حيدر حبّ الله
ترجمه: محمّد رضا ملايی
سوال[1]: از امام صادق علیه السلام روایت شده که ایشان فرمودند: «إن البطن لیطغی من أکلة، و أقرب ما یکون العبدُ من الله إذا خفّ بطنُه و أبغضُ ما یکون العبدُ إلی الله إذا امتلأَ بطنُه».[2] از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده که ایشان فرمود:«لاتمیتوا القلوب بکثرة الطعام و الشراب؛ فان القلب کالزرع یموت اذا کثر علیه الماء».[3] و نیز فرمود:«أدیمو قرع باب الجنة. قیل: و کیف ندیم قرع باب الجنة؟ قال: بالجوع و الظمأ».[4] سوال من این است که سند و مضمونِ اینگونه روایات تا چه اندازه صحیح است؟ آیا اسلام بر فرهنگ گرسنگی، تاکید میکند؟
جواب: روایت اول در کتاب «الکافی» آمده و سندِ آن هم صحیح است؛[5] این روایت در کتاب محاسن برقی نیز با همان سندِ مذکور در کتاب «الکافی» ذکر شده است.[6] حدیث دوم را مرحوم طبرسی در کتاب مکارم الاخلاق آورده است. دیگران نیز این حدیث را نقل کرده اند؛ اما این حدیث، سند ندارد و مصدر و منبعِ آن هم مشخص نیست. مرحوم طبرسی، نسبتا از علماء متاخر محسوب میشود. این حدیث در برخی از کتابهای اهل سنت نیز آمده است و ابن ابی الحدید آن را در شرح نهج البلاغة ذکر میکند. همچنین زمخشری در کتاب «ربیع الابرار»، إبن حمدون در کتاب «التذکرة الحمدونیة»، أبشیهی در کتاب «المستطرف» و دیگران، این روایت را ذکر کرده اند. اما هیچ کدام از ایشان، مصدر و منبعِ روایت را معرفی نکرده و آن را بدونِ سند، ذکر میکنند. من نیز اصل و مصدری برای این روایت – چه در نزد شیعیان و چه در نزد اهل سنت – نیافتم. اما حدیث سوم – که در واقع خطاب به عایشه بیان شده است – توسط إحسایی در عوالی اللئالی و نیز ابن میثم بحرانی در شرح نهج البلاغة ذکر شده و البته اصل و سندِ این حدیث را نتوانستم پیدا کنم. ملا علی القاری در کتابِ «الاسرار المرفوعة فی الاخبار الموضوعة» این روایت را میآورد و اشاره میکند که اصل و مصدری برای این روایت یافت نشده است. العجلونی هم در «کشف الخفاء» به این نکته اشاره میکند.
مشاهده میشود که این نوع از احادیث، در کتابهای علماء اخلاق و نیز متصوفه، دست به دست میشود و نقل میگردد. دهها روایت در نزد شیعه و سنی وجود دارد که دربارهی همین مسالهی طعام است. آن مقداری که به صورت یقینی میتوان دربارهی این روایات اظهار نظر کرد این است که در این روایات، از زیاد خوردن و عیاشی و شادخواری و پُر بودنِ شکم و … نهی شده – و لو به صورت کراهت – و نیز به اعتدال در خوردن و عدم افراط و زیادهروی در آن، دعوت شده است.
با مراجعه به روایاتِ این مساله – که تعداد زیادی از آنها را شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعة[7] آورده و برخی از آنها نیز در سنن ترمذی نقل شده[8] و بسیاری از آنها را بیهقی در شعب الایمان آورده[9] – و نیز بر اساس مبنایِ وثوق و اطمینان در حجیت روایات که باعث میشود به قدرِ متيقن این روایات، استناد کنیم برای من مشخص شد که از خوردنِ زیاد و حریص بودن و ولع داشتن نسبت به طعام و نوشیدنیها، نهی شده است. این نهی، از اشاراتِ آیاتِ قرآن نیز به دست میآید؛ آنجا که خداوند متعال میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ الَّذِينَ کَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْکُلُونَ کَمَا تَأْکُلُ الْأَنْعَامُ وَ النَّارُ مَثْوًى لَهُمْ».[10] در این آیهی شریفه، به «توجه بیش از حد به طعام و لذتها» اشاره شده است؛ یعنی همان رفتاری که دقیقا حیوانات دارند و غالبا – همچون گاو – مشغول خوردن و نوشیدن هستند.
البته در اینجا، دعوت به گرسنگی را مشاهده نمیکنیم. این مفهوم – یعنی جوع و گرسنگی – قدر متيقن از نصوص و روایات (بر مبنای وثوق و اطمینان به احادیث که مبنای صحیح هم همین است) نیست. حتی روایت اول که در بالا ذکر شد و سند صحیحی هم داشت دعوت به گرسنگی – آنگونه که در میان متصوفه مشاهده میکنیم – نمیکند؛ بلکه این حدیث، به «سَبُک خوردن» دعوت میکند که در مقابلِ «سنگین خوردن» قرار دارد. «سنگین خوردن» کنایه است از پر کردن شکم و پرخوری و سیری و مشغول بودن به طعام به صورت دائم.
به نظر من فرهنگِ دوری از دنیا – به معنی گرسنگی و نخوردن آنگونه که صوفیان میگویند – مخالف با آیاتِ قرآنی است که مردم را دعوت به خوردن و استفاده از طعامهای طیّب و پاکیزه بدون اسراف و طغیان میکند. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
«وَ إِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ»[11] (بقره: 60)
«وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْکُمُ الْغَمَامَ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوَى کُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لٰکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ؛ وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطَايَاکُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»[12](بقره: 57 و 58)
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلاَلاً طَيِّباً وَ لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ»[13] (بقره: 168)
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ»[14] (بقره: 172)
«وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشَابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَ لاَ تُسْرِفُوا إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛ وَ مِنَ الْأَنْعَامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ وَ لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ»[15] (انعام: 141 و 142)
«وَ قَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطاً أُمَماً وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوَى کُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لٰکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ؛ وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هٰذِهِ الْقَرْيَةَ وَ کُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَکُمْ خَطِيئَاتِکُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»[16] (اعراف: 160 و 161)
«يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ وَ وَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَ نَزَّلْنَا عَلَيْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوَى؛ کُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَ لاَ تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْکُمْ غَضَبِي وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى»[17] (طه: 80 و 81)
«يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لاَ تُسْرِفُوا إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ کَذٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»[18] (اعراف: 31 و 32)
و دیگر آیاتِ قرآنی در این زمینه.
علی رغم اینکه در برخی از آیاتِ فوق، معنای عامی از کلمهی «أکل» اراده شده و یا اینکه دربارهی بنی اسرائیل هستند ولی فضای کلی که انسان با قرائت این آیات به دست میآورد نهی از «اسراف» و «طغیان» و «منع از حق» و «لذت جویی همچون حیوانات» است و در واقع انسان را از اینکه هدفی جز لذت بردن از طعام و شراب و شهوت و .. نداشته باشد منع میکند. در قرآن، نه تنها خبری از دعوت به گرسنگی نیست بلکه دعوت به استفاده از پاکیها و طیّبات دنیا – البته بدون اسراف و سرکشی و طغیان – است.
بر همین اساس، باید نسبت به برخی از روایاتِ اندکی که اکثرا یا فاقد سند هستند و یا سندِ ضعیفی دارند احتیاط نمود؛ همان روایاتی که فرهنگِ گرسنگی و دوری از غذا و نوشیدنیها را ترویج میکند آنهم با این تحلیل که چنین فرهنگی، باعث نزدیکی انسان به خداوند متعال میشود. نباید به خاطر موفقیت آمیز بودنِ یک تجربهی شخصی در این زمینه، نتیجه گرفت که چنین رویه و فرهنگی، از نظر قرآن و دین نیز ثابت و صحیح میباشد.
البته اگرمقصود از فرهنگِ گرسنگی، همان ترویج انواعِ روزهها باشد – که یکی از اقسامِ آنها، روزههایی هستند که استحبابِشان ثابت است – اشکالی ندارد؛ ولی باز هم ترویج فرهنگِ روزه داری، دعوت به تحملِ گرسنگی در وقت افطار نمیکند؛ باید به این نکته دقت کرد. علاوه بر اینکه برخی از انواعِ روزههای مستحب، با توجه به قاعدهی تسامح در ادلهی سنن، مستحب شده اند.
_______________________
[1] حب الله, ج 1 سوال 224.
[2] . امام صادق علیه السلام فرمود: بطن و شکم انسان با یک لقمه طعام هم طغیان میکند. نزدیک ترین حالتِ انسان به خداوند متعال، هنگامی است که شکمِ او خالی باشد و مبغوض ترین حالتِ انسان در پیشگاه خداوند، هنگامی است که شکمش پُر باشد.
[3] . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: قلوب و دلها را با غذا و طعامِ زیاد، نمیرانید؛ قلب و دل مانند زراعت است که اگر آبِ آن زیاد باشد از بین میرود.
[4] . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: پیوسته در بهشت را بکوبید. از ایشان سوال شد چگون این کار را انجام دهیم؟ فرمود: با گرسنگی و تشنگی.
[5] کلینی, الکافی, ج 6 ص 269.
[6] برقی, المحاسن, ج 2 ص 446.
[7] حر عاملی, وسائل الشیعة, ج 24 ص 239 الی 246.
[8] ترمذی, سنن ترمذی, ج 4 ص 18.
[9] بیهقی, شعب الایمان, ج 5 ص 22 الی 49.
[10] . خداوند کسانی را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند وارد باغهایی از بهشت میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است؛ در حالی که کافران از متاع زودگذر دنیا بهره میگیرند و همچون چهارپایان میخورند، و سرانجام آتش دوزخ جایگاه آنهاست (محمد: 12)
[11] . و (به یاد آورید) زمانی را که موسی برای قوم خویش، آب طلبید، به او دستور دادیم: «عصای خود را بر آن سنگ مخصوص بزن!» ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشید؛ آنگونه که هر یک (از طوایف دوازدهگانه بنی اسرائیل)، چشمه مخصوص خود را میشناختند! (و گفتیم:) «از روزیهای الهی بخورید و بیاشامید! و در زمین فساد نکنید!»
[12] . و ابر را بر شما سایبان قرار دادیم؛ و «من» [شیره مخصوص و لذیذ درختان] و «سلوی» [مرغان مخصوص شبیه کبوتر] را بر شما فرستادیم؛ (و گفتیم:) «از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم بخورید!» (ولی شما کفران کردید!) آنها به ما ستم نکردند؛ بلکه به خود ستم مینمودند. و (به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتیم: «در این شهر [بیت المقدس] وارد شوید! و از نعمتهای فراوان آن، هر چه میخواهید بخورید! و از در (معبد بیت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گردید! و بگویید: «خداوندا! گناهان ما را بریز!» تا خطاهای شما را ببخشیم؛ و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهیم داد.»
[13] . ای مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!
[14] . ای کسانی که ایمان آوردهاید! از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم، بخورید و شکر خدا را بجا آورید؛ اگر او را پرستش میکنید!
[15] . اوست که باغهای معروش [ باغهایی که درختانش روی داربستها قرار دارد]، و باغهای غیرمعروش [ باغهایی که نیاز به داربست ندارد] را آفرید؛ همچنین نخل و انواع زراعت را، که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند؛ و (نیز) درخت زیتون و انار را، که از جهتی با هم شبیه، و از جهتی تفاوت دارند؛ (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، در حالی که طعم میوه آنها متفاوت میباشد.) از میوه آن، به هنگامی که به ثمر مینشیند، بخورید! و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد! (او کسی است که) از چهارپایان، برای شما حیوانات باربر، و حیوانات کوچک (برای منافع دیگر) آفرید؛ از آنچه به شما روزی داده است، بخورید! و از گامهای شیطان پیروی ننمایید، که او دشمن آشکار شماست!
[16] . ما آنها را به دوازده گروه -که هر یک شاخهای (از دودمان اسرائیل) بود – تقسیم کردیم. و هنگامی که قوم موسی (در بیابان) از او تقاضای آب کردند، به او وحی فرستادیم که: «عصای خود را بر سنگ بزن!» ناگهان دوازده چشمه از آن بیرون جست؛ آنچنان که هر گروه، چشمه و آبشخور خود را میشناخت. و ابر را بر سر آنها سایبان ساختیم؛ و بر آنها «مَن» و «سَلوی» فرستادیم؛ (و به آنان گفتیم:) از روزیهای پاکیزهای که به شما دادهایم، بخورید! (و شکر خدا را بجا آورید! آنها نافرمانی و ستم کردند؛ ولی) به ما ستم نکردند، لکن به خودشان ستم مینمودند. و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که به آنها گفته شد: «در این شهر [ بیت المقدّس] ساکن شوید، و از هر جا (و به هر کیفیت) بخواهید، از آن بخورید (و بهره گیرید)! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! و از درِ (بیت المقدس) با تواضع وارد شوید! که اگر چنین کنید، گناهان شما را میبخشم؛ و نیکوکاران را پاداش بیشتر خواهیم داد.
[17] . ای بنی اسرائیل! ما شما را از چنگال دشمنتان نجات دادیم؛ و در طرف راست کوه طور، با شما وعده گذاردیم؛ و «منّ» و «سلوی» بر شما نازل کردیم! بخورید از روزیهای پاکیزهای که به شما دادهایم؛ و در آن طغیان نکنید، که غضب من بر شما وارد شود و هر کس غضبم بر او وارد شود، سقوط میکند!
[18] . ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید! و (از نعمتهای الهی) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمیدارد! بگو: «چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده، و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟!» بگو: «اینها در زندگی دنیا، برای کسانی است که ایمان آوردهاند؛ (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند؛ ولی) در قیامت، خالص (برای مؤمنان) خواهد بود.» این گونه آیات (خود) را برای کسانی که آگاهند، شرح میدهیم!