• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
حدیث «ما أكثر الضجيج وأقلّ الحجيج» 2022-10-23 2022-10-23 0 271

حدیث «ما أكثر الضجيج وأقلّ الحجيج»

حیدر حب الله

ترجمه: سعید نورا

 

سوال[1]: جمله ای را بسیار می شنویم مخصوصاً در ایام حج و آن این است که: «ما أكثر الضجيج وأقلّ الحجيج»، آیا این تعبیر یک تراژدی نیست؟ اگر این تعبیر روایت است آیا از لحاظ مضمونی صحیح است؟

پاسخ:  مهمترین مصادر اصلی این حدیث سه مصدر است که عبارت اند از:

مصدر اول:کتاب بصائر الدرجات صفار، قال: عن أبي بصير، قال: دخلت على أبي عبد اللّه عليه السلام، فقلت له: جعلت فداك، ما فضلنا على من خالفنا؟ فوالله إنّي لأرى الرجل منهم من هو أرخى بالاً وأنعم رياشاً وأحسن حالاً، قال: فسكت عنّي، حتى إذا كنت بالأبطح، أبطح مكّة، ورأيت الناس يضجّون إلى اللّه، فقال: «يا أبا محمد، ما أكثر الضجيج والعجيج، وأقلّ الحجيج. والذي بعث محمداً صلّى اللّه عليه وآله بالنبوّة وعجّل روحه إلى الجنة، ما يتقبّل اللّه إلا منك ومن أشباهك خاصّة»، ومسح يده على وجهي، وقال: «يا أبا بصير، انظر»، قال: فإذا أنا بالخلق كلبٌ وخنزير وحمار، إلا رجل بعد رجل (بصائر الدرجات: 291)[2].

مصدر دوم: كتاب الاختصاص، که در آن این چنین آمده است:عن عبد الرحمن بن كثير قال: حججت مع أبي عبد اللّه عليه السلام، فإنّي معه في بعض الطريق، إذ صعد على جبل، فنظر إلى الناس، فقال: «ما أكثر الضجيج!» فقال له داود بن كثير الرقي: يا ابن رسول اللّه، هل يستجيب اللّه دعاء الجمع الذي أرى؟ فقال: «ويحك يا أبا سليمان، إنّ الله لا يغفر أن يشرك به، إنّ الجاحد لولاية علي عليه السلام كعابد وثن»، فقلت له: جعلت فداك، هل تعرفون محبّيكم من مبغضيكم؟ فقال: «ويحك يا أبا سليمان، إنه ليس من عبد يولد إلا كتب بين عينيه مؤمن أو كافر، وإنّ الرجل ليدخل إلينا يتولانا ويتبرّء من عدوّنا فيرى مكتوباً بين عينيه: مؤمن، قال الله عز وجل: إنّ في ذلك لآيات للمتوسّمين، فنحن نعرف عدوّنا من وليّنا» (الاختصاص: 303)[3].

مصدر سوم: تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام، که در آن این گونه آمده است:قال علي بن الحسين عليهما السلام، وهو واقف بعرفات للزهري: «كم تقدّر ههنا من الناس؟» قال: أقدّر أربعة آلاف ألف وخمسمائة ألف كلّهم حجّاج قصدوا الله بآمالهم ويدعونه بضجيج أصواتهم. [فقال له: يا زهري ما أكثر الضجيج وأقلّ الحجيج! فقال الزهري: كلّهم حجّاج، أفهم قليل؟]. فقال له: «يا زهري أدن لي وجهك». فأدناه إليه، فمسح بيده وجهه، ثم قال: «انظر». [فنظر] إلى الناس، قال الزهري: فرأيت أولئك الخلق كلّهم قردة، لا أرى فيهم إنساناً إلا في كلّ عشرة آلاف واحداً من الناس. ثم قال لي: «ادن منّي يا زهري». فدنوت منه، فمسح بيده وجهي، ثم قال: «انظر». فنظرت إلى الناس، قال الزهري: فرأيت أولئك الخلق كلّهم [خنازير، ثم قال لي: «ادن لي وجهك». فأدنيت منه، فمسح بيده وجهي، فإذا هم كلّهم] ذئبة إلا تلك الخصائص من الناس نفراً يسيراً. فقلت: بأبي وأمي يا ابن رسول الله قد أدهشتني آياتك، وحيّرتني عجائبك! قال: «يا زهري، ما الحجيج من هؤلاء إلا النفر اليسير الذين رأيتهم بين هذا الخلق الجمّ الغفير». ثم قال لي: «امسح يدك على وجهك». ففعلت، فعاد أولئك الخلق في عيني ناساً كما كانوا أولاً. ثم قال لي: «من حجّ ووالى موالينا، وهجر معادينا، ووطّن نفسه على طاعتنا، ثم حضر هذا الموقف مسلماً إلى الحجر الأسود ما قلّده الله من أماناتنا، ووفياً بما ألزمه من عهودنا، فذلك هو الحاجّ، والباقون هم من قد رأيتهم. يا زهري حدّثني أبي عن جدي رسول الله صلى الله عليه وآله أنه قال: ليس الحاجّ المنافقين المعادين لمحمد وعلي ومحبيهما الموالين لشانئهما. وإنما الحاج المؤمنون المخلصون الموالون لمحمد وعلي ومحبيهما، المعادون لشانئهما، إنّ هؤلاء المؤمنين الموالين لنا، المعادين لأعدائنا لتسطع أنوارهم في عرصات القيامة على قدر موالاتهم لنا..» (تفسير الإمام العسكري: 608 ـ 610)[4].

وقتی این روایات را مورد مطالعه قرار می دهیم به این نتیجه می رسیم که با توجه به قواعد علوم حدیث و اعتبارسنجی تاریخی، قابل اعتماد نیستند. در سند حدیث اول مشکلاتی وجود دارد از جمله وجود حسین بن بره است، فردی که در کتب رجال و جرح و تعدیل هیچ اسمی از او نیامده است و در بعضی از نسخ حسین بن بزه آمده که این اسم نیز در هیچ کتاب حدیثی یا رجالی نیامده تا وضعیت او را بسنجیم. این احتمال نیز وجود دارد که مراد حسین بن بریده باشد که او نیز از جهت رجالی مهمل است.

حدیث دوم در کتاب «الاختصاص» آمده است که معلوم نیست نسبت این کتاب به شیخ مفید تا چقدر صحیح است. آقای خوئی خود، در نسبت این کتاب به شیخ مفید تردید کرده اند. (ر.ک ـ به عنوان مثال ـ معجم رجال الحديث 8: 130، 197، 307، 345، 355)، افزون بر این که در این سند دو راوی متهم به وضع و غلو دیده می شود. یکی علی بن حسان و دیگری عبدالرحمن بن کثیر که علماء هر دو را به شدت تضعیف کرده اند و آن ها را متهم به دروغ و وضع ساخته اند و مثل این روایات با فضای فکری آن ها سازگار است.

اما حدیث سوم، نسبت کتاب تفسیر امام عسکری به ایشان ثابت نیست. مشکل بزرگ در این تفسیر آن است که این سند به ابو یعقوب یوسف بن محمد بن زیاد و ابو الحسن علی بن محمد بن سیار (یسار) ختم می شود که هر دو مجهول الحال بلکه به شدت مهمل هستند. این مقدار از اهمال ارزش این تفسیر را کاملاً از بین می برد. از این روست که این تفسیر بین شیعه از اهمیت زیادی برخوردار نمی شود چون بسیاری از علماء انتقاداتی به این تفسیر دارند بلکه برخی آن را جعلی دانسته اند. آقای خوئی می گوید: «إنّ الناظر في هذا التفسير لا يشك في أنّه موضوع، وجلَّ مقام عالم محقّق أن يكتب مثل هذا التفسير، فكيف بالإمام» (ر.ک: معجم رجال الحديث 13: 157). از جمله کسانی که حجیت این تفسیر را زیر سوال برده اند: ابن غضائري، علامة حلي، تفرشي، محقق داماد،استرآبادي صاحب منهج المقال، أردبيلي، محمد جواد بلاغي، محقق تستري، ميرزا شعراني، سيد هاشم خوانساري و دیگران.

این حدیث در مختصر بصائر الدرجات نیز به سندی که مشتمل بر ابن ابی حمزه بطائنی است، نقل شده که او نیز فرد ضعیفی به شمار می رود.

اما از لحاظ مضمون، اگر این نصوص تنها بر جمله (ما أكثر الضجيج وأقلّ الحجيج) اکتفا می کرد می توانستیم آن را بر مجاز و نوعی مبالغه حمل کنیم، همانطور که گفته می شود: بیشتر نمازگزاران از نماز جز حرکات بدنی بهره ای نمی برند. یا این که گفته می شود: بیشتر مردم در حقیقت روزه نمی گیرند و از روزه جز گرسنگی و تشنگی نصیب آن ها نمی شود. اما ادامه حدیث نشان می دهد که این حدیث در فضای تمییز شیعه از غیر شیعه و عدم پذیرش اعمال غیر امامی بیان شده است. این مطلب طبق اصول اعتقاد شیعی بنا بر مشهور انسجام دارد بنابراین این موضوع با این مسئله و اشکالات و معانی آن ارتباط دارد که فعلا در این موضوع ورود نمی کنیم.

 

[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع 1: 158 ـ 159. سوال 55.

[2] . ابوبصیر می گوید: بر امام صادق (ع) وارد شدم و گفتم فدایتان شوم، فضیلت ما بر مخالفین چقدر است؟ من فردی از آنها را می بینم که حال خوبی دارد و ظاهر مناسبی دارد، حضرت سکوت کردند، تا زمانی که به مکه آمدم، و مردم مشغول دعا و تضرع بودند، حضرت فرمود: ای ابامحمد، صدا و ناله چقدر زیاد است ولی حاجی چقدر کم است، قسم به کسی که محمد رابه پیامبری مبعوث کرد و روح او را به بهشت برد، خدا جز از تو و مانند تو قبول نمی کند، و دستش را بر صورت من کشید و فرمود: ای ابابصیر، نگاه کن، ناگهان دیدم مردم سگ و خوک و خر بودند، مگر تعداد کمی.

[3] . عبدالرحمن بن کثیر می گوید با امام صادق (ع) حج انجام می دادم، در وسط راه همراه ایشان بودم، حضرت بالای کوهی رفت و به مردم نگاه می کرد و فرمود: چقدر ناله ها زیاد است، داوود رقی به حضرت عرض کرد ای فرزند پیامبر، آیا خدا دعای اینها را مستجاب می کند؟ امام فرمود: عجب، ای اباسلیمان، خداوند مشرک را نمی بخشد، کسی که ولایت را انکار کند مانند بت پرست است. عرض کردم: شما دوستانتان را از دشمنانتان می شناسید؟ حضرت فرمود: عجب! ای اباسلیمان، هیچ بنده ای متولد نمی شود مگر اینکه بین چشمشان نوشته شده که مومن است یا کافر، همانا مرد بر ما داخل می شود، ما را دوست می دارد و دشمن دشمنان ماست، می بیند در بین چشمانش نوشته شده: مومن، خداوند در قرآن فرموده است: در آن نشانه های است برای علامت شناسان، پس ما دوست را از دشمنانمان می شناسیم.

[4] . امام زین العابدین (ع) در حالی که در عرفات وقوف کرده بود، خطاب به زهری فرمود: از نظر تو امسال تعداد زائران چقدر است؟ زهری گفت: چهار میلیون و پانصد هزار نفر ، حج گزارند، که همگی با صرف اموال خویش خانه خدا را قصد کرده اند و با ناله و صدایشان او را می خوانند. امام به او فرمود: اگرچه ضجه و ناله زیاد است، اما حج گزاران راستین بسیار اندک اند. زهری گفت: همه آنان حج گزارند، آیا کمند؟ امام فرمود: ای زهری، صورتت را نزدیک من بیاور. زهری نیز آن را نزدیک امام آورد و امام با دستش بر چهره او دست کشید؛ سپس فرمود: نگاه کن و سپس خود به مردم نگریست. زهری گفت: تمامی خلق را میمون دیدم، در میان آن ها انسان نمی بینم مگر از هر ده هزار نفر تنها یک نفر را. امام فرمود: ای زهری، نزدیک بیا! و نزدیک امام شدم و دستانش را بر صورت من کشید و سپس فرمود:حالا نگاه کن! به مردم نگاه کردم. زهری گفت: تمامی آفریدگان را خوک دیدم. سپس امام خطاب به من فرمود: صورتت را نزدیک من بیاور و من نیز صورتم را نزدیک ایشان بردم و دستش را بر صورت من کشید، پس به ناگاه همه آنان را گرگ دیدم، جز آن افراد خاص از مردم را که تعدادشان اندک بود. به امام گفتم: ای پسر رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت،همانا نشانه هایت مرا به تعجب واداشت و شگفتی هایت مرا حیران کرد. فرمود: ای زهری، جز گروهی اندک که تو میان این جمعیت انبوه می بینی، حج گزار نیستند. سپس خطاب به من فرمود: دستت را بر صورتت بکش و من این کار را انجام دادم و بار دیگر آنان در چشم من همچون بار اول به شکل مردم ظاهر شدند. سپس امام فرمود: هر کس حج گزارد و پشتیبان یاوران ما باشد و از دشمنان ما دوری کند و خویشتن را بر فرمانبری از ما آماده سازد و سپس در این موقف حاضر شود در حالی که آنچه را که خداوند از امانت ما به گردن او گذاشته، به حجر الاسود تسلیم کند و بر پیمان ما که او را ملزم کرده، وفادار باشد. او همان حج گزار است و دیگران همان کسانی هستند که دیدی. ای زهری، پدرم از جدم رسول اللّه  برایم نقل کرده است که ایشان فرمود: منافقان و دشمنان محمد و علی ’ و دوستداران بدخواهان آن دو، حج گزار نیستند، بلکه مؤمنان مخلص و حامیان و دوستداران محمد و علی علیهما السلام و دشمنان بدخواهان آن دو حج گزارند. نور آنها در صحنه های قیامت به مقدار دوستیشان به ما اهل بیت ع می درخشد.

comments are closed

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 36544756       عدد زيارات اليوم : 11926