• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
روایاتی که تشویق به ارتباطاتِ دوستانه با برخی از پیروان دیگر مذاهب می‌کنند 2021-11-24 2021-11-24 0 983

روایاتی که تشویق به ارتباطاتِ دوستانه با برخی از پیروان دیگر مذاهب می‌کنند

حيدر حبّ الله

ترجمه: محمّد رضا ملايی

سوال[1]: آیا می‌توانید درباره شیوه‌ی ارتباط مسلمین با یکدیگر، روایاتی را از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت ایشان برای ما نقل کنید که ثابت می‌کند باید ارتباطات مسلمین با یکدیگر، مسالمت آمیز و دوستانه و برادرانه باشد؟ منظورم آن روایاتی است که غالبا توسط کسانی نقل می‌شود  که دیگران را به ارتباطاتِ اجتماعی پسندیده میانِ پیروان مذاهب با یکدیگر، دعوت می‌نمایند.

جواب: در این رابطه روایات زیادی وجود دارد و به برخی از آنها اشاره می‌کنم که برخی از آنها، از نظر سندی معتبر هستند. البته بررسی تفصیلیِ آنها در محل خودش باید انجام شود. برخی از این روایات، مستقیما به ارتباطِ پیروان مذاهب با یکدیگر مربوط می‌شوند؛ روایاتی هم هستند که درباره‌ی ارتباطِ مسلمان با مسلمان سخن می‌گویند و برخی از پژوهشگران، از این روایات، حُسنِ ارتباط پیروان مذاهب با یکدیگر را فهمیده‌اند با این استدلال که عنوان مطرح در این روایات، عنوانِ مسلمان است و نه عنوان مومن.[2] در هر صورت برخی از این روایات را ذکر می‌کنم:

  1. معاویة بن وهب می‌گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: رفتار و کردارِ ما در میانِ خودمان و قوم و قبیله‌مان و نیز با مردمانی که میانِ آنها زندگی می‌کنیم چگونه باید باشد؟ ایشان فرمود: نسبت به آنها امانت دار باشید و در منازعاتی که با هم دارند – به نفع و یا علیهِ آنها – شهادت دهید و از مریض هاشان، عیادت کنید و در تشییع جنازه‌ی آنها حاضر شوید.[3]
  2. ابی اسامة زید الشحام می‌گوید امام صادق علیه السلام به من فرمود: به هر کس که فکر می‌کنید مطیع من است و گفتارِ مرا رعایت می‌کند سلام برسانید؛ شما را وصیت می‌کنم به تقوای الهی و به ورع در دین و کوشش در راه خدا و راستگویی و اداء امانت و سجده‌ی طولانی و حُسنِ همجواری. محمد صلی الله علیه و آله به خاطر همین‌ها مبعوث شد. به هر کسی که به شما اطمینان کرد و امانتی به شما سپرد – چه فاسق باشد چه نیکوکار – امانتش را برگردانید؛ رسول الله صلی الله علیه و آله دستور می‌داد نخ و لباس را برگردانند. در نمازهای آنها حاضر شوید و در تشییع جنازه هاشان شرکت کنید و از مریض هاشان، عیادت نمایید و حقوق آنها را ادا کنید. اگر هر کدام از شما در دینِ خود، ورع پیشه کند و راست گویی و امانت داری و حُسنِ خلق با مردم را رویه‌ی خود سازد، مردم خواهند گفت «این شخص، از پیروانِ جعفر است» و این، مرا خوشحال می‌کند و باعث سرور من می‌شود. مردم خواهند گفت این ادبِ جعفر است. حال اگر اینگونه نباشید بلا و ننگِ رفتار شما، نصیب من می‌شود و مردم – به طعنه – خواهند گفت ادبِ جعفر، اینگونه است! به خداوند سوگند پدرم به من گفت مردی از شیعیان در میانِ قبیله‌اش، مایه‌ی زینت و آبروی آنهاست چرا که بیش از آنها امانت دار بوده و بیش از بقیه، حقوق مردم را رعایت می‌کند و راستگوتر از همه می‌باشد و مردمِ قبیله اش، وصیت‌ها و امانات خود را در نزدِ او می‌سپارند؛ هر گاه گروهی درباره‌ی او سوال می‌کنند در پاسخ آنها گفته می‌شود چه کسی مانند او یافت می‌شود؟ او از همه‌ی ما امانت دار تر و راستگوتر است.[4]
  3. معاویة بن وهب می‌گوید به امام علیه السلام عرض کردم: چگونه با خودمان و با قوم و عشیره مان و با مردمانی که با آنها حشر و نشر داریم و مذهب ما را ندارند تعامل کنیم؟ ایشان فرمودند: به ائمه‌ی خودِ نگاه کنید؛ همانها که مقتدای شما هستند و هر کار آنها می‌کنند شما نیز انجام دهید. به خداوند سوگند امامانِ شما از مریض‌های مردم – اهل سنت – عیادت می‌کنند و در تشییع جنازه‌ی آنها حاضر می‌شوند و در محکمه – و برای حل نزاع هاشان – شهادت می‌دهند و امانت هاشان را اداء می‌کنند.[5]
  4. حبیب خثعمی می‌گوید: از امام صادق علیه السلام چنین شنیدم که می‌فرمود:«ورع و اجتهاد را پیشه‌ی خویش سازید. در تشییع جنازه‌ها شرکت کنید و از مریض‌ها عیادت نمایید و با قومِ خود، در مساجدتان حاضر شود و هر چه را برای خود دوست دارید برای مردم نیز دوست داشته باشید. آیا حیا نمی‌کنید که همسایه‌ی شما، به حقوقِ شما آگاه باشد در حالی که شما حقوقِ او را نمی‌دانید؟».[6]
  5. مزارِم نقل می‌کند که امام صادق علیه السلام فرمود: نمازها را در مساجد بخوانید و با مردم، حُسنِ همجواری داشته باشید و برای آنها اقامه‌ی شهادت کنید و در تشییع جنازه هاشان، شرکت نمایید. شما هیچ چاره‌ای ندارید جز اینکه با مردم باشید. هیچ کس یافت نمی‌شود که زندگی‌اش، بی نیاز از مردم باشد. مردم به یکدیگر نیازمند هستند.[7]
  6. عبدالله بن سنان می‌گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: شما را وصیت می‌کنم به تقوای الهی و اینکه کاری نکنید تا مردم بر شما سوار شده و بر علیه شما حجت داشته باشند که در این صورت، ذلیل می‌شوید. خداوند متعال می‌فرماید: با مردم به نیکویی سخن بگویید. سپس امام فرمود: از مریض‌های آنها عیادت کنید و در تشییع جنازه هاشان شرکت نمایید و برای آنها اقامه‌ی شهادت – به نفع یا به ضرر – کنید و در مساجدِ آنها نماز بخوانید.[8]
  7. خیثمه می‌گوید امام صادق علیه السلام چنین فرمودند: به دوستداران ما، سلام برسان و به آنها وصیت کن به رعایت تقوای الهی و عمل صالح و اینکه از بیمارهاشان عیادت کنند و ثروتمندان به فقیران رسیدگی نمایند و در تشییع جنازه‌ی آنها شرکت کنند و در خانه هاشان با یکدیگر ملاقات نمایند و علم دین را با هم مذاکره نمایند که این کار، باعث احیای امر ما می‌شود؛ خداوند رحمت کند کسی را که امر ما را احیا می‌کند. ای خیثمة به آنها بگو ما نمی‌توانیم در برابر خداوند متعال، برای شما کاری بکنیم مگر اینکه عمل صالحی داشته باشید. به ولایت ما نمی‌رسید مگر با ورع. بیشترین عذاب الهی در روز قیامت، از آنِ کسی است که برای مردم از عدل سخن می‌گوید ولی خودش در تعامل با دیگران، بر خلافِ آن عدل، عمل کند.[9]
  8. کثیر بن علقمه می‌گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم مرا نصیحت کنید. ایشان فرمود: تو را وصیت می‌کنم به تقوای الهی و ورع و عبادت و سجده‌ی طولانی و اداء امانت و راستگویی و حُسنِ همجواری. محمد صلی الله علیه و آله به خاطر همین‌ها مبعوث شد. در نمازها حاضر شوید و از مریض‌ها عیادت کنید و در تشییع جنازه‌ها شرکت نمایید و برای ما زینت باشید و مایه‌ی سرافکندگی ما نباشید. مردم را به سوی ما دعوت کنید و ما را مبغوض و مورد نفرت آنها قرار ندهید. همه‌ی دوستی‌ها و محبت‌ها را به سوی ما جلب نمایید و و هر زشتی را از ما دور سازید … .[10]
  9. یحیی بن عمران از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که فرمود: «امیر المومنین علیه السلام می‌فرمود: بايد در قلب تو نيازمندى به مردم و بى‏نيازى از ايشان هر دو با هم جمع باشد: نيازمندى به اين معنى كه با آنان نرم سخن گويى و گشاده‏رو باشى، و بى‏نيازى به اين معنى كه عِرض خويش نبرى و عزّت خود را پاس دارى (و از هيچ كس هيچ چيز نخواهى)».[11]
  10. ابی اسامه می‌گوید از امام صادق علیه السلام چنین شنیدم که می‌فرمود: تقوای الهی و ورع و اجتهاد را پیشه‌ی خود کنید و راستگویی و اداء امانت و حُسنِ خلق و حُسنِ همجواری را رویه‌ی خویش سازید. برای ما زینت و مایه‌ی آبرو باشید و باعثِ ننگ و بی آبرویی ما نشوید.[12]
  11. عبدالاعلی بن اعین می‌گوید از امام صادق علیه السلام درباره‌ی حقِ مسلمان بر برادرش سوال کردم. ایشان جواب نداد. وقتی برای خداحافظی نزدیک ایشان رفتم عرض کردم: سوالی کردم و جواب ندادید؟ فرمود: «می ترسم کافر شوید. سخت ترین چیزی که خداوند بر بندگانش واجب کرده سه چیز است: انصاف مومن از طرف خودش به گونه‌ای که از طرف خود، برای برادرش چیزی را نپسندد جز آنکه آن را برای خود نیز بپسندد. همراهی با برادر به وسیله‌ی مال و دارایی و ذکر خداوند در هر حال که نه فقط گفتنِ سبحان الله و الحمدلله است بلکه بدین صورت که در برابر هر چه خداوند حرام کرده، او را یاد کند و آن حرام را مرتکب نشود».[13]
  12. ابی المعزا از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند:مسلمان، برادر مسلمان است؛به او ظلم نمی‌کند و او را وانمی‌گذارد و به وی خیانت نمی‌کند. مى‏سِزَد كه مسلمانان در رفت و آمد با هم، و احساس‏مندى نسبت به هم، و مواسات‏ با نيازمندان، و مهربان بودن با يكديگر تلاش كنند، تا چنان باشند كه خداى بزرگ به شما فرمان داده است: «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ»، با مهربانى با هم زندگى كنيد، و اگر از نيازمندى و گرفتارىِ ديگران مطّلع نشديد (و در آن باره كارى نكرديد)، متأسّف باشيد، چنان كه «انصار» در روزگار رسول خدا «ص» چنين بودند.[14]
  13. موسی بن بکر از امام کاظم نقل می‌کند که ایشان فرمود: دوستی با مردم، نیمی از عقل است.[15]
  14. معلی بن خنیس از امام صادق علیه السلام سوال می‌کند: حق مسلمان بر مسلمان چیست؟ ایشان می‌فرماید: هفت چیز است كه همه بر وى واجب است و اگر چيزى از آنها را به جا نیاورد از دوستى و طاعت خداوند بيرون رفته و حق خدا را ادا نکرده است. از امام سؤال کردم آنها چيستند؟ فرمود: اى «معلى» من با تو مهربانم مى‌‏ترسم حق آنها را ادا نكنى، بدانى و بكار نبندى. عرض کردم: لاحول و لا قوة الا بالله. ایشان فرمود: حق اوّل آسان‌‏ترين آن حقوق است و آن اینکه كه در باره مسلمان آنچه را كه براى خود دوست مي‌دارى بخواهى و آنچه را كه براى خود نمى‌‏پسندى بر او هم نپسندى. حق دوم؛ اين‌كه از خشم نسبت به وى بپرهيزى و خوشنودى او را بخواهى و از وى فرمانبرى. حق سوم: اين‌كه با جان و مال و زبان و دست و پاى خود به وى يارى كنى. حق چهارم؛ اين‌كه ديده بان و راهنما و آئينه و جامه‌ی او باشى. حق پنجم؛ اين‌كه با گرسنه بودن او سير نشوى، و با تشنگى او سيراب نگردى و با برهنه بودن او لباس نپوشى. حق ششم؛ اگر او را نوكرى نباشد تو نوكرى اختيار نكنى. بايد نوكر خود را بفرستى تا جامه او را بشويد و خوردنى او را بپزد و جامه خواب او را بگسترد. حق هفتم؛ اين‌كه به سوگند او وفا كنى و درخواست او را بپذيرى، بيمار او را عیادت كنى و در جنازه او حضور يابى، و اگر بدانى كه او را نيازى است براى انجام آن بشتابى و او را ناگزير نسازى كه آن‌را از تو بخواهد- بلكه تو او را پيشى گيرى هر گاه اين را بكار بستى، دوستى خود را به دوستى او و دوستى او را به دوستى خود پيوند داده‏‌اى.[16]
  15. ابراهیم بن عمر یمانی می‌گوید امام صادق علیه السلام فرمود: حق مسلمان بر مسلمان اينست كه او سير نباشد و برادرش گرسنه و او سيراب و برادرش تشنه و او پوشيده و برادرش برهنه، پس چه بزرگ است حق مسلمان بر برادر مسلمانش و فرمود: براى برادر مسلمانت بخواه آنچه براى خود خواهى و چون محتاج گشتى از او كمك بخواه و اگر او از تو خواست عطايش كن و نسبت به هيچ خيرى نبايد از او ملول شوى و نه او از تو ملول شود، تو پشتيبان او باش كه او پشتيبان تو است. چون غائب شود، در غيبتش او را نگهدار باش و چون حاضر شود از او ديدار كن و تجليل و احترامش نما كه او از توست و تو از اوئى، و چون از تو بدش آيد از او دورى مكن تا از او گذشت و كَرَم خواهى [تا كينه را از دلش بزدائى] و اگر به او خيرى رسد، خدا را شكر كن و اگر بلائى به او رسد، بازويش بگير و اگر برايش نيرنگى سازند، ياريش كن. و چون مردى به برادرش «اف» بگويد، رشته دوستى ميان آنها بريده شود، و چون بگويد تو دشمن منى، يكى از آن دو كافر شوند، و چون متهمش سازد ايمان در دلش آب شود مانند نمك در ميان آب.[17]

و احادیثی دیگری که در این رابطه وجود دارد.

از دیدگاه کسانی که طرفدارِ ارتباطاتِ برادرانه بین مسلمین هستند احادیثِ فوق، بر مفاهیم زیر دلالت دارند:

  1. مفهوم تعاون بین مسلمین و کمک کردن به یکدیگر
  2. مفهومِ حمایت و پشتیبانی و ضمانتِ اجتماعی از طریقِ کمک ثروتمندان به فقراء.
  3. مفهومِ حفظ حقوق همسایه بدون هیچ قید و شرطی
  4. مفهومِ پیوستگی اجتماعی. هر مسلمانی از هر مذهب و فرقه‌ای که باشد و یا به هر گروهی که تعلق داشته باشد باید در محیط اسلامی، از طریق روابطِ اجتماعی و حضور در تشییع جنازه‌ها و مشارکت در نمازها و دیدارهای عمومی و … حضور داشته و از یکدیگر، فاصله نگیرند.
  5. مفهومِ همراهی و ارتباطِ نیکو و از روی احسان. هر ارتباطِ دوستانه بین دو شخص و یا دو گروه، باید مبتنی بر حُسنِ همراهی و اداء حقوقِ این همراهی و احترامِ به این ارتباطات دوستانه و اداء حقوقِ این ارتباطات باشد.
  6. اصلِ مدارا با دیگران و تعارف با آنها به صورت شایسته و نیکو و در چارچوبی مودبانه. انسان مسلمان نباید با اجتماع خویش، بی رحمانه و با بداخلاقی تعامل کند و با آن، تضاد داشته باشد.

[1] . اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع ج 4 سوال 571.

[2] . البته بنا بر اینکه معنیِ خاصی از مومن – با توجه به بعضی از روایات – اراده شود.

[3] . مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَيْفَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ‏ قَوْمِنَا وَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ قَالَ فَقَالَ تُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَيْهِمْ وَ تُقِيمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ وَ تَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ تَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ. (الکافی ج 2 ص 635).

[4]  أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي أُسَامَةَ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ يُطِيعُنِي مِنْهُمْ وَ يَأْخُذُ بِقَوْلِيَ السَّلَامَ وَ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْوَرَعِ فِي دِينِكُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ ص أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلَيْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَأْمُرُ بِأَدَاءِ الْخَيْطِ وَ الْمِخْيَطِ صِلُوا عَشَائِرَكُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذَا وَرِعَ فِي دِينِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِيثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِيلَ هَذَا جَعْفَرِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَيَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَيَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِي أَبِي ع أَنَّ الرَّجُلَ كَانَ يَكُونُ فِي الْقَبِيلَةِ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ع فَيَكُونُ زَيْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِيثِ إِلَيْهِ وَصَايَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِيرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِيثِ.؛ کلینی, الکافی, ج 2 ص 636.

[5]  مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ كَيْفَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مِمَّنْ لَيْسُوا عَلَى أَمْرِنَا قَالَ تَنْظُرُونَ إِلَى أَئِمَّتِكُمُ الَّذِينَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا يَصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَيَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ يَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ يُقِيمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ وَ يُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَيْهِم‏؛ کلینی, ج 2 ص 636.

[6]  حَبِيبٍ الْخَثْعَمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ عَلَيْكُمْ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اشْهَدُوا الْجَنَائِزَ وَ عُودُوا الْمَرْضَى وَ احْضُرُوا مَعَ قَوْمِكُمْ مَسَاجِدَكُمْ وَ أَحِبُّوا لِلنَّاسِ مَا تُحِبُّونَ لِأَنْفُسِكُمْ أَ مَا يَسْتَحْيِي الرَّجُلُ مِنْكُمْ أَنْ يَعْرِفَ جَارُهُ حَقَّهُ وَ لَا يَعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ.؛ کلینی, ج 2 ص 635.

[7]  مُرَازِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَيْكُمْ بِالصَّلَاةِ فِي الْمَسَاجِدِ- وَ حُسْنِ الْجِوَارِ لِلنَّاسِ وَ إِقَامَةِ الشَّهَادَةِ وَ حُضُورِ الْجَنَائِزِ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَكُمْ مِنَ النَّاسِ إِنَّ أَحَداً لَا يَسْتَغْنِي عَنِ النَّاسِ حَيَاتَهُ وَ النَّاسُ لَا بُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْض‏کلینی, ج 2 ص 635.

[8]  عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا تَحْمِلُوا النَّاسَ عَلَى أَكْتَافِكُمْ فَتَذِلُّوا إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً- ثُمَّ قَالَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ اشْهَدُوا لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ وَ صَلُّوا مَعَهُمْ فِي مَسَاجِدِهِم‏؛ حر عاملی, وسائل الشیعة, ج 8 ص 301.

[9]  خَيْثَمَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَبْلِغْ مَوَالِيَنَا السَّلَامَ وَ أَوْصِهِمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ أَنْ يَعُودَ صَحِيحُهُمْ مَرِيضَهُمْ وَ لْيَعُدْ غَنِيُّهُمْ عَلَى فَقِيرِهِمْ وَ أَنْ يَشْهَدَ حَيُّهُمْ جِنَازَةَ مَيِّتِهِمْ وَ أَنْ يَتَلَاقَوْا فِي بُيُوتِهِمْ وَ أَنْ يَتَفَاوَضُوا عِلْمَ الدِّينِ فَإِنَّ ذَلِكَ حَيَاةٌ لِأَمْرِنَا رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا وَ أَعْلِمْهُمْ يَا خَيْثَمَةُ- أَنَّا لَا نُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً إِلَّا بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ فَإِنَّ وَلَايَتَنَا لَا تُنَالُ إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَذَاباً يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَنْ‏ وَصَفَ‏ عَدْلًا ثُمَ‏ خَالَفَهُ‏ إِلَى غَيْرِهِ؛ حر عاملی, ج 12 ص 7.

[10]  كَثِيرِ بْنِ عَلْقَمَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَوْصِنِي فَقَالَ أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الْعِبَادَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَنَا مُحَمَّدٌ ص- صِلُوا فِي عَشَائِرِكُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاكُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَكُمْ وَ كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ وَ لَا تُبَغِّضُونَا إِلَيْهِمْ فَجُرُّوا إِلَيْنَا كُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا كُلَّ شَرٍّ الْحَدِيثَ؛ حر عاملی, ج 12 ص 8.

[11]  يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ لِيَجْتَمِعْ فِي قَلْبِكَ الِافْتِقَارُ إِلَى النَّاسِ وَ الِاسْتِغْنَاءُ عَنْهُمْ يَكُونُ افْتِقَارُكَ إِلَيْهِمْ فِي لِينِ كَلَامِكَ وَ حُسْنِ سِيرَتِكَ وَ يَكُونُ اسْتِغْنَاؤُكَ عَنْهُمْ فِي نَزَاهَةِ عِرْضِكَ وَ بَقَاءِ عِزِّكَ.؛ حر عاملی, ج 12 ص 8.

[12]  أَبِي أُسَامَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ عَلَيْكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً؛ حر عاملی, ج 12 ص 9.

[13]  عَبْدِ الْأَعْلَى بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: كَتَبَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا يَسْأَلُونَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَشْيَاءَ وَ أَمَرُونِي أَنْ أَسْأَلَهُ عَنْ حَقِّ الْمُسْلِمِ عَلَى أَخِيهِ فَسَأَلْتُهُ فَلَمْ يُجِبْنِي فَلَمَّا جِئْتُ لِأُوَدِّعَهُ فَقُلْتُ سَأَلْتُكَ فَلَمْ تُجِبْنِي فَقَالَ إِنِّي أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا إِنَّ مِنْ أَشَدِّ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ ثَلَاثاً إِنْصَافَ الْمَرْءِ مِنْ نَفْسِهِ حَتَّى لَا يَرْضَى لِأَخِيهِ مِنْ نَفْسِهِ إِلَّا بِمَا يَرْضَى لِنَفْسِهِ مِنْهُ وَ مُوَاسَاةَ الْأَخِ فِي الْمَالِ وَ ذِكْرَ اللَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ لَيْسَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَكِنْ عِنْدَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ فَيَدَعُهُ.؛ کلینی, الکافی, ج 2 ص 170.

[14]  عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَخْذُلُهُ وَ لَا يَخُونُهُ وَ يَحِقُّ عَلَى الْمُسْلِمِينَ الِاجْتِهَادُ فِي التَّوَاصُلِ وَ التَّعَاوُنُ عَلَى التَّعَاطُفِ وَ الْمُوَاسَاةُ لِأَهْلِ الْحَاجَةِ وَ تَعَاطُفُ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ حَتَّى تَكُونُوا كَمَا أَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- رُحَمَاءَ بَيْنَكُمْ مُتَرَاحِمِينَ مُغْتَمِّينَ لِمَا غَابَ عَنْكُمْ مِنْ أَمْرِهِمْ عَلَى مَا مَضَى عَلَيْهِ مَعْشَرُ الْأَنْصَارِ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص‏؛ کلینی, ج 2 ص 174.

[15]  مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْل‏؛ کلینی, ج 2 ص 643.

[16]  مُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا حَقُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ قَالَ لَهُ سَبْعُ حُقُوقٍ وَاجِبَاتٍ مَا مِنْهُنَّ حَقٌّ إِلَّا وَ هُوَ عَلَيْهِ وَاجِبٌ إِنْ ضَيَّعَ مِنْهَا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ وِلَايَةِ اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ وَ لَمْ يَكُنْ لِلَّهِ فِيهِ مِنْ نَصِيبٍ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا هِيَ قَالَ يَا مُعَلَّى إِنِّي عَلَيْكَ شَفِيقٌ أَخَافُ أَنْ تُضَيِّعَ وَ لَا تَحْفَظَ وَ تَعْلَمَ وَ لَا تَعْمَلَ قَالَ قُلْتُ لَهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ قَالَ أَيْسَرُ حَقٍّ مِنْهَا أَنْ تُحِبَّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ تَكْرَهَ لَهُ مَا تَكْرَهُ لِنَفْسِكَ وَ الْحَقُّ الثَّانِي أَنْ تَجْتَنِبَ سَخَطَهُ وَ تَتَّبِعَ مَرْضَاتَهُ وَ تُطِيعَ أَمْرَهُ وَ الْحَقُّ الثَّالِثُ أَنْ تُعِينَهُ بِنَفْسِكَ وَ مَالِكَ وَ لِسَانِكَ وَ يَدِكَ وَ رِجْلِكَ وَ الْحَقُّ الرَّابِعُ أَنْ تَكُونَ عَيْنَهُ وَ دَلِيلَهُ وَ مِرْآتَهُ وَ الْحَقُّ الْخَامِسُ أَنْ لَا تَشْبَعَ وَ يَجُوعُ وَ لَا تَرْوَى وَ يَظْمَأُ وَ لَا تَلْبَسَ وَ يَعْرَى وَ الْحَقُّ السَّادِسُ أَنْ يَكُونَ لَكَ خَادِمٌ وَ لَيْسَ لِأَخِيكَ خَادِمٌ فَوَاجِبٌ أَنْ تَبْعَثَ خَادِمَكَ فَيَغْسِلَ ثِيَابَهُ وَ يَصْنَعَ طَعَامَهُ وَ يَمْهَدَ فِرَاشَهُ وَ الْحَقُّ السَّابِعُ أَنْ تُبِرَّ قَسَمَهُ وَ تُجِيبَ دَعْوَتَهُ وَ تَعُودَ مَرِيضَهُ وَ تَشْهَدَ جَنَازَتَهُ وَ إِذَا عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ حَاجَةً تُبَادِرُهُ إِلَى قَضَائِهَا وَ لَا تُلْجِئُهُ أَنْ يَسْأَلَكَهَا وَ لَكِنْ تُبَادِرُهُ مُبَادَرَةً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ وَصَلْتَ وَلَايَتَكَ بِوَلَايَتِهِ وَ وَلَايَتَهُ بِوَلَايَتِكَ.؛ کلینی, ج 2 ص 169.

[17]  ْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: حَقُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ أَنْ لَا يَشْبَعَ وَ يَجُوعُ أَخُوهُ وَ لَا يَرْوَى وَ يَعْطَشُ أَخُوهُ وَ لَا يَكْتَسِيَ وَ يَعْرَى أَخُوهُ فَمَا أَعْظَمَ حَقَّ الْمُسْلِمِ عَلَى أَخِيهِ الْمُسْلِمِ وَ قَالَ أَحِبَّ لِأَخِيكَ الْمُسْلِمِ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ إِذَا احْتَجْتَ فَسَلْهُ وَ إِنْ سَأَلَكَ فَأَعْطِهِ لَا تَمَلَّهُ خَيْراً وَ لَا يَمَلَّهُ لَكَ كُنْ لَهُ ظَهْراً فَإِنَّهُ لَكَ ظَهْرٌ إِذَا غَابَ فَاحْفَظْهُ فِي غَيْبَتِهِ وَ إِذَا شَهِدَ فَزُرْهُ وَ أَجِلَّهُ وَ أَكْرِمْهُ فَإِنَّهُ مِنْكَ وَ أَنْتَ مِنْهُ فَإِنْ كَانَ عَلَيْكَ عَاتِباً فَلَا تُفَارِقْهُ حَتَّى تَسْأَلَ سُمَيْحَتَهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ إِنِ ابْتُلِيَ فَاعْضُدْهُ وَ إِنْ تُمُحِّلَ لَهُ فَأَعِنْهُ وَ إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِيهِ أُفٍّ انْقَطَعَ مَا بَيْنَهُمَا مِنَ الْوَلَايَةِ وَ إِذَا قَالَ أَنْتَ عَدُوِّي كَفَرَ أَحَدُهُمَا فَإِذَا اتَّهَمَهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِهِ كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاء؛ کلینی, ج 2 ص 170.

comments are closed

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 36754962       عدد زيارات اليوم : 702