• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
آیا تعبیر ﴿وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ﴾ به معنای شهود عرفانی است؟ 2022-10-30 2022-10-30 0 229

آیا تعبیر ﴿وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ﴾ به معنای شهود عرفانی است؟

حیدر حب الله

ترجمه: سعید نورا

 

سوال[1]: برخی از علما در تفسیر این آیه شریفه ﴿وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آَدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ﴾[2] (الأعراف: 172)، گفته اند، برای آن ها شهود خودشان حاصل شده، یعنی کشف شهودی از خودشان برای آن ها رخ داده است و این آیه دلالت دارد که معرفت نفس همان معرفت خداوند سبحان است و یا به آن ختم می شود. آیا با این تفسیر هم نظر هستید؟

 

پاسخ: این آیه کریمه ـ در نگاه متواضعانه بنده ـ  از هیچ جهتی با موضوع علم شهودی که فلاسفه و عرفاء می کنند، ارتباط ندارد. علم شهودی که فلاسفه و عرفاء مطرح می کنند و در حمایت از جریان عرفانی که نوعی ارتباط بین معرفت نفس و معرفت الله به معنای خاص (من عرف نفسه عرف ربه) می بیند، بر این آیه تحمیل شده است. مستند این کلام این است که تعبیر (أشهده على نفسه) در زبان عربی به معنای اقرار گرفتن است. اقرار، شهادت بر نفس است. آیه شریفه نمی گوید: وأشهدهم أنفسَهم، بلکه می گوید: وأشهدهم على أنفسهم، یعنی از آن ها اقرار گرفت که اللّه پروردگار آن هاست. تعبیر ﴿أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى﴾ شرح همین اقرار است. بنابراین معنای آیه این است: خداوند متعال از مردم اقرار گرفت که اللّه پروردگار آن هاست، آن ها نیز به این امر اقرار کردند.

این معنای آیه بر اساس لغت عرب و دلالت عرفی است. این تعبیر در زبان عربی بسیار رایج است و قرآن کریم خود نیز آن را استفاده کرده است. آن جا که می گوید: ﴿يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آَيَاتِي وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَى أَنْفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ﴾[3] (الأنعام: 130)، معنای این آیه این است که کافرین اقرار دارند که فرستادگان الهی به سوی آنها آمده اند و آنها کفر ورزیده اند.

همچنین خداوند متعال می فرماید: ﴿فمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآَيَاتِهِ أُولَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ﴾[4] (الأعراف: 37)، یعنی به کفر خود اقرار دارند.

در آیه دیگری خداوند سبحان می فرماید: ﴿ما كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ﴾ (التوبة: 17)، یعنی درست نیست به مساجد الهی بیایند در حالی که اقرار به کفر دارند و اعلام می دارند که به صاحب مسجد ـ خداوند سبحان ـ ایمان ندارند.

یکی از بزرگ ترین اشتباهاتی که در دهه های اخیر بین محققین فلسفه و عرفان، انتشار زیادی یافته است، این است که در دام اشتراک الفاظ می افتند و الفاظ قرآن را، با اصطلاحات فلسفه و عرفان اشتباه می گیرند. در این آیه کلمه (أشهدهم) آمده است و عده ای این آیه را به اشتباه در کنار اصطلاح (شهود) در عرفان قرار داده اند، در نتیجه آیه را به شهود نفس که اصطلاح صوفی است تفسیر کرده اند. شهود با همان معنای صوفی معروفی که دارد و همیشه باید به مثل این خطاها توجه داشته باشیم تا گرفتار تفسیرهای غیر عربی از متن قرآن کریم نشویم.

[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع 1: 158 ـ 159. سوال 55.

[2] . و (به خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آری، گواهی می‌دهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم؛ (و از پیمان فطری توحید بی‌خبر ماندیم)

[3] . (در آن روز به آنها می‌گوید:) ای گروه جنّ و انس! آیا رسولانی از شما به سوی شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو می‌کردند، و شما را از ملاقات چنین روزی بیم می دادند؟! آنها می‌گویند: «بر ضدّ خودمان گواهی می‌دهیم؛ (آری، ما بد کردیم.)» و زندگی (پر زرق و برق) دنیا آنها را فریب داد؛ و به زیان خود گواهی می‌دهند که کافر بودند.

[4] . چه کسی ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ می‌بندند، یا آیات او را تکذیب می کنند؟! آنها نصیبشان را از آنچه مقدّر شده (از نعمتها و مواهب این جهان) می‌برند؛ تا زمانی که فرستادگان ما [= فرشتگان قبض ارواح‌] به سراغشان روند و جانشان را بگیرند؛ از آنها می‌پرسند: «کجایند معبودهایی که غیر از خدا می‌خواندید؟! (چرا به یاری شما نمی‌آیند؟!)» می‌گویند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضدّ خود گواهی می‌دهند که کافر بودند.

comments are closed

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 36563099       عدد زيارات اليوم : 8991