حيدر حبّ الله
ترجمه: محمّد رضا ملايی
سوال[1]: خداوند متعال در قرآن میفرماید «إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُم»[2] (محمد: 36) آیا دنیا، مخلوق خداوند نیست؟ چگونه خداوند چیزی را خلق میکند که لعب و لهو است؟ آیا این خلق، عبث و بیهوده نیست و در تعارض با این آیه «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُون»[3] (مومنون: 115) نمیباشد؟
جواب: بین این دو آیه تناقضی نیست؛ چون میتوان یک فعل را در نظر گرفت که با توجه به خداوند متعال، یک حکم دارد و با توجه به عبد، حکمی دیگر. به عنوان مثال شما برای فرزندان خود، اسباب بازی میخرید و یا درست میکنید تا با آن بازی کنند؛ در این وضعیت، میتوان کاری را که شما با اسباببازی انجام دادهاید – آن را درست کردید یا خریدید – حکیمانه دانست در همان حال، کاری که بچههای شما با اسباب بازی میکنند را لهو و لعب دانست و هیچ تنافی بین این دو حکم نیست.
آیهی اول، ناظر به دنیا در مقایسهی با آخرت است و در چنین مقایسهای، دنیا را لهو و لعب معرفی نموده و توصیه میکند فریب آن را نخورید و بر آن اکتفا نکنید که در مقایسه با آخرت، هیچ است. در همین حال، آیات دیگر قرآن به این نکته اشاره میکنند که خداوند متعال، انسان را در این دنیا و در این فضای لهوی، برای یک منظور و مقصودی آفریده است که همان امتحان و آزمایش و … است.
به عبارت دیگر، دنیا در مقایسه با آخرت است که به لهو و لعب بودن توصیف میشود تا انسان این دنیا را غایت و هدف اصلی نپندارد؛ بلکه به دنیا با دیدهی حقارت بنگرد و آن را فقط یک راه و معبر برای رسیدن به مقصد حقیقی – که خداوند و عالم آخرت است – بداند. این مقایسه دنیا با آخرت و نیز خصوصیاتی که دربارهی آنها سخن گفتیم را در آیاتی از قرآن میتوان مشاهده کرد که دنیا را لهو و لعب معرفی میکنند:
«وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون»[4] (انعام: 32) این آیهی شریفه در صدد بیان این مطلب است که دنیا در برابر آخرت، هیچ است پس فریب آن را نخورید و گمان نکنید که دنیا، یک مکان ابدی است بلکه دنیا در برابر آخرت، چیزی جز لهو و لعب نیست؛ دقیقا مانند دوران بازیگوشیِ اطفال که نباید این دوران را معیار و مقصدِ اصلی و نهایی در زندگی انسان به حساب آورد. لذا نباید کسی گمان کند زندگی انسان در این دنیا خلاصه میشود بلکه این دنیا، مقدمهای برای آخرت است و خداوند این دنیا را برای یک غرض عقلانی خلق کرده است که همان ابتلاء و امتحانی است که معیار اصلی در تعیین سرنوشت انسان در روز قیامت میباشد.
«وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُون»[5] (عنکبوت: 64) پس دنیا در برابر آخرت – که همان زندگی حقیقی است – چیزی جز لحظاتی گذرا نمیباشد؛ دنیا در قیاس با آخرت، عدم است. مانند اینکه به فرزند خردسال خویش بگویید:«این مرحلهی کودکی از عمر تو، چیزی جز سرگرمی و بازی در برابر مرحلهی کمال و پختگی نیست». در اینجا نیز شما به زندگی واقعی و حقیقی نگاه میکنید و البته این به معنای بی ارزش بودن و یا عبث بودن مرحلهی کودکی نیست بلکه این کودکی، مرحلهی بستر سازی و آماده شدن و تمرین و تربیت است.
«إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُم»[6] (محمد: 36) ملاحظه کنید چگونه قرآن کریم، وقتی دنیا را لهو و لعب معرفی میکند دائما در حال مقایسهی دنیا با آخرت است تا حقارت دنیا را در برابر آخرت نشان دهد و به انسان یادآوری کند فریب این دنیا را نخورد. پس خلقِ این دنیا، عبث و بیهوده و از روی فساد نیست بلکه خلق این دنیا به مصلحت انسان است تا برای تحصیل سعادت در آخرت، فرصت داشته باشد.
«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ؛ سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ»[7] (حدید: 20 و 21) با ملاحظهی سیاق آیه، میتوان فهمید دو توصیفی که در مقابل هم قرار گرفتند، در صدد برانگیختن انسان به سبقت گرفتن و رسیدن به قافلهی کسانی است که بهشت را به دست آوردند. لذا این توصیف ها، در واقع توصیف خلقت دنیا توسط خداوند از روی لهو و لعب نیست؛ خلقت دنیا مصلحت عظیمی دارد ولی جمود انسان بر دنیا و اعتماد بر آن، جمود بر چیزی است که در مقایسه با سعادت آخرت، فقط لهو و لعب است. پس سعادتِ دنیوی که انسان در این دنیا به دست میآورد همچون بازیچهی اطفال است که مقداری از عمر خود را صرف بازی با آن میکنند و سپس این مقدار از عمر به پایان رسیده و مدت آن به سر آمده و زایل میشود.
«وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقينَ»[8] (جمعه: 11) با این آیه مشخص میشود توصیف دنیا به لهو و لعب بودن در واقع با ملاحظهی حال انسان در مقایسهی با عالم آخرت است؛ اما خود دنیا – با قطع نظر از عالم آخرت – از این جهت که مخلوق خداوند متعال است ضروری و خلقت آن حکیمانه میباشد و محلی برای آزمایش انسان است که خداوند برای او خلق نموده تا خود را برای ورود به بهشت، مهیا کند.
پس سیاق آیات، بین این دو حالت – توجه به دنیا در مقایسه با آخرت و یا قطع نظر از آخرت – مختلف است و تعارضی میان آنها وجود ندارد.
[1] حب الله, اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع, ج 3 سوال 401.
[2] . زندگى اين دنيا لهو و لعبى بيش نيست، و اگر ايمان بياوريد و پروا بداريد [خدا] پاداش شما را مىدهد و اموالتان را [در عوض] نمىخواهد.
[3] . آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريدهايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمىشويد؟
[4] . و زندگى دنيا [بدون ايمان و عمل صالح] بازى و سرگرمى است، و يقيناً سراى آخرت براى آنان كه همواره پرهيزكارى مىكنند، بهتر است. آيا نمىانديشيد؟
[5] . و اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازى نيست و بىترديد سراى آخرت، همان زندگى [واقعى و ابدى] است؛ اگر اينان معرفت دانش داشتند [دنيا را به قيمت از دست دادن آخرت برنمىگزيدند.]
[6] . زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى است؛ و اگر ايمان آوريد و تقوا پيشه كنيد، پاداشهاى شما را مىدهد و اموال شما را نمىطلبد
[7] . بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه محصولش كشاورزان را در شگفتى فرو مىبرد، سپس خشك مىشود بگونهاى كه آن را زردرنگ مىبينى؛ سپس تبديل به كاه مىشود! و در آخرت، عذاب شديد است يا مغفرت و رضاى الهى؛ و (به هر حال) زندگى دنيا چيزى جز متاع فريب نيست؛ به پيش تازيد براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است و براى كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردهاند؛ آماده شده است، اين فضل خداوند است كه به هر كس بخواهد مىدهد؛ و خداوند صاحب فضل عظيم است!
[8] . هنگامى كه آنها تجارت يا سرگرمى و لهوى را ببينند پراكنده مىشوند و به سوى آن مى روند و تو را ايستاده به حال خود رها مىكنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترين روزىدهندگان است.