• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
آیا حدیث غدیر بیشتر شبیه یک نمایش ساختگی نیست؟ 2022-11-18 2022-11-18 0 249

آیا حدیث غدیر بیشتر شبیه یک نمایش ساختگی نیست؟

حیدر حب الله

ترجمه: مجمع علمی طور سینا

پرسش[1]: گویا در ماجرای غدیر نمایشی روی­داده است که رسول خدا از طریق آن می­خواستند مسلمانان را گردهم آرند و پیام بسیار مهمی را به آن­ها برسانند. میزان اعتبار روایتی که چنین تصویری را ارائه می­دهد، چقدر است؟ آیا این روایت، همان روایتی نیست که طبق آن، برخی از مسلمانان به دلیل رفتار امام علی –علیه السلام- در قامت حاکم برگزیده ­ی پیامبر برای مردم یمن – از او شکایت کردند؟ یا اینکه این دو هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند؟

پاسخ: اگر اجازه بدهید، می­خواهم در ابتدا چند سطری را به توضیح اصطلاح «رویداد نمایشی» اختصاص دهم. هر روایت تاریخی را -چه نزد مسلمانان و چه غیر مسلمانان- می­توانیم به عنوان رویدادی (ساختگی) فرض کنیم که راویان آن، نظمی خیالی و خودساخته را به آن تحمیل کرده اند. ولی صرف امکان فرض ساختگی­ یا نمایشی بودن یک ماجرا به ما این اجازه را نمی­دهد که واقعیت آن را زیر سؤال ببریم و نتوانیم به آن اعتماد کنیم. با نگاهی برون دینی، این چنین احتمالی حتی نسبت به وقایع یادشده در قرآن هم به ذهن انسان خطور می­کند.

دلیل اینکه لحظاتی در این اصطلاح درنگ کردم این است که امروزه برخی از ما– در سایه­ ی عدم اطمینان به حدیث- به محض اینکه احتمال می­دهیم محتوای یک روایت، به نفع یا ضرر یکی از راویانِ آن است چنان داوری می­کنیم که گویی محتوای آن حدیث، هیچ ارزش و اعتباری ندارد. این در حالی است که صرف تصور نفع یا زیان راوی، ارزش آن روایت را از بین نمی­برد چرا که تقریبا هر روایتی می­تواند مشمول این نگریستن خاص به روایات تاریخی شود و در نهایت دودمان علم تاریخ را به باد دهد.

در استفاده از تعابیر هنگام تعامل با تاریخ باید دقت کنیم و مراقب باشیم تا حالت عدم اطمینان به نصوص بر وجود ما غلبه نکند. این حالت عدم اطمینان محصول نزاع های طویل بین علماء دینی است و یا ناشی از سرکوبی است که به صورت کلی، فضای اسلامی را در برگرفته است. از گذشته تا کنون مخاطبین خود را به این امر فراخوانده­ام که پیش از پرداختن به دین به دنبال تعادل روان خود باشند. وضعیت روانی متعادل، به هنگام بررسی پدیدارهای دینی، آرامش و خردمندی لازم را برای پژوهشگر به ارمغان می­آورد كه باعث می شود هر آنچه گفته می شود را به خاطر هیجان بی مورد قبول نکند و در طرف مقابل، حالت سلبی خود نسبت به نصوص دینی را که ناشی از بحران های معرفتی عصر حاضر است کنار گذارد.[2] پس روانِ کارا و با نشاط، خاستگاه درک خردمندانه ­ای بی­عیب و نقص است. بنابراین اینطور نیست که پشتوانه ­ی خرد بی­ مشکل، تنها جسم سالم باشد بلکه خرد انسانی خواستار یاری روانی سالم و آرام است که برانگیزاننده­ ی تلاطم­ها و هیجانات درونی نباشد بلکه هنگامی که اوراق و اسناد دینی و تاریخی پیش­رویش قرار می­گیرند بتواند – البته تا حد امکان- با آن­ها مانند مواد مورد بررسی در آزمایشگاه­ها رفتار کند که نتیجه­ ی این چنین آزمایشی نه به نفع اوست و نه به ضرر او.

در میان این بحران معرفتی، نمی­توانیم هماهنگ با این روش رفتار کنیم مگر اینکه قبل از اصلاح عقل، روانمان را اصلاح کنیم؛ چرا که عقل – در تقابل با نظر ارسطوئیان عقل­گرا- به هیچ­ وجه پدیده­ ای آویزان در خلاء نیست، بلکه در مقابل، هیچ­گاه پیوند خود را با روان و امیال و همچنین با شرایط روانشناختی و اجتماعی نفس از دست نمی­دهد. پس هرگاه انسان روان خود را به مراتبی فراتر از این امیال برساند، خرد هم به آن مراتب دست می ­یابد و در عین حال روان، فرارَوی خود را مدیون درک خردمندانه است. بزرگان علم و دانش کسانی اند که در لایه­ هایی فراتر از خرد جمعیِ مسلط بر غالب انسان­ها می­ اندیشند؛ چرا که روان آنها از اضطراب­ها و بحران­های این خرد جمعی، آزاد است.

در مسئله­ ی حدیث، بایستی از رویکردهای افراطی و تفریطی پرهیز کنیم. ساختار روانی برخی از ما به­ گونه­ ای است که اگر حدیثی ارائه شود که به­ تازگی و از میان نوشته­ های قرن دهم سربرآورده است و تنها یک یا دو حدیث دیگر از جهت محتوی به صورتی جزئی – و نه مطلقا- آن را تأیید کند که حتی همان روایات نیز سند و مصدر روشنی ندارند، این حدیث برای او یقین آور خواهد بود تا جایی که به این حدیث نسبت تواتر می­دهد. در مقابل کسانی را می­یابیم که اگر – برای تأکید رخداد تاریخی ویژه- ده­ها منبع، حدیث، طریق و سند در کتب تاریخ و حدیث مسلمانان را هم پیش­ رویش قرار دهیم، نمی­توانیم او را قانع کنیم. نه به این دلیل که داده ­های علمی محدود است و قانع­ کننده نیست، بلکه او دارای موانعی روانی است که اجازه نمی­دهد احتمال وقوع رخدادی تاریخی یا سخنی دینی برایش افزایش یابد.

بنابراین برای رسیدن به حقیقت بایستی رویکرد علمی­تری داشته باشیم و سعی کنیم نظراتمان حاصل نصوص و روایاتی باشد که ارزششان را به طور کلی از کنار هم قرار گرفتن عناصر قوت و ضعف در نقل تاریخی، حدیثی و رجالیِ برگرفته از متون اسلامی به دست آورده باشند.

هنگامی که به پرسش شما برمی­گردم، فرض امکان ساختگی بودن روایت غدیر را درک نمی­کنم بلکه به عکس، آن را روایتی منطقی می­یابم. جمع شدن عناصری ویژه در کنار هم می­تواند جلوه­گر اهمیت بسزای انتصاب خلیفه در دید عموم مخاطبین باشد. این نوع از عناصر را که در این روایت وجود دارند اینگونه می­توانیم به تفکیک بیان کنیم:

نخست: نصی که بر مبنای آن این انتصاب عملی شده است بسیار روشن باشد.

دوم: اجتماع و سخنرانی عمومی برای قطعی کردن این انتصاب در دید همگان، امری است که باعث می­شود انتصاب، جدیت بیشتری به خود بگیرد.

سوم: پیش از انتصاب یا در جریان آن می­توانیم رویدادی را مشاهده کنیم که فراموش ناشدنی است و از طریق آن، عمل نصب کردن برای ملت و نخبگان جامعه فراموش ناشدنی خواهد شد. مانند اینکه هنگام رسیدن به غدیر خم، قافله­ ها فراخوانده شدند تا برگردند و در آن­جا جمع شوند. این فراخوان برای مسلمانان شگفت آور خواهد بود و در نتیجه به دنبال دلیل آن خواهند رفت، چرا که مدت زیادی از دیدارهای همگانی و همراهی پیامبر در مکه، منی، عرفه و مشعر نگذشته است. پس آنگاه که عمل نصب کردن و گماشتن در چنین بافتی به سرانجام برسد، در اذهان عموم مردم ماندگار تر خواهد بود.

چهارم: ارائه­ی ادله این عمل برای مردم و اقرار گرفتن از آن­ها باعث می­شود التزام آن­ها نسبت به این دستور بیشتر شود تا پیامبر نسبت به رساندن پیام و سرانجام آن اطمینان بیشتری پیدا کنند. این نحوه­ ی برخورد با مخاطبین به ­ویژه در فرهنگ عربی که به صورتی خاص با اندیشه­ ی بیعت آشنا است کارایی خود را نشان می­دهد. این مطلب می­تواند رویداد دیگری را نیز تفسیر کند: اینکه مردم نزد امام علی علیه السلام می ­آمدند و برای این انتخاب به او تبریک می­گفتند.

همانطور که این عناصر در کنار عناصر دیگر می­تواند ساخته ­وپرداخته دست راوی باشد و در نتیجه­ راوی با دستکاری، انتصاب علی علیه السلام در منی یا عرفه را[3] اینگونه به انتصاب ایشان در غدیر خم تغییر بدهد… همانطور هم می­تواند نسبت به بافت اعلان مساله‌ای بسیار مهم پیرامون دوران بعد از وفات پیامبر کاملا منطقی باشد. این به این معناست که اگر قرار است طرفی را ترجیح دهیم که طبق آن خود راوی این داستان را آفریده است نیازمند ادله و شواهد کافی برای آن هستیم؛ چرا که تا هنگامی که می­توانیم مساله ای را به صورتی منطقی و عادی تفسیر کنیم[4] و در عین حال می­تواند از آن دسته مسائلی باشد که انتظار می­رفت اتفاق بیفتد، احتمال برساخته­ گی و جعلی بودن آن – هر چند وجود داشته باشد – قابل پذیرش نیست و درنتیجه هنگامی که تجمع داده­ های سندی و مضمونی به نفع آن رخداد خاص باشند، ممکن است کم­کم کفه­ ی ترازو به نفع وقوع خارجی آن سنگین­تر شود.

بنابراین در چارچوبِ مشترک میان روایات رویداد غدیر- چه آن­هایی که از طرق شیعی به دست ما رسیده و چه از طرق سنی- چیزی را نیافتم که با توجه به منطق طبیعی وقایع، پذیرفتنی نباشد. بله اینجا اشکالات دیگری وجود دارد که به خود موضوع مرتبط است و طی قرون گذشته و حتی امروزه، مذهب را درگیر خود کرده است. ولی آن چیزی را که می­خواستم روشن کنم این بود که صرف فرض ترجیح آفرینش یک نمایش در این رویداد، این امر را القا می­کند که تحقق این گونه از رویدادها به خودی خود امری پذیرفتنی نیست، و این همان چیزی است که آن را صحیح نمی­­دانم؛ لذا حتی اگر در میان نقل های روایات واقعه غدیر، روایاتی پیدا شود که شاذ و نادر باشد ولی آن حد مشترک میان روایات غدیر که آن رویداد را برای ما روایت می­کند و متواتر است هیچ تعارضی با جنبه ­ی منطقی طبیعی وقایع ندارد.

[1] . اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع ج 2 ص 11

[2] به واقع، این آشفتگی شناختی، بزرگسالان را فرتوت می­کند، جوانان و نوجوانان را به پیری می­کشاند، و مؤمن را تا دیدار پرودگارش به زحمت می­اندازد. این بحران چنان سهمگین است که از فرط درماندگی دربرابرآن صدای آه و ناله ­ی هوشمندی نوین مجازی هم گوش فلک را کر کرده است.

[3] که پیامبر اکرم در آن جا خطبه­ ی معروفشان را القا کردند.

[4] نه اینکه در صدد آن باشیم تا مسئله را توجیه کنیم، به زور بازسازی کنیم و یا تأویل ببریم

comments are closed

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 36616973       عدد زيارات اليوم : 18482