حيدر حبّ الله
ترجمه: محمّد رضا ملايی
سوال[1]: در رابطه با ارکان توبه در کلام امیرالمومنین علیه السلام برای من سوالی پیش آمده است. اگر بخواهم توبه کنم باید این ارکان را یکی پس از دیگری انجام دهم؟ یعنی تا وقتی از مرتبه و رکنِ قبلی، به طور کامل فارغ نشدم آیا نمیتوانم به سراغ مرتبهی بعدی توبه بروم؟ امیر المومنین علیه السلام در رکن چهارم توبه میفرماید:«أن تعمد الی کل فریضة علیک ضیّعتها فتودّی حقها».[2] سوال من این است که اگر نتوانمِ قضای عباداتی که از انجام ندادهام را به طور کامل انجام دهم آیا نمیتوانم به سراغ رکن پنجم بروم؟ آیا وقتی شروع به انجام قضای واجبات کردم میتوانم به سراغ رکن بعدی بروم؟ امام خمینی در کتاب «چهل حدیث» نسبت به رکن پنجم که عبارت است از «ان تذيق الجسم ألمَ الطّاعة كما أذقته حلاوة المعصية»[3] مینویسد: هر گاه یک شب را برای معصیت، بیدار ماندی، برای توبه، یک شب را برای عبادت خدا بیدار بمان.
سوال من این است که این گفتهی امام خمینی بدین معنی است که معاصی و گناهانی را که انجام دادهام به خاطر داشته باشم و مثلا بگویم من سی شب، خداوند متعال را معصیت کردم و لذا سی شب را به عبادت خداوند بیدار میمانم؟ در این صورت، چگونه این کارها را به نفسِ خود بقبولانم در حالی که فراتر از طاقت اوست؟
جواب:
اولا این حدیث از قول امیرالمونین بدین صورت آمده است:
«وَ قَالَ ع لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ- [إِنَّ لِلِاسْتِغْفَارِ دَرَجَةَ الْعِلِّيِّينَ] الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ [عَزَّ وَ جَلَ] أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّه[4]»[5]
ثانیا این حدیث علی رغم شهرتی که دارد در تمام مصادر حدیثی، بدون ذکر سند، نقل شده است و قدیمی ترین مصدر و منبع این حدیث، تحف العقول تالیفِ ابن شعبه حرانی و نهج البلاغة – که توسط شریف رضی جمع آوری شده – میباشد. این دو کتاب، با فاصلهی دو سه قرن از عصر امیرالمومنین نگاشته شدهاند. علماءِ دیگر نیز ممکن است از این دو کتاب، روایت فوق را نقل کرده باشند. آنچه در تفسیر جوامع الجامع[6] و دیگر کتب، قریب به همین مضمون آمده است نیز فاقد سند میباشد. علاوه بر اینها، مهمترین مصادر حدیثی شیعه و سنی، این حدیث را ذکر نکردهاند و بیشتر مصادر این حدیث – غیر از مواردی که ذکر کردیم – متاخر هستند.
همچنین در این حدیث، رنگ و بوی تصوف – که استغفار را امری بسیار سخت میدانند – نیز مشاهده میشود. در کنار اینها باید این نکته را هم اضافه کرد که وجهِ تعبیر سرزنش آمیز امام علی علیه السلام – طبق آنچه در این حدیث آمده – نسبت به شخصی که میگوید «استغفر الله» معلوم نیست؛ مگر اینکه در آن شخص، یک ویژگیِ خاص را در نظر بگیریم و ناقل حدیث هم عمدا اسم او را نیاورده باشد. البته ادای حقوقِ مردم، خود یک واجب مستقل است و توبه در نزد مشهورِ علماء، همان مرتبهی اول و دومی است که در این حدیث ذکر شده است. لذا اگر شخص، پشیمان شود و ارادهی بازگشت کند توبه محقق شده و عدالت آن شخص – بعد از اینکه به خاطر ارتکاب گناه ساقط شد – بر میگردد و آثار عدالت قانونی هم مترتب میشود.
ثالثا اگر هم این حدیث را قبول کنیم باز هم هیچ اشارهای در این حدیث، مبنی بر ترتیب این مراحل وجود ندارد؛ بلکه در این حدیث، معانی ششگانهای از استغفار بیان شده که بین آنها ترتیبی وجود ندارد. لذا انسان میتواند آخرین مرحلهاش را – طبق این حدیث – انجام دهد و بعد از آن به سراغ مرحلهی اولش برود. در این حدیث نیامده که اول نادم میشوی بعد، از گناهان ذوب میشوی و بعد حقوق خداوند و مردم را ادا میکنی. بلکه چنین آمده است: «پشیمان میشوی و عزم بر ترک میکنی و از گناهان پاک میشوی و حقوق مردم را ادا میکنی».
این گونه عبارات، ضرورتا ترتیب بین مراحل را ثابت نمیکند.
رابعا ظاهر این حدیث – و شاید مراد امام خمینی هم همین باشد – این است که انسان این امور را به قصد انابه و توبه انجام دهد و بعد از انجام این امور است که به مرحلهی گفتنِ لفظ «استغفر الله» میرسد. ممکن است کسی بگوید تحقق این مراحل و امور، حتی بدون قصد استغفار هم کافی است و بعد از انجام این امور است که شخص با زبان خود استغفار میکند؛ البته بنا بر اینکه توبه همان مرحلهی اول و دوم باشد و استغفار، مرحلهی بعد از توبه است.
اما مسالهی تحمل و قدرت بر انجام این کارها، مربوط به تواناییهای شخص است. اگر توانست این کارها را انجام دهد انجام این مراحل، مطلوب و خوب است و در غیر این صورت، باید به قدرت و تواناییهای خویش نگاه کند چون: «لایُکَلَّفُ اللهُ نفساً الا وُسعَها» (بقره: 286)
_____________________
[1] حب الله, ج 3 سوال 519.
[2] هر واجبى از واجبات الهى را كه ترك و ضايع نمودهاى انجام دهى و حق آن را ادا نمايى. شریف الرضی, نهج البلاغة, بیت 549.
[3] به جسم و بدن خود سختى عبادت را بچشانى چنانچه به او شيرينى گناه و معصيت را چشانيدهاى. شریف الرضی, 550.
[4] . امير المؤمنين- عليه السّلام- شنيدند كه مردى مىگويد استغفر اللَّه حضرت فرمود: مادرت به عزايت بنشيند آيا مىدانى حدّ استغفار چيست؟ استغفار درجه بلند مرتبههاست. و آن اسمى است كه مجموع بر شش معنى اطلاق مىشود: اوّل اينكه: نادم و پشيمان باشى از آنچه در گذشته از تو سرزده. دوّم اينكه: عزم كنى كه هرگز به آن كار عود نكنى. سوّم اينكه: حقوق همه خلق را رد كنى تا خدا را ملاقات كنى در حالى كه از حقوق مردم پاك باشى چهارم اينكه: هر واجبى از واجبات الهى را كه ترك و ضايع نمودهاى انجام دهى و حق آن را ادا نمايى. پنجم اينكه: گوشتى كه از حرام بر بدن تو روييده با رياضت و عبادت، مانند روزه و بيدارى شب، آن را آب كنى تا مجدّدا گوشت برويد. ششم اينكه: به جسم و بدن خود سختى عبادت را بچشانى چنانچه به او شيرينى گناه و معصيت را چشانيدهاى. آنگاه میگویی استغفرالله
[5] شریف الرضی, نهج البلاغة, 549; الدیلمی, ارشاد القلوب, ج 1 ص 47; طبرسی, مکارم الاخلاق, 314; فتال نیشابوری, روضة الواعظين و بصيرة المتعظين, ج 2 ص 479; ابن حمدون, التذکرة الحمدونیة, ج 1 ص 90; الزرندی الحنفی, معارج الوصول الی معرفة فضل آل الرسول و البتول, 54; با اندک تغییری در ابن شعبه حرانی, تحف العقول عن آل الرسول, 197.
[6] طبرسی, تفسير جوامع الجامع, ج 3 ص 594.