حيدر حبّ الله
ترجمه: محمّد رضا ملايی
سوال[1]: در روایتی، از ارتباط شب قدر با امام معصوم، خبر داده شده است. داود بن فرقد از یعقوب نقل میکند که شخصی از امام صادق علیه السلام دربارهی شب قدر سوال میکند و به ایشان عرض میکند: از شب قدر به من خبر بده که آیا یک شب بود و تمام شد و یا اینکه در هر سال تکرار میشود؟ امام صادق علیه السلام جواب دادند اگر شب قدر برداشته شود قرآن نیز برداشته میشود.
برخی از علماء میگویند اگر شب قدر با رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله قطع نشود و تا روز قیامت باقی بماند و اگر امام، همان قرین و همنشین با قرآن است و به هیچ عنوان از آن جدا نمیشود و اگر نزول از آسمان دنیا، منقطع نشده و مختص به یک سال نیست به خوبی میتوان فهمید که امر الهی در شب قدر، نیاز به متعلقی دارد که بر آن عرضه شود؛ و اینگونه است که ارتباط بین شب قدر و امام عصر را میتوان فهمید. آیا شما این ارتباط را قبول دارید؟
جواب:
گاهی دربارهی این روایت صحبت میکنیم و گاهی دربارهی اصل مفهوم شب قدر. باید بین این دو تفکیک کرد:
الف) اما دربارهی این روایت باید توجه داشت که سند آن بسیار ضعیف است؛ زیرا شخصی به نام «سیاری» این روایت را نقل میکند که علماء، وی را تضعیف کرده و متصف به غلو نمودند. او یکی از اشخاصی است که روایات تحریف قرآن را نقل میکند. نجاشی (450 ق) دربارهی او مینویسد:«احمد بن محمد بن سیار، ابوعبدالله کاتب، از اهالی بصره است و از کاتبان آل طاهر در زمان امام حسن عسکری علیه السلام بود و به سیّاری شناخته میشد. او در حدیث، ضعیف است و مذهبِ فاسدی دارد. حسین بن عبید الله این را به ما خبر داد. روایاتی که نقل میکند طرد میشوند و بسیاری از روایات او، به شکل مرسل است».[2] محمد بن حسن بن ولید – استاد شیخ صدوق – او را از روایاتِ کتاب «نوادر الحکمة» استثنا کرده و و احادیث آن را قبول نمیکند.[3]
شیخ طوسی دربارهی او میگوید:«احمد بن محمد بن یسار، ابوعبدالله الکاتب، اهل بصره و از کاتبان آل طاهر در زمان امام حسن عسکری است و به سیاری معروف میباشد. در حدیث، ضعیف است و مذهب فاسدی دارد و روایات وی مطرود بوده و بیشتر روایاتش مرسل است».[4] همچنین علامه حلی نیز او را ضعیف دانسته است.[5]
همچنین در سند این روایت، افتادگی وجود دارد زیرا سیاری این روایت را از «بعض اصحابنا» نقل میکند. به همین دلیل علامه مجلسی در مرآة العقول این حدیث را از نظر سندی، ضعیف توصیف میکند.[6] احادیث دیگری قریب به این مضمون نیز وجود دارد.
ب) سورهی قدر و دخان و سوره هایی از این نوع، بر این نکته دلالت میکنند که ملائکه و روح نازل میشوند؛ ولی این سورهها اشاره نمیکنند که ملائکه و روح با یکی از معصومین علیهم السلام ملاقات میکنند و یا بر آنها – حتی پیامبر صلی الله علیه و آله – نازل میشوند. تنها دلالتی که در این رابطه از آیات قرآن وجود دارد نزول قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و آله در شب قدر میباشد. پس این آیات میگویند شب قدر – که قرآن در آن شب بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد – شبی است آکنده و انباشته از تنزیل؛ در این شب، تصمیمات سرنوشت سازی اتخاذ میشود و یا این تصمیمات اعلام میشوند و یا اینکه اجرایی شدن آنها از این شب آغاز میشود؛ ولی اینها به معنای ارتباط همهی آنچه در شب قدر اتفاق میافتد – به جز نزول قرآن – با پیامبر صلی الله علیه و آله نیست. شاید برای نزول تصمیمات اتخاذ شده در شب قدر، اغراض و اهدافِ دیگری وجود داشته باشد که ما از آنها بیخبریم؛ با این وصف، وجه ارتباط بین این تصمیمات و وجود معصوم چیست؟ و نیز وجه ارتباط بین نزول این تصمیمات و اینکه باید بر شخص معصوم علیه السلام نازل شود چیست؟ ما در این شب با اموری مواجه هستیم که از آسمان به زمین نازل میشوند. اما این تنزیلها چگونه اتفاق میافتد؟ آیا بر یک انسان نازل میشوند و یا بر تمام عالَم تکوین؟ این سوالی است که پاسخ آن در آیات قرآن وجود ندارد. البته به نظر میرسد منظور از تنزیل، شروع اجرایی شدن قوانین الهی در سال پیش روست بنا بر اينكه این اتفاق هر ساله استمرار دارد..
[1] حب الله, ج 3 سوال 391.
[2] النجاشی, رجال النجاشی, 80.
[3] النجاشی, 348.
[4] الطوسی, فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنّفين و أصحاب الأصول, 1420, 66.
[5] حلی, خلاصة الاقوال فی معرفة احوال الرجال, 268.
[6] مجلسی, مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول, ج 16 ص 386.