ترجمه: محمّد رضا ملايی
سوال[1]: خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ (61) قَالَ كَلاَّ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ (62) فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ (63) وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الآخَرِينَ (64) وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ (65) ثُمَّ أَغْرَقْنَا الآخَرِينَ (66) إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ (67) وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (68) »[2]
سوال من این است: چرا خداوند متعال، فرعون و یاران او را قبل از رسیدن به موسی و قومش هلاک نکرد و به آنها مهلت داد تا به موسی و قوم او برسند و اطرافیان موسی دچار رعب و وحشت بشوند؟ آیا خداوند با این کار میخواست به ما یاد بدهد که انسان باید با تمام تلاش، کار کند و بر اسباب ظاهری اعتماد نماید تا جایی که دیگر هیچ کاری نمانده باشد که انجام نداده و در آن هنگام، فرج و گشایش میآید؟ یا اینکه مقصود خداوند چیز دیگری است؟
جواب:
وقتی با آیات قرآن به عنوان یک مفسر مواجه میشویم میتوانیم از دو منظر و از دو سطح متفاوت به آنها توجه کنیم:
سطح اول:
جدا کردن مفردات متن آیه و تحلیل و ترکیب آن با دیگر نصوص و مقارنه و مقایسهی بین آنها برای رسیدن به دلالت آیه و دادههای آن.
این، همان کاری است که مفسرین در طول تاریخ انجام دادهاند و اتفاقا این کار، فرآیند درستی است که برخاسته از دلالتهای خود متن، میباشد. در این حالت – تا جایی که میتوانیم – بر متن، چیزی را تحمیل نمیکنیم و بر آن نمیافزاییم و یا از آن نمیکاهیم.
سطح دوم:
تکمیل مواردی که در تصویرِ ارائه شده توسط متن آیه، وجود ندارد و پاسخ دادن به سوالات و فرضیههای احتمالیای که متن آیه از آنها حکایت نمیکند. به تعبیر دیگر تلاش میکنیم به اسباب و علتهایی برسیم که در پسِ واقعهی نقل شده توسط آیه وجود دارد و آنها را تحلیل کنیم تا به تصویرِ کاملتری از آن آیه برسیم؛ دقیقا مانند حالتی که شما از آن سوال کردید. چون به نظر من، قرآن کریم هیچ اشارهای به چرایی تاخیر در عذاب فرعون تا آن لحظهی خاص نکرده است و مثلا نگفته که چرا ده روز قبل از آن وضعیت – رسیدن به قوم موسی در کنار دریا -–فرعون و یارانش را هلاک نکرده است.
در این حالت، مفسر باید در لابلای آیات قرآن جستجو کند تا شاید اشارهای در آیات قرآنی بیابد که ناظر به قانونی از سنتهای تاریخی است و میتواند در رابطه با آن واقعه، به کار آید. ولی اگر موفق به یافتن چنین قانونی نشد – و من شخصا از آیات قرآن، قانونی نیافتم که بتوان مورد سوال شما را بر اساس آن توضیح داد – میتواند به دیگر نصوص معتبر دینی – غیر از قرآن – در آن رابطه رجوع کند و اگر در دیگر نصوص معتبر دینی، چیزی برای تحلیل آن واقعه نیافت باید بررسی کند آیا عقل و علم، میتواند در آن رابطه، اطلاعات یقینی و متقنی را ارائه کند یا خیر؟ اگر اطلاعات یقینی و متقنی از عقل و علم به دست آورد، میتواند بر اساس آنها مسالهی خود را تحلیل کند و در غیر این صورت، هر چه بگوییم چیزی جز ظن و گمان نیست و باید به صراحت اعلام کنیم که «آنچه میگوییم فقط گمان است» تا مرتکب تفسیر قرآن و یا تحلیل وقایع و یا انتساب چیزی به ارادهی خداوند متعال بدون علم و حجت و برهان نشویم.
در بسیاری از موارد، مفسِّر یا متکلم و یا خطیب و واعظ، دچار خلط بین تحلیلهای ظنیِ خود – در مواجهه با نص قرآن یا حدیث – و تفسیرش از نص دینی میشود و سپس همان تحلیل خود را که از نص دینی برداشت میکند آن چنان برای ما نقل مینماید که گویی تفسیر آن نص دینی است. ما باید دائما از این حالت التقاطی بر حذر باشیم؛ در برخی موارد بدون اینکه متوجه شویم مرتکب این التقاط میشویم. لذا لازم است بیان و گفتار ما به گونهای باشد که مخاطب بتواند تفسیر ما از نص دینی را از تحلیلهای شخصی ما از آن نص تفکیک کند؛ همان تحلیلهای شخصیای که بعد از تفسیر نص دینی و ناتوانی ما در تبیین مدلولات آن به ذهن میرسد و از ظن و گمان فراتر نمیرود.
اما در مورد سوال شما، من جوابی ندارم. البته شاید از ضعف اطلاعات و قصور من باشد. ولی آنچه در تحلیل چراییِ تاخیر عذاب فرعونیان گفتید یک احتمال معقول و زیبا است و میتوان آن را به عنوان یک فرضیهی ظنی و یا – به تعبیر شهید صدر دوّم – به عنوان یک “اطروحه” مطرح کرد.
[1] حب الله, ج 3 سوال 400 با اندک تصرفی در عنوان سوال.
[2] . «پس چون آن دو گروه همديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: حتما ما در شرف گرفتار شدنيم. موسى گفت: چنين نيست، مسلّما پروردگارم با من است، به زودى مرا (به راه نجات) هدايت مىكند. پس به موسى وحى كرديم كه عصاى خويش به دريا زن. پس دريا (با زدن عصا از دوازده جا، مانند جادهاى) شكافت و هر قطعهاى (از وسط دو راه) همانند كوهى بزرگ بود. و در آنجا آن گروه ديگر (فرعونيان) را نزديك كرديم. و موسى و كسانى كه همراه او بودند همگى را نجات داديم.سپس آن گروه ديگر را غرق كرديم. حقّا كه در اين (داستان) نشانهاى (از توحيد و قدرت و غضب و رحمت خدا) است، و بيشتر آنها گرونده به حق نبودند. و همانا پروردگار تو (نسبت به طاغيان) مقتدر و غالب و (نسبت به مطيعان) مهربان است». شعراء: 61 الی 68