حيدر حبّ الله
ترجمه: محمّد رضا ملايی
سوال[1]: برخی میگویند اگر در یک موضوع، روایات متعددی وارد شود، قطع نظر از صحیح بودن سندهای آنها، همین اجتماع روایات در یک موضوع واحد، دلیلی بر حجیت آنهاست البته تا زمانی که مخالف قرآن نباشد و نیز هیچ مانع شرعی یا عقلی، آن موضوع را نفی نکند. نظر شما چیست؟
جواب: علماء علم حدیث و علم اصول فقه، معتقدند صحت و عدم صحت روایات را نمیتوان فقط با معیار سندی ثابت کرد بلکه عنصر دیگری برای بررسی صحت یک روایت وجود دارد به اسم «تعاضد الاسانید» یا «تعاضد الاحادیث» به این معنی که اگر چندین روایاتی دربارهی یک موضوع، جمع شوند به گونهای که کثرت آنها باعث حصول تواتر و یا اطمینان به صدور آنها گردد در این صورت، میتوان به آنها عمل کرد حتی اگر در بین آنها یک روایت با سند صحیح وجود نداشته باشد.
منظور از تعاضد و تظافر، زیاد بودن احادیث پیرامون یک مساله و موضوع واحد – و غیر متعارض با عقل و نقل – و تاکید بر آن میباشد که موجب اطمینان به صدور آن روایات دربارهی آن موضوع میگردد. تکاثر و اجتماع روایات، به معنی وجود یک حدیث در دهها کتاب حدیثی و یا دهها کتاب تاریخی نیست بلکه به این معنی است که مصادرِ اصلی آن حدیث (که کتابهای بعدی از آن مصادر نقل میکنند) متعدد باشد و علاوه بر این، هر کدام از این مصادر، طریق و سند خاصی برای رسیدن به آن حدیث داشته باشند به گونهای که سندها – حتی در برخی راویان – مشترک نباشند. اما اگر حدیثی را دهها نفر از محدثین نقل کنند به گونهای که بفهمیم تمام این محدثین، آن حدیث را از یک کتاب مشخص – مثلا کتاب الکافی – نقل میکنند و سپس ما به سراغ کتاب الکافی برویم و در آنجا برای این حدیث بیش از یک سند وجود نداشته باشد در اینجا با تظافر و تعاضد احادیث مواجه نخواهیم بود؛ زیرا در این وضعیت، دهها نقل و دهها روایت، در حدّ و اندازهی یک روایت و یک نقل، خواهد بود و این مسالهای است که برای خیلی از مردم، اشتباه میشود و گمان میکنند وجود یک قضیهی حدیثی یا تاریخی در دهها کتاب، به معنای متواتر بودن و یا اطمینان به صدور آن قضیه است در حالی که آن روایت گاهی فقط به یک مصدر و منبع برمی گردد. تمام اینهایی که گفته شد غیر از مسالهی شهرت عملی و جبران ضعف سند به وسیلهی آن – البته بنا بر نظر برخی از علماء – میباشد که در مباحث حدیثی مطرح میشود.
[1] حب الله, اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع, ج 1 سوال 94.