• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
امام صادق علیه السلام و لعن برخی از خلفاء و همسرانِ پیامبر پس از هر نماز 2021-11-21 2021-11-21 0 1167

امام صادق علیه السلام و لعن برخی از خلفاء و همسرانِ پیامبر پس از هر نماز

حيدر حبّ الله

ترجمه: محمّد رضا ملايی

سوال[1]: نظر شما درباره‌ی این روایت چیست که کلینی با ذکرِ سند، از حسین بن ثویر و ابی سلمة السراج نقل می‌کند که این دو نفر گفتند:«سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ يَلْعَنُ‏ فِي‏ دُبُرِ كُلِ‏ مَكْتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ: ابوبکر و عمر و عثمان و معاویة و عایشة و حفصة و هند و ام الحکم أخت معاویة؟[2] نظر شما درباره‌ی کسانی که با استناد به امثال چنین روایاتی، صحابه و همسرانِ پیامبر صلی الله علیه و آله را در عصر حاضر لعن می‌کند چیست؟

جواب: روایتِ مذکور به این شیوه که نقل کردید وارد نشده است. در کتاب الکافی این روایت بدین صورت آمده است:

محمد بن یحیی عن محمد بن الحسین عن محمد بن اسماعیل بن بزیع عن الخیبری عن الحسین بن ثویر و أبی سلمة السراج قالا: «سمعنا اباعبدالله علیه السلام و هو یلعن فی دبر کل مکتوبة اربعة من الرجال و أربعا من النساء، فلان و فلان و فلان و معاویة، و یسمّیهم، و فلانة و فلانة و هند و أمّ الحکم و أخت معاویة».[3]

شیخ طوسی این روایت را با سندِ خود به محمد بن یحیی و البته با حذفِ اسمِ «الخیبری» در آن سند، ذکر کرده است.[4]

اما علامه مجلسی در بحار الانوار، این روایت را از کتاب التهذیب و الکافی به گونه‌ی دیگری نقل می‌کند:

«عن الحسین بن ثویر و أبی سلمة السراج قالا: سمعنا اباعبدالله علیه السلام و هو یلعن فی دبر کل مکتوبة اربعة من الرجال و اربعا من النساء: التیمی و العدوی و فلان و معاویة … . یسمّیهم و فلانة و فلانة و هند و أم الحکم أخت معاویة».[5]

فیض کاشانی این روایت را به همین شکل، البته فقط از کتاب «التهذیب» نقل می‌کند[6] که شکلِ صحیح این روایت، به همین صورت است که امروزه در کتاب «التهذیب» وجود دارد. روایت فوق به همین شکلِ دوم، در کتابِ «الکافی» که امروزه در دست ماست وجود ندارد.

علامه مجلسی در مرآة العقول، در حاشیه‌ای بر روایتِ مذکور در «الکافی» می‌نویسد:

«این روایت، مجهول است؛ شیخ طوسی آن را در کتاب التهذیب نقل کرده و «الخیبری» را از سندِ آن ساقط نموده که در نتیجه، اصحاب، این روایت را صحیح شمردند. ظاهرا این شخص از قلمِ خودِ شیخ طوسی افتاده است و یا اینکه ناسخانِ کتاب «التهذیب» – همانطور که در المنتقی ذکر شده – از ذکر نام این راوی، غفلت کرده‌اند. مولف کتاب «المنتقی» می‌نویسد: برخی از اصحاب، گمان کرده‌اند این خبر صحیح است – کما اینکه از ظاهر روایت هم، چنین بر می‌آید که روایتِ صحیحی است – اما بعد از تفحص و جستجو، متوجه می‌شویم که این روایت، ضعفِ آشکاری دارد؛ زیرا کلینی این روایت را از محمد بن یحیی از محمد بن الحسین از محمد بن اسماعیل بن بزیع از «الخیبری» از ابن ثویر و ابی اسلمة نقل می‌کند و این، دقیقا همان سندی است که شیخ طوسی در التهذیب نقل می‌کند با این تفاوت که واسطه‌ی بین اسماعیل بن بزیع و ابن ثویر را ذکر نمی‌کند. وجودِ این شخص در سندِ روایت، صحتِ آن را زیر سوال می‌برد؛ زیرا این شخص، مجهول است و به نظر می‌رسد به احتمالِ قوی، نامِ این شخص، سهواً از قلمِ شیخ طوسی افتاده است؛ با این وصف، روایت فوق، مشکل دارد. در کتاب فهرستِ شیخ طوسی[7] چنین آمده که «محمد بن اسماعیل بن بزیع، کتابِ حسین بن ثویر را با واسطه‌ی «الخبیری» روایت می‌کند». شاید با ضمیمه کردنِ این مطلب به روایتی که کلینی در کتاب الکافی نقل می‌کند ضعفِ سندیِ این روایت، ثابت شود. المازری می‌گوید:«آنچه از نظر لغت، مشهور است و از نظر روایی، معروف شده، تعبیرِ «دبر کلّ صلوة» – به ضمّ دال و باء –است». المطرزی می‌گوید: «… اما معروف است که دبر به معنیِ آخر اوقاتِ نماز و … ، با فتح خوانده می‌شود». منظور از کنایه‌های مذکور در اول روایت، همان سه نفر به ترتیب است و منظور از دو کنایه‌ی آخر: عایشه و حفصه هستند».[8]

مرحوم مجلسی، اصل این حاشیه را – همانطور که خود ایشان تصریح می‌کنند – از شیخ حسن العاملی، مولف کتاب منتقی الجمان[9] گرفته است.

اگر به سند این روایت، نگاه کنیم متوجه نامِ «ابو سلمة السرّاج» می‌شویم. وی مجهول الحال است اما مجهول بودنِ او، ضرری به سند نمی‌زند زیرا در عرضِ او، «حسین بن ثویر» قرار دارد که ثقه و مورد اعتماد است. پس سندِ این روایت از این ناحیه، مشکلی ندارد. مشکل اصلی در «الخیبری» است. اسمِ او، «الخیبری بن علی الطحان الکوفی» است که نجاشی درباره‌ی وی می‌گوید: «خیبری بن علی الطحان کوفی، مذهبش ضعیف است. احمد بن الحسین این مطلب را گفته است. درباره‌ی مذهب وی گفته می‌شود که اهل غلو بوده است.خیبری از حسین بن ثویر از اصبغ نقل می‌کند و در زمان حسین ثویر، کسی به غیر از خیبری، از اصبغ، نقلِ روایت نمی‌کرد».[10]

ابن غضائری می‌گوید:«خيبريّ‏ بن‏ عليّ‏، الطحّان، كوفيّ. ضعيف الحديث، غالي المذهب، كان يصحب يونس بن ظبيان، و يكثر الرواية عنه. و له كتاب عن أبي عبد اللّه عليه السّلام. لا يلتفت إلى حديثه‏».[11]

البته به تضعیفِ ابن غضائری، اعتمادی نیست؛ زیرا معلوم نیست این نسخه از رجالِ «ابن‌غضائری» که امروزه در دست ماست واقعا تالیفِ ابن‌غضائری باشد؛ لذا فقط از باب احتمال و قرینه و شاهد، به محتویات این کتاب، رجوع می‌شود. اما تضعیفِ نجاشی هم ناظر به مذهبِ «الخیبری» است نه حدیثِ او. گویا این شخص – با توجه به این دو عبارت – متمایل به غلو بود. با این وصف، هیچ یک از علماء، توثیقی درباره‌ی این شخص،ذکر نکرده‌اند تا بتوان به احادیثِ وی عمل کرد. البته اسم او در اسانیدِ کتاب «کامل الزیارات» تالیفِ ابن قولویه، آمده است. لذا کسی که تمامِ راویانِ مذکور در این کتاب را ثقه می‌داند می‌تواند این حدیث را نیز بپذیرد اما کسی که فقط اساتیدِ ابن قولویه در کامل الزیارات را ثقه می‌داند از دیدگاهِ او، این روایت از نظر سندی ضعیف خواهد بود. صحیح هم همین دیدگاه است یعنی بر اساسِ مقدمه‌ی این کتاب، فقط اساتیدِ بی واسطه‌ی مولفِ کامل‌الزیارات، ثقه هستند. آیت الله خویی در اواخر عمر خود، همین نظریه را پذیرفتند؛ شهید صدر، محدث نوری و آنطور که در خاطر دارم آیت الله شیخ جواد تبریزی نیز همین دیدگاه را دارند. گویا آیت الله سیستانی نیز همین مبنی را پذیرفته به این معنی که بر اساس مقدمه‌ی کامل الزیارات، برخی از راویان مذکور در اسانید این کتاب – آنهم به صورت غیر معین – ثقه هستند. لذا عملا از توثیقِ مذکور در مقدمه‌ی این کتاب، نمی‌توان استفاده‌ای کرد و این روایت هم در نزد ایشان، معتبر نخواهد بود. این مطلب را فرزند ایشان، سید محمد رضا سیستانی در «بحوث فی شرح المناسک»[12] نقل کرده است.

با توجه به توضیحات فوق مشخص می‌شود سقوطِ اسم «الخیبری» از کتابِ «التهذیب» باعث نمی‌شود سندِ این حدیث، صحیح گردد؛ زیرا در سند مذکور در کتاب «الکافی» این اسم آمده است؛ همچنانکه نجاشی و دیگران نیز گفته‌اند «الخیبری» کسی است که کتاب‌های حسین بن ثویر را نقل کرده و اسماعیل بن بزیع نیز از وی نقل می‌کند. اینها، باعث می‌شود احتمالِ اسقاط اسمِ «الخیبری» از کتاب «التهذیب» در نسخه بردای و یا کلا به خاطرِ اشتباه خودِ شیخ طوسی، تقویت شود. درباره‌ی خودِ کتاب التهذیب، معروف  است که مشکلاتِ نُسَخی و تصحیفیِ آن زیاد می‌باشد.

نتیجه اینکه نتوانستیم ثابت کنیم حدیث فوق، با سندِ معتبری از امام صادق علیه السلام نقل شده است. علاوه بر اینکه تطبیقِ اسمهای مذکور در این حدیث، بر دو همسر پیامبر – یعنی عایشه و حفصه – نیازمندِ تجمیع قرائن است. علامه مجلسی، از روی اجتهادِ خود، این روایت را بر عایشه و حفصه، تطبیق می‌دهد؛ چون برخی احتمال داده اند منظور این حدیث، مرجانة و یا همسر امام حسن علیه السلام باشد. اما اصلِ لعنِ به همراهِ اسم، نیازمند بحثِ دیگر است که طولانی تر از بحثِ فوق خواهد بود و کلامِ ما فعلا درباره‌ی همین روایت است.

[1] . اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع ج 5 سوال 726.

[2] . ترجمه: از امام صادق شنیدیم که ایشان پس از هر نماز واجب، این افراد را لعن می‌کرد.

[3] ترجمه: «از امام صادق علیه السلام می‌شنیدیم که ایشان پس از هر نماز واجب، چهار مرد و چهار زن را لعنت می‌کرد: فلانی و فلانی و فلانی و معاویه – با ذکر نامِ آنها – و فلان زن و فلان زن و هند و ام حکم خواهر معاویة» کلینی, الکافی, ج 3 ص 342.

[4] الطوسی, تهذیب الاحکام, ج 2 ص 321.

[5] مجلسی, بحار الأنوار, ج 83 ص 58.

[6] فیض کاشانی, الوافی, ج 8 ص 803.

[7] . منظور، کتابِ «الفهرست» تالیف شیخ طوسی است.

[8] مجلسی, مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏, ج 15 ص 174 و 175.

[9] . منتقی الجمان، ج 2 ص 89.

[10] النجاشی, رجال النجاشی, 154 و 155.

[11] واسطی بغدادی, الرجال (لابن الغضائری), 56.

[12] . بحوث فی شرح المناسک، ج 3 ص 68 و 69. و نیز نک: قاعدة لاضرر: 21 و 22.

comments are closed

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 36553532       عدد زيارات اليوم : 20704