماندهی یک لشکر مجموعهای از تصمیماتِ روزانه را اتخاذ میکند؛ سپس این تصمیمات را اعلام نموده و برای تنفیذِ آنها از فردا، به مسئول مربوطه میدهد. نیروهای مخصوص انتشار این دستورات، آنها را دسته بندی و تفکیک میکنند و هر دستور را به منطقهی مربوط به آن دستور تحویل میدهند. شب قدر، همان شبِ تنزیل و تفکیک و اعلان و صادر کردنِ اوامر – به منظورِ عینیت بخشیدن و اجرایی کردنِ این اوامر که قبلا تعیین شده – میباشد. گویا شما پنج طرح و نقشه دارید و در هر سال، به نیروهای ویژه – که برای اجرایی کردن این نقشهها در نظر گرفته شدهاند – یکی از این نقشهها را ابلاغ میکنید. پس ملائکه اقدام به اجرایی کردن نقشهای میکنند که به آنها واگذار شده و شروع به پیاده سازی آن بر روی زمین میکنند و در سال بعد، نقشهی بعد به آنها ابلاغ میشود و … .
پس در شب قدر، با تصمیمات جدید و یا شبیهِ آن، روبرو نیستیم بلکه آن شب، شروع مرحلهی جدیدی از فعالیت تکوینی و اجرایی است که محدودهی آن فعالیت، سال پیش روست که البته – طبق نظر مشهورِ امامیه – هر سال این حالت و این شب تکرار میشود؛ بر خلاف نظر برخی از علمای اهل سنت که معتقدند شب قدر در هر سال تکرار نمیشود بلکه یک شب در تاریخ بوده که در آن شب هم قرآن کریم نازل شده است.
پس در شب قدر لایحهها برای تنفیذ و اجرایی شدن، آشکار میشود و لشکر ملائکه و قوانین عالم برای تطبیق آن لوایح به حرکت در میآیند. این تصویر از شب قدر، منسجم با برخی روایات موجود در میراث شیعیان است که میگویند در شب قدر، ملائکه بر امام معصوم در هر سال نازل میشوند تا تصمیمات جدیدی که برای سال پیش رو گرفته شده به ایشان ابلاغ شود. پس ملائکه به همراه تصمیماتی که جدیدا گرفته شده است نازل نمیشوند بلکه تصمیماتی که متعلق به سال پیش روست را میرسانند و ابلاغ میکنند؛ تصمیماتی که ممکن است در ازل و از ابتدای خلقت تعیین شده باشند. گویا امام معصوم علیه السلام – مطابق این روایات – آیندهی امور را به صورت مطلق نمیداند بلکه امور هر سال به او ابلاغ میشود و این اتفاق هر سال برای او میافتد.
البته توجه کنید که نگاه من در اینجا یک نگاه قرآنی بود و تفصیل این بحث با توجه به آیات و روایات، نیاز به مجال دیگری دارد و من در اینجا به طرح این نکته به منظور تفکر در آن، اشاره کردم. اگر صحیح باشد فهم عمومی ما از شب قدر به کلی عوض میشود و البته علم در نزد خداوند است.
[1] . اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع، ج 3 ص 81