حیدر حب الله
ترجمه: سعید نورا
سوال[1]: برخی از علما در شرح این آیه: ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا﴾[2] گفته اند که مقصود از آدم در این آیه حضرت آدم نیست بلکه مراد حضرت محمد صلّی اللّه علیه وآله وسلّم است. به این استدلال که تعلیم مستقیم بهتر از تعلیم به واسطه وحی است و از آن جایی که حضرت محمد از تمام انبیاء برتر است، پس باید مقصود آیه، حضرت محمد باشد. آیا این کلام از نظر شما درست است؟
پاسخ: این کلام به نظر من واضح نیست چرا که:
أولاً: این مطلب بر خلاف صریح آیات کریمه ای است که در مواضع متعددی از قرآن کریم از آدم سخن گفته است، چرا که نشان می دهد بین این شخص و شخص دیگری که اسمش محمد است و اسم او نیز در قرآن کریم آمده است تمایز است. به علاوه، بر اساس تفسیر فوق، همسر آدم را چگونه تفسیر می کنند و حواء چه کسی خواهد بود؟ چرا که خطاب آدم و همسرش در آیات زیادی از قرآن آمده است.
ثانياً: اگر این استدلال درست باشد که تعلیم مستقیم موجب می شود که آدم را حضرت محمد بدانیم، حضرت موسی علیه السلام را نیز باید حضرت محمد بدانیم چرا که خداوند متعال می گوید:(وكلّم الله موسى تكليماً)[3] (النساء: 164)، سخن گفتن در این آیه نیز می تواند به تعلیم مستقیم تفسیر شود، در بحث ارتباط از طریق وحی، در قرآن این مورد، فقط در مورد حضرت موسی به کار رفته است، آیا تفسیر حضرت موسی به حضرت محمد نیز صحیح است؟
ثالثاً: اگر این قاعده ثابت شد که حضرت محمد باید تمام آن چه که انبیاء پیشین از آن برخوردار بودند، از آن برخوردار باشند. امری که در این جا به دنبال بحث از آن نیستیم. نهایت چیزی که از داستان آدم فهمیده می شود این است که رسول خدا حضرت محمد ص نیز در کنار تعلیم غیر مستقیم، از تعلیم مستقیم خداوند سبحان نیز برخوردار بوده است. ولی به این معنا نیست که آدم همان محمد است. بنابراین لازمه قصه آدم این است که حضرت محمد ص به صورت مستقیم با خداوند ارتباط داشته است و در بعضی از موارد خداوند او را مستقیم مورد خطاب قرار داده است. این مطلب ارتباطی با وحدت آدم و محمد در قرآن ندارد.
رابعاً: اگر بپذیریم که «آدم» در قرآن کریم همان حضرت محمد است باید تا پایان بر این ادعا باقی بمانی. در این صورت با این آیه چه خواهیم کرد: ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آَدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[4] (آل عمران: 59)، اگر مقصود خلقت مستقیم آدم از خاک است پس تفسیر این آیه چیست؟ آیا حضرت محمد دو ظهور ناسوتی داشته است؟ یک بار در ابتدای خلقت انسان و بار دیگر بعد از آن؟ قصه دو فرزند آدم که با هم اختلاف داشتند و یکی دیگری را به قتل رساند که در سوره مائده آمده است،چطور تفسیر می شود؟ آیا منظور حضرت محمد است و باید در این مورد نیز دست به توجیه و تأویل بزنیم؟ مقصود از (بنی آدم) که بارها در قرآن کریم آمده است چیست؟ طبق این معنا، آیا همه ما فرزندان حضرت محمد خواهیم بود؟ خداوند متعال بعد از آن که از انبیاء پیشین در سوره مریم سخن می گوید این چنین می فرماید: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آَدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آَيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا﴾[5] (مريم: 58)، آیا پیامبرانی که در این آیه آمده اند، همگی فرزندان حضرت محمد هستند؟
عالمی که این مطلب را گفته است شاید چیز دیگری مد نظر داشته است، و بهتر است کلامشان را به شیوه بهتری معنا کنیم. با چنین تأویلاتی سنگ روی سنگ بند نمی شود و زبان عربی جایگاه و احترام خود را از دست می دهد.
[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع 1: 158 ـ 159. سوال 79.
[2] . پس علم اسماء [= علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات] را همگی به آدم آموخت
[3] . و خداوند با موسی سخن گفت. (و این امتیاز، از آن او بود.)
[4] . مَثَل عیسی در نزد خدا، همچون آدم است؛ که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنابر این، ولادت مسیح بدون پدر، هرگز دلیل بر الوهیّت او نیست.)
[5] . آنها پیامبرانی بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم، و از کسانی که با نوح بر کشتی سوار کردیم، و از دودمان ابراهیم و یعقوب، و از کسانی که هدایت کردیم و برگزیدیم. آنها کسانی بودند که وقتی آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده میشد به خاک میافتادند، در حالی که سجده میکردند و گریان بودند.