• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
معنی بتریه چیست؟ آیا روایاتی که در ذم آن­ها وجود دارد صحیح هستند؟ 2022-02-06 2022-02-06 0 858

معنی بتریه چیست؟ آیا روایاتی که در ذم آن­ها وجود دارد صحیح هستند؟

تالیف: حیدر حب الله

ترجمه: مجمع علمی طور سینا

پرسش[1]: معنی بتریه چیست؟ روایتی با این مضمون پیرامون این فرقه وجود دارد که: «لو ان البتریة صف واحد ما بین المشرق و المغرب، ما اعز الله بهم دینا»[2]. اعتبار این روایت از حیث سندی و مضمونی چقدر است؟

پاسخ: در قرون نخست، مذهب زیدیه از چند فرقه تشکیل شده بود که برخی تعداد آن­ها را شش فرقه می­دانند ولی مهمترین و بارزترین آن­ها عبارت­اند از:

  • جارودیه، که به زیاد بن منذر ابو­جارود منتسب هستند.
  • سلیمانیه که نام دیگرشان جریریه است و به سلیمان بن جریر رقی منتسب هستند.
  • بُتَریه، آن طور که تصریح کرده­اند حرف باء در این واژه با صدای ضمه خوانده می­شود که منتسب به کثیرالنوا و حسن بن صالح هستند. سالم بن حفصه، حکم بن عتیبه، سلمة بن کهیل، هارون بن سعید العجلی، ابی المقدام ثابت بن هرمز الحداد، مهمترین چهره­های این فرقه زیدیه هستند.

بتری­ها تقدم علی علیه السلام را باور دارند و معتقدند که بعد از پیامبر خدا او بایستی خلافت را در دست می­گرفت و شکی ندارند که او برتر از ابوبکر و عمر بن خطاب است، ولی با این وجود اعتقاد دارند که خلافت ابوبکر و عمر صحیح بوده است و خود امام علی علیه السلام هم آن را تأیید کرده و با این قضیه کنار آمده­اند.

به همین دلیل بتریه را از نزدیک­ترین فرقه‌های زیدیه به اهل سنت می­دانند و با توجه به این مطلب، برخی از اهل سنت، پیشوایان این فرقه را ستوده­اند و در برخی از روایات به آثار این فرقه اعتماد می­کردند. همچنین به رویکرد عام معتزله بغداد نیز نزدیک هستند، به افرادی همچون ابن ابی­الحدید که در بیانات خود تصریح داشتند: «الحمد لله الذی قدم المفضول علی الفاضل او الافضل»[3].

ولی با این­همه به سبب رخداد­های زمان عثمان، به هیچ وجه با خلافت او سر سازگاری ندارند، البته کفر او را هم یقینی نمی­دانند. همچنین هر فاطمیِ از نسل امام حسن و امام حسین را که با شمشیر خود قیام کند، امام خود می­دانند.

اما چرا نام دیگر این فرقه صالحیه است؟ به این دلیل که این فرقه را در نسبت با حسن بن صالح نیز که پیش از این نامش به میان آمد می­شناسند. اما چرا بتریه؟ بین متخصصان فرقه­شناس و علمای رجال و تاریخ در اینکه چرا نام این فرقه را بتریه گذاشته­اند نظریات بسیاری مطرح شده است. مهمترین این نظریات عبارت­اند از:

  • بتر به معنای قطع کردن است و از آنجا که آن­ها نسبت به عثمان بن عفان اعلام برائت کردند، مانند این است که رابطه خود با عثمان بن عفان را قطع کردند، به خلاف رابطه­ای که با عمر، ابوبکر و علی علیه السلام داشتند.
  • آن­ها بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم را کنار گذاشتند و به همین دلیل بتریه نامیده شدند چرا که گویا این بلند خواند را قطع کردند. این دلیل را احمد بن یحیی بن مرتضی، یکی از ائمه زیدیه بیان کرده است.
  • کَشّی در رجال خود بیان می­کند که آن­ها نزد امام باقر علیه السلام حاضر شده بودند، و اعلام کردند که ابوبکر و عمر را ولیّ خود می­دانند و از دشمنان آن دو بیزار هستند. زید بن علی که آنجا حاضر بود گفت: موضعتان پیرامون فاطمه چیست؟! آیا از او هم اعلام برائت می­کنید؟ «بترتم امرنا، بترکم الله»[4] از آن پس نام آنان را بتریه گذاشتند.
  • نام کثیر النوی، بتر النوی بوده و به دلیل نسبت این فرقه با او، نام بتریه را برای این فرقه انتخاب کردند.
  • کثیر النوی دستش قطع شده بود، و به دلیل نسبت این فرقه با او، این نام را برای این فرقه برگزیدند.

اما آن روایتی که ذکر کردید مهمترین روایتی است که در منابع شیعی موضع شیعه را نسبت به این فرقه بیان می­کند. ولی فقط شیخ کَشّی آن را بیان کرده است و عبارت دقیق آن این است که: «لو ان البتریة صف واحد ما بین المشرق الی المغرب، ما اعز الله بهم دینا»[5] .

این روایت تنها یک منبع دارد و از جهت سندی هم ضعیف است، چرا که میان راویان آن سه نفر هستند که نمی­توان به آن­ها اعتماد کرد.

  1. محمد بن فضیل، راوی ضعیفی است که خیلی از علمای رجالی همچون آیت الله خویی او را تضعیف کرده­اند.
  2. سعد الجلاب، که نزد علمای رجال چهره­ ناشناخته­ای است. حتی آیت الله خوئی نیز با توجه به نظر آخرشان در مورد کامل الزیارات، او را ناشناخته می­داند.
  3. سعد بن جناح (صباح)، همانطور که آیت الله خوئی معتقد هستند، چهره­ای مهمل به شمار می­رود.

اما مضمون روایت، یک دیدگاه کلی است که طبق آن جنبش­های انقلابی پس از امام حسین علیه السلام مورد پذیرش اهل بیت نیستند مگر تعداد اندکی از آن­ها که متونی در تأیید و ستایش آن­ها وجود دارد. پس به نظر می­رسد منظور از این روایت کنار گذاشتن منطق انقلاب است و اینکه اگر بتریه هم دست به چنین اقدامی بزنند، پیروز نخواهند شد. به احتمال زیاد، معنای حدیث همین باشد. خداوند است که عالم مطلق است.

[1] . اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع، ج 3 ص 48

[2] اگر بتریه مشرق و مغرب عالم را از آن خود کنند، خداوند هیچ دینی را به وسیله آنان عزیز نمی­گرداند.

[3] حمد سزاوار خداوندی است که دون­تر را بر برتر یا برترین، مقدم داشته است.

[4] امر ما را قطع کردید که خداوند امرتان را قطع کند.

[5] محمد بن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال المعروف برجال الکشي (مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی) (قم: موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1363)، ج 2 ص 499.

comments are closed

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 35805720       عدد زيارات اليوم : 11257