حیدر حب الله
ترجمه: مجمع علمی طور سینا
سوال[1]: در برخی کتابهای اعتقادی چنین آمده که ملاک امامت، وجوب اطاعت است و هر نبی و یا رسولی، امام نیست یعنی واجب الاطاعة نمی باشد. رسول فقط واسطه در ابلاع کلام خداوند متعال به مردم است. هیچ امر و نهی ندارد تا واجب الاطاعة باشد. اما چگونه می توان بین مبلغ بودن رسول از جانب خداوند و مفترض الطاعة بودن او تفکیک کرد؟ عقل حکم می کند که هر کس متصل به خداوند باشد و از جانب او پیامی آورد واجب الاطاعة است. طرف مقابل، به این آیه استناد می کند: «فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ؛ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ». اما آیا مخاطب این آیه، پیامبر ما نیست که امامی مفترض الطاعة است و فقط شأن تذکر ندارد؟ واضح است که رسول نباید مردم را مجبور بر ایمان کند. اما حتی برای امام هم اکراه و اجبار دیگران به این کار شایسته نیست. به نظر شما این کلام تا چه حد دقیق است و استدلال فوق تا چه میزان صحیح است؟
جواب: رسول از آن جهت که رسول است فقط ناقل رسالت می باشد. اما درباره اطاعت از وی گاهی به این اطاعت از این زاویه نگاه می کنیم که اطاعت از مضمونِ رسالت اوست که در این صورت وجوب اطاعت به خاطر مُرسِل – یعنی خداوند – است نه رسول. اما گاهی به این اطاعت از این زاویه نگاه می کنیم که اطاعت از خود رسول است قطع نظر از مضمون رسالت او. در این حالت دلیلی وجود ندارد که ثابت کند چون رسول است پس باید از وی اطاعت شود. حکم عقل به ضرورت اطاعت، ناظر به خداوند متعال است. هر امری که به تکلیفی از سوی مرسِل – یعنی خداوند – برگردد اطاعت از آن امر واجب است. اما درباره رسول نمی توان گفت «چون رسول است پس هر آنچه می گوید از سوی مرسِل است». این ملازمه باید توسط دلیل دیگری غیر از رسول بودنِ رسول، ثابت شود مانند اینکه مثلا دلیلی بگوید هر آنچه می گوید وحی است. مانند استناد به عصمت مطلقه و یا آیه معروف قرآن که می فرماید «ان هو الا وحی یوحی» البته بنا بر اینکه این آیه چنین دلالتی داشته باشد.
[1] اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع ج 1 ص 149