حیدر حب الله
ترجمه: مجمع علمی طور سینا
سوال[1]: نسبت به این موضوع که جزاء از جنس خودِ عمل است آیا مقصود از این جزاء همان جزاء اخروی است یا جزاء دنیوی هم ذیل همین موضوع قرار می گیرد؟ مثلا اقوامی که پیامبران را تکذیب کردند توسط خداوند با عذاب دردناکی در همین دنیا مجازات شدند. آیا جزاء دنیوی آنها هم از جنس عملشان است؟ چون اگر جواب مثبت باشد باید هر کسی که عمل آنها را مرتکب شود – و لو بعد از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله باشد – به همان جزای ایشان مجازات گردد؛ زیرا جزاء از عمل جدا نمیشود. مگر اینکه خداوند بفرماید «و ما کان الله یعذبهم و انت فیهم» که می گوید عذاب دنیوی، از عمل جداست و می توان آن را برداشت.
پاسخ: می توان چنین تصور کرد که جزاء، معلولِ یک علت است و علت هم – همانطور که در فلسفه خواندیم – سه جزء دارد: مقتضی که همان ارتکاب گناه است؛ شرط که همان عمدی بودن و علم به گناه در حال ارتکاب آن است؛ و عدم مانع که همان استغفار می باشد. حالتی که در آیه مذکور آمده ناظر به وجود مانع از نزول عذاب دنیوی است. این مانع همان وجود پیامبر صلی الله علیه و آله در میان مردم، و یا استغفار خود مردم است. به همین دلیل خداوند به برخی انبیاء دستور میداد که قبل از نزول عذاب از میان مردم بیرون برود. شاید این دستور، برای دور کردن انبیا از عذابی که نازل خواهد شد نباشد بلکه برای رفع مانع از نزول عذاب بر مردم گناهکار باشد که خداوند متعال، حکم به تعذیب آنها کرده است. بحث اینکه جزاء از جنس عمل است غیر از بحث حتمی بودن جزاء در دنیا به مجرد تحقق عمل می باشد.
[1] اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع ج 1 ص 150