• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
بررسی نظریه‌ی بطون قرآن و روش تعامل با آن 2021-06-13 2021-06-13 0 857

بررسی نظریه‌ی بطون قرآن و روش تعامل با آن

حيدر حبّ الله

ترجمه: محمّد رضا ملايی

 سوال[1]: از شما نقل شده که وجود بطن‌های متعدد برای آیات قرآن را قبول ندارید و دلالت‌های آیات قرآن را در حد ظواهر آن می‌دانید. نظر شما در این باره چیست؟

جواب:

من وجود بطن برای آیات قرآن را انکار نکردم. منظور از این بطون، مقاصدی است که ظاهر و آشکار نیست مگر به وسیله‌ی واکاوی و تحلیل و مقایسه‌ی آیات با یکدیگر و سنجیدن آنها در کنار هم و … ؛ ولی مشکل این است که ما برای رسیدن به این بطون، روشی – به عنوان یک قاعده – که غير عرفی و یا مافوق عقلایی باشد نداریم. حداقل در بین غیرمعصومین چنین روشی را نمی‌یابیم. فرق است بین اینکه وجود بطن برای آیات قرآن را انکار کنیم – که این انکار را من صحیح نمی‌دانم – و بین اینکه وجودِ بطن را بپذیریم ولی وجود یک راه و شیوه‌ی خاص برای فهم این بطون و ادعای آن شیوه – که فراتر از لغت عربی با تمام پهنا و وسعتش می‌باشد – را انکار نماییم. بطن، یک لایه‌ی دلالی و یا مدلولی در متن است که با واکاوی و حفاریِ متن، کشف می‌شود آنهم از طریق ظاهر متن و با روشی که تناسب بین ظاهر و باطن رعایت می‌شود به گونه‌ای که از مدعیِ یک تفسیر باطنی، درخواست می‌شود چگونگی رسیدن به آن بطن از طریق الفاظ و نحوه را بیان کند.

اگر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله يا اهل بيت عليهم السلام با قرآن به وسیله‌ی الهام، اتصال روحی دارد ما نیاز داریم به کسی که ثابت کند این اتصال برای غیر پیامبر نیز حاصل می‌شود و ادعا و حسن ظن، برای اثبات چنین اتصالی کافی نیست. در غیر این صورت هر نتیجه‌ای که غیر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ادعا می‌کند برای ما حجت نیست مگر اینکه شواهدی از خود متن برای ما بیاورد که مبتنی بر چارچوب عقلایی لغت باشد.

اگر شما به مقاله‌ی من درباره‌ی مساله‌ی بطون[2] مراجعه کنید متوجه می‌شوید من اصرار دارم بر اینکه نظریه‌ی بطون را طرد و نفی نکنیم ولی، روش رها و بی قاعده در فهم این بطون را نفی کنیم؛ منظور از چنین روشی این است که مثلا یک عارف یا فیلسوف و یا متکلم و یا یک استاد اخلاق و … نزد شما بیاید و در رابطه با یک آیه‌ی قرآن، ادعای معنایی را بکند که هیچ کس متوجه آن نمی‌شود حتی کسی که در فهم دلالات لغوی و مقارنه و مقایسه‌ی بین آیات متبحر باشد؛ وقتی هم از چنین شخصی، برای اثبات ادعای آن معنای آنچنانی، دلیل می‌خواهی، این مطالبه را تحقیر نماید. همچنین وقتی به وی می‌گویی «لغت، تاب تحمل چنین معنایی را ندارد و این معنا، فقط یک فرض است» چنین برخوردی می‌کند. گویا این شخص، انتظار دارد ادعایش را بدون دلیل (حتی از خود قرآن) بپذیریم!

پس نظریه‌ی بطون، یک نظریه‌ی درست است ولی باعث نمی‌شود نص و متن قرآن از یک نص عقلایی در شیوه‌ی بیان – که بر اساس روش عقلاء در تفاهم و محاوره و تفهیم و تبیین استوار است – تبدیل شود به یک نص فوق عقلایی. این همان چیزی است که به نظر من، هیچ دلیلی از قرآن و سنت و حتی عقل آن را تایید نمی‌کند. بسیاری از مفسرین و علمای قرآنی نیز چنین نظری دارند همچون مرحوم آیت الله معرفت.

مشکل در این است که آنچه از نظریه‌ی بطون به ذهن مردم در ابتدا خطور می‌کند این است که بطون از آن سنخ معانی‌ای است که به وسیله‌ی لغت به چنگ نمی‌آید. شاید دلیل چنین پنداری هم تا حدی تاریخی باشد؛ زیرا متصوفه مشهور به نظریه‌ی بطون بودند. ولی من معتقدم بطن از نظر لغوی، هر آن چیزی است که ظاهر نیست و برای آشکار شدن نیاز به واکاوی و حفاری وسیعی دارد. این یعنی بسیاری از نتایج قرآنی که مفسرین و فقها و … در طول تاریخ ارائه کردند، در واقع از بطون قرآن برخاسته است. به عنوان مثال وقتی شهید سید محمد باقر صدر با سعی وافر و واکاوی عمیق در آیات قرآن، سنت‌های تاریخ و قواعد تغییرات بشری را از نص قرآن استخراج می‌کند – که در ابتدا چنین معنایی آشکار نبود – در واقع به لایه هایی از بطن قرآن دست یافته است و این یعنی، نظریه‌ی شهید صدر در رابطه با سنت‌های تاریخی، از بطون قرآن است؛ زیرا در نگاه اول به نص و متن قرآن نمی‌توان چنین معنایی را فهمید و اصطیاد کرد؛ ولی تحلیل و مقایسه و جمع بین آیات که همه بر مبنای لغت – به معنای وسیعش – استوار است باعث می‌شود معانی جدیدی شکل بگیرند و این معانی جدید، همان بطون قرآن هستند. چرا چنین نباشد در حالی که شیخ مفید، باطن قرآن را به وسیله‌ی مثال هایی تفسیر می‌کند که همه‌ی آن مثالها در چارچوب اجتهاد اسلامیِ معروف و معهود قرار می‌گیرد؛ همان چارچوبی که در محدوده‌ی ریشه‌های لغوی نص محصور نیست و تلاش می‌کند قرائن و سیاق و بافت داخلی و خارجی نص را به شیوه‌ی فقها و اصولیان تحلیل نماید. می‌توانید به کلام شیخ مفید در کتاب «مختصر التذکرة باصول الفقه» مراجعه کنید.[3]

[1] حب الله, اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع, ج 1 سوال 99.

[2] حب الله, دراسات فی الفقه الاسلامی المعاصر, ج 3 ص 367.

[3] مفید, مختصر التذکرة باصول الفقه, 29.

comments are closed

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 36550016       عدد زيارات اليوم : 17187