• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
زلزله ها و آتشفشان ها و نقضِ اثبات حکم خداوند با استقراء 2022-03-17 2022-03-17 0 696

زلزله ها و آتشفشان ها و نقضِ اثبات حکم خداوند با استقراء

تالیف: حیدر حب الله

ترجمه: مجمع علمی طور سینا

پرسش[1]: شاید کسی به استدلال شهید صدر در کتابشان یعنی «الاسس المنطقیة لمبانی الاستقراء»، چنین ایراد بگیرد که چرا در اثبات حکمت الهی، تنها به پدیده­های ایجابی توجه کرده­اند و اساسا به پدیده­های سلبی (همچون طوفان، آتش­فشان­، زلزله­ و بیماری) عنایتی نداشته­اند؟ من به عنوان یک مسلمان، می­توانم تفسیری غیبی از این پدیده­ها داشته باشم، ولی به عنوان فردی که می­خواهم از طریق استقرا وجود خداوند حکیم را اثبات کنم، این پدیده­ها چه جایگاهی در استدلال من دارند؟

پاسخ: بحث درباره خداوند سبحان در فلسفه و علم کلام، در چند مرحله صورت می گیرد. متکلم یا فیلسوف در مرحله اول وجود خداوند را اثبات می­کند و پس از آن به سراغ بررسی صفات او می­رود. دو راه در اثبات صفات خداوند وجود دارد:

راه اول: این راه مبتنی بر شناخت ذات خداوند است. به این معنی که دلیل اثبات ذات خداوند در عین حال دلیل اثبات تمامی صفات کمالی خداوند هم هست. صدراییان مدعی­اند که از طریق برهان صدیقین همین مسیر را در الهیات طی کرده­اند. از دیدگاه آنان این برهان، واقعیت مطلق و بی­کرانی را اثبات می­کند که به کمال مطلق متصف می شود. چون هر نقصی را که فرض کنید محدودیتی است برای ذات الهی که با برهان صدیقین ثابت شده هیچ محدودیتی ندارد؛ زیرا او هستی ناب و واقعیت محض است، در حالی که حدود، ناشی از ماهیت است و ماهیت، با مطلق بودن وجود و محض بودن آن، به هیچ­وجه سازگار نیست. اساسا ماهیت به معنای حد وجود است و در این صورت وجود مطلق هیچ ماهیتی ندارد. بنابراین هر صفت کمالی که برای خداوند امکان داشته باشد، از طریق همین دلیل برای او اثبات می­شود و هر محدودیت و صفتی که نقص او را نشان دهد، از طریق همین دلیل از او سلب می­شود و بدین صورت، تمام صفات کمالی برای خداوند اثبات می­شود.

راه دوم: راهی است که برخی از فلاسفه، متکلمان و اهل حدیث آن را برگزیده­اند و آن هم اثبات صفات خداوند از طریق آفریده­های خداوند است و نه از طریق ذات خود خداوند. در این راه به خودمان و محیط پیرامونی خود توجه می­کنیم و با اندیشیدن در آن­ها سعی می­کنیم صفات خالق را کشف کنیم.

امثال سید محمد باقر صدر هم همین راه را برگزیده­اند و در آثار متفاوت فلسفی و کلامی­شان تلاش می­کنند تا وجود خداوند و صفات او را از طریق اندیشیدنِ در آفریده­ها اثبات کنند و در این راه از قانون علیت، برهان حدوث، برهان حرکت ارسطوئی، برهان نظم، برهان توجیه و استهدا و براهین مبتنی بر عدم امکان تسلسل علّی استفاده می کنند.

درا ین شیوه، اثبات صفات خداوند به گونه ای دیگر است. زیرا اندیشیدن در آفرینش، می­تواند وجود آفریننده و برخی از صفات او را به ما ثابت کند ولی نمی تواند ذات خالق به همراه تمام صفات کمالیه را ثابت کند. به عنوان مثال برهان حدوث ثابت می­کند که این جهان آفریننده­ای دارد که خود او حادث نیست، ولی دیگر نمی­تواند یگانگی او را به اثبات برساند مگر در کنار داده­هایی که در این امر به ما کمک کنند. بنابراین در این روش، برای اثبات صفات الهی ناچاریم، مسیر دیگری را انتخاب کنیم.

پس کسانی که این روش آفاقی و انفسی را به کار می­گیرند، سعی می­کنند تا از این طریق، وجود خالق­ را به همراه چند صفت خاص اثبات کنند. به تعبیر برخی: از این طریق می توان تمام صفات کمال که در مخلوقات یافت می شود را در عالی­ترین درجه آن برای خالق اثبات کنیم. بنابراین هنگامی که این گروه وجود خالق را اثبات می­کنند در ضمن آن، برخی دیگر از صفات او – و نه تمام صفات – را اثبات می­کنند. با این توضیحات می­فهمیم که روش این دسته، با دسته اول متفاوت است که با به­کارگیری دلیل اثبات واجب الوجود، تمام ویژگی­های کمالی را نیز برای او به اثبات می­رسانند.

بنابراین وقتی سید محمد باقر صدر در کتابش[2]، وجود خداوند را با روش استقرایی ثابت می کند در واقع از شیوه دومی استفاده می کند که صفات را نیز ثابت می نماید. به همین دلیل می­بینیم که تحت عناوینی چون اثبات فاعل عاقل یا اثبات صانع حکیم، به این موضوع می­پردازد و منظور او اثبات وجود آفریننده­ای است که متمایز از «طبیعتِ غیر عاقل» است (خود ایشان معنای حکمت را با قرار دادن آن در مقابل عدم عقل و عدم هوشمندی توضیح می­دهند[3]). ولی دلیل شهید سید محمد باقر صدر، تمام صفات آفریننده را -مانند صفت حکمت به معنای دوم یعنی هدف­دار بودن، عادل بودن، خیر و کمال در هر چیزی – اثبات نمی­کند، زیرا طبیعت این دلیل به او چنین اجازه­ای نمی­دهد. بنابراین او هم مانند سایر متکلمان و فیلسوفان برای اثبات تمام صفات کمالی دیگر، بایستی وارد مرحله دوم شود و از آن­جا که او چنین هدفی را دنبال نمی­کند همین دلیل برای او جهتِ اثبات وجود آفریننده عاقل کافی است.

برهان استقرائی اثبات آفریننده عاقل، به اثباتِ عاقل بودن­ خالق اکتفا می کند به تمامیت و کمال خالق از جهات دیگر، کاری ندارد. برای مثال اگر یک کتاب ریاضی را پیش روی ما قرار دهند، روش استقرائی مبتنی بر حساب احتمالات به ما اثبات می­کند که وجود این کتاب تصادفی نیست به این معنا که حروف به کار رفته در آن، در آسمان پراکنده بودند و ناگهان بدون هیچ علتی بر مشتی کاغذ فرود آمده­ باشند تا این کتاب ریاضی پیچیده، شگفت انگیز و با عظمت را به سرانجام برسانند. حال اگر فرض کنیم که در این کتاب اشتباه یا اشتباهاتی پیدا شود، نشان­دهنده خطای نویسنده ( آفریننده عاقل) است نه اینکه با یافتن این اشتباهات بتوانیم، عاقل بودن نویسنده را زیر سؤال ببریم و معتقد شویم که این کتاب علتی نداشته و تصادفی به وجود آمده است. شهید صدر تنها به دنبال اثبات چنین عقل و خردی است.

پس حتی اگر زلزله، آتشفشان و … را از مشکلات آفرینش قلمداد کنیم (البته خیلی از فیلسوفان متاخر با برهان نظم مشکلاتی اساسی دارند) در عین حال همین هستی با تمام این ویژگی­ها، از طریق روش استقرا ما را به وجود آفریننده عاقل رهنمون می­شود، اما برای اینکه ثابت کنیم این آفریننده، عادل مطلق و خیر مطلق است بایستی مباحث و استدلال­های دیگری را پیگیری کنیم. بنابراین شهید سید محمدباقر صدر برای تکمیل بحثش باید آن مواردی که اشاره کردید (امور ایجابی) در نظر بگیرد. حکمت به معنای عقل، یک چیز است و حکمت به معنای هدف، خیر و عدالت و کمال، چیز دیگری. پس اشکال شما بر استدلال ایشان در این کتاب وارد نیست؛ هر چند این اشکال بر اصل بحث صفات به ویژه بر اساس شیوه دوم وارد است آنهم در صورتی که همچون صدرائیان، طریق اول در اثبات صفات را کامل بدانیم.

[1] . اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع، ج 3 ص 103

[2] السید محمد باقر الصدر, الأسس المنطقیة لمبانی الإستقراء, بدون تاریخ, 514–499.

[3] الصدر, 502.

comments are closed

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 36726480       عدد زيارات اليوم : 1182