ترجمه: مجمع علمی طور سینا
سوال[1]: در چه منابعی میتوانیم درباره ی منشا دین و اینکه «دین مولود جهل یا ترس است» مطالعه کنیم؟ برخی به نظریه فطری بودن دین انتقاداتی مطرح میکنند که به گونه ای سخنان معصومین علیهم السلام در قصه غرق[2] نیز زیر سوال میرود. مثلا گفته شده است طفل کوچکی که با الله آشنا نیست در هنگام اضطرار، خداوند را صدا نمیزند و او را در قلبش احساس نمیکند(مطلبی که در یکی از روایات مطرح شده است) بلکه مادرش را صدا میزند. نظر شما چیست؟
پاسخ: مسئله اصلی این نیست که شما در حال اضطرار چه کسی را صدا میزنید و یا چه تعابیری هنگام ترس و ناامیدی، بر زبان می آورید. منظور فلاسفه ی مسلمان و مسیحی از برهان فطرت[3]، این است که انسان در زمان خطر، ترس و بسته شدن تمام راههای نجات، یک امید و نیاز درونی به وجود منجی را – نه از روی منطق و استدلال – حس میکند. مثال آنها به سفر در دریا نیز به دلیل همین قطع امید از تمام قدرت های “محدود” است. انسان حتی در حالتی که از تمام قدرت های محدود نیز قطع امید کرده است باز به یک قدرتی که میتواند او را از آن شرایط نجات بدهد، امید دارد. اما اینکه نام آن قدرت را چه بگذاریم؟ الله بنامیم یا نام دیگری انتخاب کنیم، موضوع دیگری است.
فلاسفه میگویند انسان در دریا متوجه قدرت نامحدودی میشود و به صورت وجدانی، امیدش به موجودی بسیار توانمند و استثنایی است نه نجاتی اتفاقی که احتمال وقوعش بسیار ضعیف است. سخن فلاسفه، امید به نجات از روی اتفاق نیست که احتمال وقوع چنین نجاتی نیز بسیار اندک است، بلکه مساله اصلی، همین احساس عمیق انسان به وجود چیزی است که اکنون نام آن را قادر استثنایی میگذارم. هیچ انسانی فارغ از این احساس نیست؛ ادراکی که متعلقی دارد که ما به او میگوییم خداوند متعال.
آنچه گذشت، تبیینی بود از برهان فطرت؛ و اشکالی که در سوال بیان کردید، به تنهایی برای ابطال آن کافی نیست.
البته اشکالات دیگری متوجه برهان فطرت است اما اشکالی که در سوال مطرح شد، اشکال ضعیفی است. برهان فطرت صورت های مختلف و مشکلاتی دارد که فلاسفه و متکلمان متاخر مسیحی و مسلمان بررسی کرده اند.
اما در خصوص معرفی منبع در مسئله منشا دین، شهید مطهری در بعضی از کتابهای اعتقادی خصوصا کتاب مسئله فطرت، نسبتا به این موضوع پرداخته است. محمد تقی جعفری در کتاب فلسفه دین، شهید بهشتی در کتاب شناخت فطری و شیخ علی ربانی گلپایگانی و همچنین استاد ما جناب علامه جوادی آملی نیز در مباحث تفسیر موضوعی، اثبات خالق و بحث مبدا و معاد به این مسئله پرداخته اند. البته اساتید دیگری نیز در این باب مطالبی دارند.
[1] حب الله، حیدر؛ اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع؛ ج 1 ص 106
[2] اشاره به قضیه ای در قرآن دارد که می گوید در کشتی هنگامی که در شرف غرق شدن هستید خداوند را صدا می کنید.
[3] مقصود برهان فطرت در قالب امید و نیاز است نه برهان فطرتی که بر حب مطلق، استوار است.