• الرئيسية
  • السيرة الذاتية
  • الكتب والمؤلفات
  • المحاضرات والدروس
  • المقالات
  • الحوارات واللقاءات
  • المرئيات
  • الأسئلة والأجوبة
  • لغات اُخرى
  • تطبيق مؤلفات حب الله
  • آراء
الموقع الرسمي لحيدر حب الله
# العنوان تاريخ الإعداد تاريخ النشر التعليقات الزائرين التحميل
اعیاد نبوی و وضعیتِ آن در برابر اعیادِ غربی 2020-07-02 2020-07-02 0 904

اعیاد نبوی و وضعیتِ آن در برابر اعیادِ غربی

حيدر حبّ الله

ترجمه: محمّد رضا ملايی

سوال[1]: در جوامع ما، برخی مناسبت‌ها رایج شده که از غرب الگوبرداری می‌شود مانند روز مادر. نظر شما درباره‌ی توجه و بزرگداشت این مناسبت‌ها چیست؟ آیا در پرداختن به اینگونه مناسبت‌ها و ترویج آنها، مشکلی – همچون تشبّه به کفار – وجود دارد؟ و مثلا باعث می‌شود مناسبت‌های آنها را ترویج و احیا کنیم و مناسبت‌های خود را واگذاریم! امیدوارم ما را در این زمینه راهنمایی کند.

حضرت استاد؛ مایلم بدانم نظر شما را درباره‌ی جمله‌ی پایین – که گوینده‌ی آن خودم هستم – بدانم. من (در جایی) گفتم: «در اسلام، عیدی به نام عید ولادت پیامبر وجود ندارد. اعیاد در دین اسلام، معروف و مشخص است. ما کلا 3 و یا 4 عید – بنا بر اختلاف نظری که بین مسلمین است – بیشتر نداریم و این اعیاد، بیشتر، رنگ و بوی عبادی دارند تا حالت جشن و مراسم. همچنین حضرتِ محمد صلی الله علیه و آله بعد از گذشت چهل سال از زمان تولد، به پیامبری مبعوث شدند و ایشان از من به عنوان یک مسلمان، وظایفی را می‌خواهند که به خاطر آنها مبعوث شده اند و الا، شخصِ فیزیکی و بیولوژی ایشان، مد نظر نیست. لذا مناسبت و عیدی که باید حق آن در مراسم‌های مسلمین، ادا شود همان مبعث پیامبر در 27 رجب است. در طول تاریخ نیز حکومت‌ها، برای کسبِ مشروعیت، به أشکال و صورتِ مراسم‌ها اهمیت می‌دادند و اتفاقا بر اساس همین تاریخ مشاهده می‌کنیم این اهمیت و تمرکز بر شکل – و نه محتوی – به خاطر این بود که دور شدنِ حاکمیت از محتوای اسلامِ حقیقی در فکر و سلوک و دیدگاه‌ها و ارتباط با اجتماع و ثروت و … از انظارِ مردم، مخفی گردد». نظر شما درباره‌ی این تحلیل چیست؟

جواب:

اولا: عید بودنِ یک روز، می‌تواند به خاطرِ یک قرارداد و اعتبارِ شرعیِ خاص باشد و می‌تواند محصولِ یک اعتبار و قرار داد عرفیِ عام و یا خاص باشد. اما اعیادی که بر مبنای اعتبارِ شرعیِ ثابت، رسمیت یافته‌اند عبارت است از عید فطر و عید قربان آنهم به اتفاق و اجماعِ همه‌ی امت اسلامی. همچنان که روایات متعددی از اهل بیت علیهم السلام صادر شده مبنی بر اینکه روز غدیر و نیز روز جمعه نیز عید هستند؛ لذا اعیاد در نزد شیعیان، چهار عید است. اما غیر از این چهار مورد، هیچ یک از فقهاءِ متقدم و پیشین تصریحی ندارند و نه در قرآن و نه در سنت – غیر از این چهار مورد – روزی به عنوان عید، معرفی نشده است. پس اعتبار و قراردادن یک روز به عنوان عید از نظر شرعی، در غیر از این چهار روز، ثابت نیست؛ حال فرقی نمی‌کند عید را در قالبِ موضوعی که احکامِ خاصی دارد بفهمیم و یا اینکه آن را به عنوان یک مراسم و جشن، بشناسیم؛ در هر صورت آنچه از نظر شرعِ مقدس اسلام، به عنوان عید معرفی شده همین چهار روز است. البته در برخی مواردِ واقعا جزئی، اختلاف نظرهایی وجود دارد که آیا از نظر شرع، عید محسوب می‌شود یا خیر؛ مانند عید نوروز ؛ اما در هر صورت، روایتِ ثابتی از پیامبر صلی الله علیه و آله و یا یکی از اهل بیت ایشان و یا صحابه، مبنی بر عید بودنِ روزی غیر از چهار مورد پیشین، به دست ما نرسیده است.

ثانیا: البته مطالب فوق، مانع از این نیست که یک روز – غیر از چهار مورد مذکور – را به عنوان عید اعلام کنیم؛ حال یا به خاطرِ یک مناسبت دینی همچون میلاد پیامبر صلی الله علیه و آله و یا میلاد امام علی علیه السلام و یا بعثت پیامبر اکرم یا میلاد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یا روز إسراء و معراج و … ؛ و یا به خاطرِ یک مناسبت غیر دینی مانند اینکه برخی کشورها روزهای معینی را به عنوان اعیادِ ملی و یا انقلابی و یا مردمی و تاریخی معرفی می‌کنند. این اعتبارها و قراردادها اگر با شرع مقدس، در تعارض نباشد مشکلی ندارد و حتی در صورتی که باعث تشویق مردم به کار خیر شود و یا پیوندهای دوستی و کمک کردن و ایمان و وطن دوستی و … – و کلا هر چیزی که شرع مقدس به آنها اعتنا و توجه دارد – را تقویت کند، این گونه اعیاد، مطلوب هم هستند. ولی توجه به این نکته مهم است که نباید این گونه اعیاد را عید شرعی بدانیم؛ یعنی تا زمانی که دلیلی بر عید بودنِ چنین روزهایی از نظر شرع و دین نداریم نباید اینگونه اعیاد را به شریعت، نسبت دهیم. همچنین صِرفِ اشتراکِ یک روز با برخی از اعیاد در برخی از اعمال – همچون غسل و زیارت و … – باعث نمی‌شود آن روز را یک عید شرعی بدانیم.

ثالثا: با توجه به مطالب فوق، می‌توان گفت غربی بودن و یا مسیحی بودنِ یک عید، به تنهایی، مشکلی ندارد. فرض کنید غرب به این نتیجه رسیده که یک روز را به عنوان روز جهانی کودک اعلام کند. این کار چه مشکلی دارد؟ چرا دائما اصرار داریم که در مقابلِ هر آنچه از غرب می‌آید ایستادگی کنیم و دست رد بر سینه‌ی آن بزنیم؟ من به نوبه‌ی خودم، اعتقاد دارم هر گونه قرارداد برای اعلامِ یک روز به عنوان عید و یا هر مناسبت دیگری، مشروع است و حتی اگر دعوت به ارزشهایی همچون عدالت و نیکی و محبت و انسانیت و اخلاق و پیشرفت و تربیت و توجه به دین و روح و ملّیت و وطن نماید نه تنها مشروع است بلکه مطلوب و محبوب هم هست؛ حال می‌خواهد این عید، از غرب آمده باشد یا از شرق؛ فقط نباید چنین عیدی را بدون دلیل، به شرع اسلام نسبت دهیم و نیز باید توجه کنیم که اینگونه اعیاد، حاویِ منکرات اخلاقی و شرعی نباشد.

البته مسلمانان باید خصوصیات و ویژگی‌های خویش را تا جایی که می‌توانند حفظ کنند و نباید اجازه دهند فرهنگ‌های دیگری که با دین و اخلاق اسلامی تناسب ندارد تحتِ نام هایی همچون فلان عید و … بر آنها چیره و مسلط شوند.

رابعا: اینکه عیدِ جدیدی را به هر دلیلی، اختراع و ایجاد کنیم یک مساله است و اینکه اعیادِ دینیِ خود را وانهیم و به آنها توجه نکنیم مساله‌ای دیگر است. فرض کنید مردم به عید مادر و یا روز کودک و یا … به همان میزان توجه می‌کنند که به اعیادِ دینیِ خویش توجه دارند؛ این حالت، بدین معنی نیست که عید مادر یک عیدِ غیر شرعی است و باید در مقابل آن ایستاد؛ بلکه در این حالت باید سعی کنیم اعیاد اسلامی را ترویج دهیم تا در میانِ امت، حضورِ بارز و شاخصی پیدا کند و امت اسلامی، هویت و خصوصیت‌های خود را در پَسِ اعیاد انسانی که از غرب و شرق می‌آیند از دست ندهد؛ و این یعنی لازم است مسائلِ مختلف را به شکل دقیقی، از هم تمییز دهیم.

خامسا: نمی‌توان به اعیادی که از غرب می‌آید برچسبِ تشبُّه به کفار زد. منظور از تشبُّه به کفار – بر اساس معنایِ صحیحی که در جای خودش مورد بحث قرار گرفته – یک نوع تبعیت از کفار و ذوب فرهنگی در آنهاست؛ و الا هر نوع مشابهت با آنها در برخی عادت‌ها و فرهنگ‌ها و … را نمی‌توان مصداقِ تشبه به کفار دانست. امتها با یکدیگر مشترکاتی دارند و انسانِ غربی گاهی برخی از امور را با توجه به اینکه انسان است انجام می‌دهد و کفرِ او دخالتی در آن امور ندارد. لذا آنچه در غرب است لزوما برخاسته از ویژگیِ کفرِ آنها نیست بلکه برخاسته از بُعد انسانیِ آنهاست. در این گونه امور که برخاسته از ویژگی‌های مشترک انسانی است چه اشکالی دارد که با آنها ارتباط برقرار کنیم؟

سادسا: به نظر می‌رسد تفکیک بین جنبه‌ی وجودی و هستی شناسی پیامبر یا امام و جنبه‌ی کارکردی و تبلیغیِ آنها، در برخی عرصه‌ها سخت باشد. لذا اهمیت ندادن به بُعد وجودی شخصیت پیامبر صلی الله علیه و آله به صورت مطلق، کار صحیحی نیست. اگر چنین ادعایی صحیح باشد چگونه نصوصِ إسراء و معراج را – که عبارت از یک تجربه‌ی نبویِ شخصی است – تفسیر کنیم؟ یا آیاتی که درباره‌ی شخصِ پیامبر – با توجه به مسائلی همچون یتیم بودن ایشان و … – سخن می‌گویند را چگونه تفسیر کنیم؟ تمام اینها بدین معنی است که بخشی از شخصیتِ پیامبر و ذاتِ ایشان، به من – به عنوان یک مسلمان – مرتبط است.

همانطور که بعثت ایشان، یک ویژگیِ مرتبط با من است، ولادت ایشان که مقدمه‌ی بعثت می‌باشد نیز یک ویژگی است که به من ارتباط دارد. لذا مساله اصلی، این نیست بلکه در فائده‌ی این مناسبت‌ها است که توسط مسلمین و یا حکومت‌ها – فرقی نمی‌کند توسط کدام یک بوده – ایجاد شده است. اگر ایجاد چنین مناسبت هایی، نتایج تربیتی و اجتماعی داشته باشد چرا در برابر آنها موضع گیری کنیم؟ اگر هم این مناسبت ها، مفید نیست و یا مانع پیشرفت می‌شود و یا حتی ضرر دارد در این صورت باید آنها را برای مردم بیان کنیم. فرقی نمی‌کند این مناسبت‌ها مرتبط به بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله باشد و یا ولادت ایشان. لذا فکر نمی‌کنم این شیوه – که شما در متنِ سوال به آن اشاره کردید – برای بررسی چنین موضوعی، صحیح باشد؛ بلکه معتقدم شیوه‌ی صحیح برای بررسی این موضوع، دو جنبه دارد:

  1. بحث از وجودِ اعتبار شرعی برای فلان عید
  2. بحث از فوائد این مراسم‌ها و یا مضراتِ فقدانِ آنها البته بعد از اینکه دلیلِ شرعی بر عید بودنِ آنها نیافتیم.

و در این رابطه، فرقی نمی‌کند که این اعیاد، مرتبط به یک امرِ وجودی باشد و یا ناظر به یک کارکردِ خاص.

_________________________

[1] حب الله, اضاءات فی الفکر و الدین و الاجتماع, ج 2 سوال 325.

إرسال

you should login to send comment link

جديد الأسئلة والأجوبة
  • تأليف الكتب وإلقاء المحاضرات بين الكمّ والنوعيّة والجودة
  • مع حوادث قتل المحارم اليوم كيف نفسّر النصوص المفتخرة بقتل المسلمين الأوائل لأقربائهم؟!
  • استفهامات في مسألة عدم كون تقليد الأعلم مسألة تقليديّة
  • كيف يمكن أداء المتابعة في الصلوات الجهرية حفاظاً على حرمة الجماعات؟
  • هل يمكن للفتاة العقد على خطيبها دون إذن أهلها خوفاً من الحرام؟
  • كيف يتعامل من ينكر حجيّة الظنّ في الدين مع ظهورات الكتاب والسنّة؟!
  • هل دعاء رفع المصاحف على الرؤوس في ليلة القدر صحيحٌ وثابت أو لا؟
الأرشيف
أرسل السؤال
الاشتراك في الموقع

كافة الحقوق محفوظة لصاحب الموقع ولا يجوز الاستفادة من المحتويات إلا مع ذكر المصدر
جميع عدد الزيارات : 31419767       عدد زيارات اليوم : 20047