ترجمه: محمّد رضا ملايی
سوال[1]: سنت، کاشف است و یا موسس؟ به چه دلیلی؟
جواب: اگر منظور از سنت، همین اخبار و روایاتی است که در دست ماست در این صورت باید گفت این روایات، کاشف از سنت واقعی هستند حال یا به صورت یقینی – مانند اخبار متواتر – و یا به صورت ظنی مانند خبر واحدی که قرینههای علم آور به همراه ندارد.
اما اگر منظور از سنت، همان چیزی باشد که از پیامبر صلیاللهعلیهوآله و یا ائمه علیهمالسلام صادر شده است در این صورت، باید بین پیامبر و امام و صحابی تفکیک کرد:
- اگر به امام علیهالسلام و یا صحابی نظر داریم در این صورت باید گفت در نزد امام یا صحابی، سنتی که موسس حکم شرعی الهی باشد وجود ندارد. البته برخی از علماء معتقدند سنت اهل بیت علیهمالسلام میتواند موسس احکام شرعی باشد ولو بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله. دربارهی این موضوع به صورت مفصل در کتاب «حجیة السنة فی الفکر الاسلامی» بحث کردهام و در آنجا آوردهام که آنچه از صحابی یا امام صادر میشود فقط کاشف از آیات قرآن و سنت پیامبر خواهد بود. البته این قاعده در غیر از احکام ولائی است که از امام و یا صحابی صادر میشود و زمانمند است.
- اما اگر سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله را مد نظر داریم در این صورت باید گفت برای ایشان، حق تاسیس احکام شرعی الهی به صورت مطلق ثابت نشده است. آنچه برای پیامبر در این رابطه ثابت شده این است که ایشان ملاکات احکام را کشف میکند و به جعل تشریعی میپردازد و سپس خداوند متعال جعل ایشان را امضا میکند. همین مقدار از جعل تشریعی را هم (فقط) در برخی موارد مشاهده میکنیم و اینگونه نیست که هر حکم و یا نصی که از پیامبر صلیاللهعلیهوآله صادر شده باشد از مصادیقِ جعل تشریعیِ ایشان باشد؛ زیرا برخی از این احکام و نصوص در واقع، کاشف از حکم خداوند میباشد که به دست ایشان از طریقی غیر از وحیِ قرآنی رسیده است؛ در حالی که سنت تاسیسیِ ایشان، از حکم خداوند به صورت نهایی کشف میکند البته به وسیلهی امضای خداوند – هر چند در قالب سکوت – که در پسِ تشریع نبوی محقق میشود.
تفصیل این مسائل و بیان جوانب آن و بررسی ادله چنین نظریاتی، را میتوانید در کتابی که در سطور پیشین اشاره شد بیابید. فعلا بیش از این مقدار به این مساله نمیپردازیم زیرا تفصیل بیش از این، باعث میشود کلام به درازا بکشد.
[1] حب الله, اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع, ج 5 سوال 784.